فاطمه شعبانی : پشت چراغ قرمز داخل تاکسی نشسته ایم، تنها سرنشین زن تاکسی ام. صدای ترمزی که از آن ور چهارراه به گوش می رسد نگاهها را به سمت 2 خودرو206 و مزدا3 می کشد. مسافران تاکسی کارشناسی می کنند که 206 مقصراست! راننده ها از خودروهایشان پیاده می شوند، راننده مزدا3 خانم جوانی است- که خودرویش آسیب دیده است- با خشم به سمت راننده 206که مردمیان سالی است میرود و با صدایی که به وضوح ما میشنویم داد میزند: مادرفلان شده مگه کوری؟؟ تا راننده مرد دهان بازکند فحش های چارواداری است که از دهان زن خارج میشود؛ راننده تاکسی خنده ای میکند و به مرد کناری چشمکی میزند. از خجالت سرخ میشوم سعی میکنم رویم را به طرف شیشه بچرخانم تا نگاهم به مردان نیفتند. همه ما در طول روز ودرسطح جامعه با زنانی مواجه هستیم که در مواجهه با مشکلات شروع به فحاشی میکنند فحشهای ناموسی که قبل از این از دهان مردان لات و بددهن میشنیدیم و اغلب ناسزاها هم برای تحقیر زنها به کار میرود.!!چرا بانوان ما اینقدر خشن و بددهان شده اند؟ چرایی این قضیه را با دکتر« مریم معین الاسلام» استاد دانشگاه و حوزه درمیان گذاشتیم و این موضوع را بررسی کرده ایم.
...........................
دوستی تعریف میکرد که درمترو شاهد دعوای چند دختر جوان دانشجو بودم که کار از فحاشی به کتککاری رسید. چه اتفاقی برای بانوان سرزمین من افتاده است؟ بانوانی که روزگاری نماد عشق و لطافت بودند. دکتر مریم معین الاسلام با اشاره به اینکه این روزها ما شاهد تغییر در نقش های زنانه هستیم می گوید:« در واقع الگوی سنتی زنانه جای خود را به الگوهای جدید داده است و بانوان دوست ندارند به مانند مادرانشان نقشهای زنانه را ایفا کنند و سعی دارند نقشهای مردانه را بر عهده بگیرند البته اغلب اوقات جامعه هم این بانوان را مورد تحسین قرار میدهد و زنان دیگر آنها را به عنوان سرمشق قرار میدهندو بعضی از زنان اقرار میکنند در جامعه مردانه باید مرد باشند!. غافل از اینکه این نقش مردانه در رفتارزنانه زن اثر میگذارد. با افزایش این ایفای نقش مردانه دیگر جایگاه خانمها و آقایان عوض شده است و به نظر می رسد در مواردی خانمها در جایگاه خود قرار ندارند و در جایگاه مردان قرار گرفته اند با جابجایی جایگاه، نقش ها هم عوض میشود و این موضوع با توجه به اینکه ظرفیت زنان محدود است موجب آسیبپذیری و خشونت این قشر میشود و اثر سوء برروح و روان لطیفش دارد که نمود بیرونی اش را در جامعه شاهدیم. حتی در روایت از ائمه معصومین داریم که در آخرالزمان زنان در جایگاه مردان قرار میگیرند.»
دست بزن زنها!
از سوی دیگر درمواردی شاهدیم این خشونت به داخل منزل هم کشیده شده است و آماری که پزشک قانونی اعلام میکند از افزایش ضرب و شتم آقایان توسط خانمها حکایت دارد. این استاد دانشگاه ادامه میدهد:« به نظرمیرسد در سبک زندگی جدید کارها و مسئولیت زنان خیلی بیشتر از زنان نسل قبل از خود شده در حالیکه توان زنان تغییر نکرده است. گاهی این مسئولیتها از توان زن خارج است و زن به علت عدم همکاری جامعه آرامش فکری ندارد و چه درداخل چه در خارج خانه مدام دغدغه دارد. یک خانم شاغل- حتی اگر یک شغل زنانه هم داشته باشد- در محل کار بدون توجه به اینکه او یک زن و از لحاظ جسمی ضعیف تراست، از او انتظار میرود که شانه به شانه همکاران مرد کارکند. این زن همپای شوهر به سرکار میرود و با او به خانه برمیگردد اما اغلب اوقات مرد که به خانه میرسد به استراحت میپردازد در حالیکه شیفت دوم کاری زن شروع میشود و باید به امورخانه و بچه ها رسیدگی کند و به آقا هم سرویس بدهد!! در اینجاست که خانم احساس می کندقربانی شده است، احساس میکند مظلوم واقع شده و این سبب میشود که به تدریج نشاطش را از دست بدهد. وقتی زن مدتهای مدید در یک نقش مردانه مشغول به کار باشد و در منزل هم حس کند که قربانی است خشونتش شکل فیزیکی به خودش میگیرد که گاهی میشنویم مرد از سوی زن کتک خورده است.»
بازگشت به خویشتن!
چه دوست داشته باشیم یا نداشته باشیم جامعه از روند سنتی اش فاصله گرفته است و نقشها تغییر کرده است. زنان دیگر به مانند مادرانشان در خانه نمی نشینند و تنها دغدغه شان رفت و روب و پخت و پز و رسیدگی به امور خانه و بچه ها نیست. وضعیت اقتصادی و اجتماعی جامعه اقتضا میکند که زنان هم پابه پای مردان کارکنند و تا چرخ زندگی شان بچرخد. اما راه حل چیست که زنان آسیب کمتری ببینند و بیش از این روحیه شان خشن نشود؟ به گفته دکتر معین الاسلام هرچند به ظاهر سخت به نظر میرسد اما تنها چاره در این است که هرچیز به جایگاه خود برگردد جایگاهی که اسلام وقرآن و نقشی که خالق برای زن در نظر گرفته است. ماهرچه ازتربیتی اسلامی و ایرانی دور می شویم منتظرتبعات آن هم باید باشیم. باید عزم ملی جزم شود، بهتر آن است که بانوان مشاغل سازگار با روحیه خود را بپذیرند وکارهایی سازگار با روحیه ظریف زنانه شان انجام بدهند. فمنیستها تصور می کنند که گاهی با سپردن نقشهای سخت به خانمها حق و حقوق خانمها را به آنها کرده اند درحالیکه این بزرگترین ظلم به زنان جامعه است. غرب راهی که می رویم را سالهاست رفته است و این روزها به این نتیجه رسیده اند که زنان باید به جایگاه ذاتی خود برگردند؛ درغرب شاهدیم سعی به بازگشت خانمها به نقش مادرانه شان می شود. تبلیغات و مانورهایی که خانواده سلطنتی انگلیس روی فرزندآوری و جمع خانواده میکنند یک نمونه آن است.» در شرایط کنونی توقع میرود مردان همکاری بیشتری با بانوان داشته باشند تابیش از این آسیب نبینند که آتش آسیب دیدن زنان دامن مردان و جامعه را می گیرد.