به
گزارش خبرنگار سینمایی دیباچه، فیلم سینمایی «سارا و آیدا» آخرین ساخته مازیار
میری با بازی مصطفی زمانی، پگاه آهنگرانی، غزل شاکری و سعید چنگیزیان که در
جشنواره سی و پنجم فیلم فجر به نمایش درآمد، چند روزی است در سینماهای کشور به روی
پرده رفته است.
فیلم سینمایی «سارا و آیدا» ادامه روندی است که
مازیار میری در فیلمسازی آن را دنبال می کند؛ اما کیفیت و استانداردهای فیلم
«ساراو آیدا» از آثار پیشین این کارگردان بالاتر نیست و حتی می توان گفت در رده
آثار ضعیف او قرار می گیرد به چند دلیل!
فیلم سینمایی «سارا و آیدا» اثری اجتماعی است
که به زندگی سارا با بازی (غزل شاکری) می پردازد و درباره مصائب و گرفتاری های
اوست؛ مشکلاتی که در نهایت پای آیدا (با بازی پگاه آهنگرانی) را به ماجرا باز می
کند و دوستی سارا با دوست پسر آیدا (با بازی مصطفی زمانی) است که مشکلات بیشتری می
آفریند و در نهایت آیدا را به کام مرگ می فرستد!
ماجرا از این قرار است که مادر سارا به علت
بدهی بالا در شُرف زندانی شدن است و سارا می خواهد مانع این کار شود و برای نجات
مادرش به هر دری می زند . در این میان دوست پسر آیدا، مادر سارا را با پرداخت این
پول که مبلغی حدود 500 میلیون تومان است از حبس می رهاند؛ اما در مقابل توقعاتی
دارد که با روحیات سارا هم خوانی ندارد و البته اینکه او از سارا می خواهد تا با
خارج کردن برگه های مزایده از گاو صندوق شرکتی که در آن کار می کند، با او همکاری
کند و سارا در نهایت می پذیرد؛ در مقابل نامزد سارا(با
بازی سعید چنگیزیان) سعی می کند از حرکات مشکوک سارا سر در آورد و او را از انجام
عملی اشتباه باز دارد و این تلاش او تا به آخر فیلم ادامه دارد.
همانطور که از قصه فیلمنامه می توان فهمید، امیرعربی، نویسنده اثر
تلاش کرده قصه ای پر تنش را به روی کاغذ بیاورد! فیلمنامه «سارا و آیدا» ساختاری
کلاسیک دارد؛ اما تنها ساختار تعریف شده، نمی تواند بار تمامی عناصر قصه را به دوش
کشد و اتفاقات دیگری لازم است تا قصه را جذاب تر کند، که فیلمنامه «سارا و آیدا»
فاقد آنهاست!
در فیلمنامه و در نهایت فیلم «سارا و آیدا» ابهاماتی
وجود دارد که در خلال جمله ها به آنها اشاره خواهد شد؛ مثلا اینکه در ابتدای فیلم
می شنویم که مادر سارا بدهی بالایی دارد اما از دلایل وقوع این بدهکاری نه می
بینیم نه می شنویم! در فیلم از چگونگی رد و بدل شدن چکی با مبلغ بالا صحبتی نمی
شود اما با این حال شروع قصه درباره اتفاقی است که همه فیلم را تحت تأثیر می دهد!
شخصیت ها هیچ ویژگی بارزی ندارند و آدمهایی
هستند که عدم وجود تناقض های لازم، آنها را از موجوداتی خاکستری به آدمهایی تک
بعدی و یک وجهی تنزل داده است. آدمهای فیلم «سارا و آیدا» خوب مطلق یا بد مطلقند!
آدمهای خوب فیلم مملو از صفت های بارز انسانی اند و ضد قهرمان آدمی است که بدون
هیچ جزئی نگری از سوی نویسنده به موجودی بد ذات و مادی تبدیل شده که فقط به خودش
فکر می کند و حتی مرگ اطرافیان نیز نتوانسته در قصد و هدف او خللی ایجاد کند.
البته همه ماجرای ضد قهرمان فیلم مازیار میری
به همین جا ختم نمی شود. این نه شخصیت! و نه تیپ! که مصطفی زمانی برای ایفای اش
زحمت زیاد اما بی نتیجه ای کشیده است در پرده سوم فیلم، در دل ماجراها گم می شود و
مخاطب نشانی از او نمی بیند! سارا بازداشت می شود و در حضور نامزدش و پلیس به جرم خود
اعتراف می کند بی آنکه سرنوشت ضدقهرمان(این عنصر مهم در قصه) مشخص شود.
مازیار میری اما در انتخاب نقش هایش موفق عمل
کرده است، غزل شاکری، پگاه آهنگرانی در جای خود قرار گرفته اند، حتی مصطفی زمانی
نیز انتخاب خوبی است اما با این حال شاهد بازی های متفاوت و قدرتمندی نیستیم زیرا
همانطور که گفته شد شخصیت های قصه فاقد جزئیات و تناقض اند و بویی از خاکستری بودن
نبرده اند!
با آرزوی اینکه مازیار میری به سالهای دور
فیلمسازی اش بازگردد و فیلمی در حد و اندازه «به آهستگی» و «پاداش سکوت» بسازد و
با آرزوی موفقیت فیلم «سارا و آیدا» در گیشه اکران.
یادداشت وحید خانه ساز