علاقه به تفاخر و زندگی مجلل موضوعی است که در بین این ایل بیش از امرای پیشین به چشم می خورد و در این سریال هر چند غلوآمیز اما به خوبی نمایش داده شده است. بازی رنگ ها در این سریال جاذبه ای ایجاد کرده که همپای روند داستان و تیپ سازی های صورت گرفته توسط عزیزالله حمیدنژاد،کارگردان این سریال مخاطب را پیش می برد. این جلوه های بصری با تغییر سریع لوکیشن ها از باز به بسته و بالعکس به خوبی توانسته مخاطب را با روند داستان همراه سازد.

بهره گیری از بازیگران سریال شهرزاد و تیتراژ خوانی محسن چاووشی، حمیدنژاد را متهم به الگو برداری از شهرزادِ حسن فتحی کرده است، قضاوت در مورد نقش آفرینی « حسام منظور» در این سریال و در نقش شازدهِ عاشق پیشه از سوی برخی از منتقدان کمی ناشی‌گری به نظر می رسد، چرا که تیپ شخصیتی تعریف شده برای شازده ارسلان قوانلوی قاجار همان است که "منظور" به خوبی توانسته در آن غرق شود؛ ارسلان میرزا یک شازده قاجاری که دارای اعتماد به نفس ضعیف است و از بچگی عادت کرده دیگران برایش تصمیم بگیرند و عنان امورش را در دست خواهر بزرگ و مستبدش افسر الملوک با بازی پانته‌آ پناهی‌ها داده اند. کارگردان برای این نقش محوری نه به دنبال جذابیت ظاهری نقش ارسلان میرزا بوده و نه می خواسته که جوانکی عاشق پیشه از خاندان قاجار را به تصویر بکشد، بلکه کارگردان با انتخاب درست «حسام منظور» در نظر داشته تا یک مرد جاافتاده با مایه ای از خصایص مثبت اما آمیخته شده با فرهنگ استبداد ایل قاجار را به تصویر بکشد؛ آنجا که فخر الزمان معشوقه و همسر دوم ارسلان بارها و بارها روح لطیف و ذات دُرست وی را بیدار می کند، تا جایی که شهوت پست و مقام را کنار می گذارد، از منصب ویژه حکومتی می گذرد و رای به بی‌گناهی میرزا اسد برادر زنش و متهم به قتل شاه قاجارمی دهد.

ریسک بالای حمید نژاد در انتخاب مریم مومن برای اصلی ترین نقش خود یعنی"فخر الزمان" قابل تامل است، بازیگری که اولین حضور خود روبروی دوربین را تجربه می کند و در بیشتر سکانس‌های این سریال حضور دارد،. نقش محوری فخرالزمان که پایه اصلی داستان را پیش می برد با بازی موفق  مومن و دیسیپلین خاص این بازیگر در موفقیت این سریال موثر بوده است، نمایش ظرافت و زیرکی‌های زنانه این نقش و برخورد عاقلانه با حوادثِ عمارتِ قاجاری، حمایت از همسرش ارسلان میرزا و کنار آمدن با اتفاقات ناگوار، محبوبیت مریم مومن را دوچندان کرده است. این بازیگر بیست ساله در عین بی‌تجربه‌گی معرفی خوبی از خود به جامعه هنری داشته است.

برخی منتقدان ضمن وارد کردن برخی ایرادات تاریخی به این سریال، حمید نژاد را متهم به تحریف تاریخ اجتماعی ایران کرده اند، به گفته برخی زنان در دوران قاجار و در عرصه های اجتماعی محلی از اعراب نداشتند، این در حالیست که طبق بسیاری از کتب و سفرنامه های بر جای مانده از آن عصر، زنان عهد قاجار با برهم زدن جو غالب تاریخی در تلاش برای یافتن هویت اصلی خود در سطوح فرهنگی، اجتماعی و سیاسی بوده اند، تا جایی که در زمان ناصر الدین شاه، این زنان بودند که برای گرانی نان توسط شاه قاجار به خیابان ها ریختند و اعتراض کردند، سواد آموزی نیز در این دوره توسط زنان از آمار قابل توجهی برخوردار است، طبقه متوسط زنان با حضور در مکتب خانه ها خواندن و نوشتن می آموختند.

ایراد تاریخی این سریال نپرداختن به حوادث تاریخی به صورت کامل و دقیق است، اگر کارگردان حتی ادعای ساخت سریالی عاشقانه در یک برهه از تاریخ را داشته، نباید تنها بر نامی از قاجار و ظواهر و پوشش آن بسنده می کرده و حوادث آن دوره را نیز در خود جای می داده است. به طور مثال زمانی که ناصرالدین شاه به دست میرزا رضای کرمانی کشته شد، تنها سه شخصیت میرزا رضا کرمانی، کلنل کاساکوفسکی و ابوتراب نظم‌الدوله از دل تاریخ وارد قصه می‌شوند و حضور کوتاهی دارند.

غزل شاکری، علیرضا شجاع نوری، رامتین خداپناهی، نیکی نصیریان، اندیشه فولادوند، شبنم فرشادجو، سیروس میمنت، مهتاج نجومی، محمد صالح میرزاآقایی و احسان امانی سایر بازیگرانی هستند که در این سریال بازی می کنند و هر کدام در نقش های خود خوش نشسته اند.