آنا برزینا یکی از بازیگران سریال «شوق پرواز» است که به سفارش بنیاد شهید و امور ایثار گران در مورد زندگی شهید عباس بابایی ساخته شد.
بازیگرانی مانند: شهاب حسینی، الهام حمیدی، افسانه بایگان، اکبر عبدی، فرهاد قائمیان، شهرام حقیقت دوست، مهران رجبی و چندین بازیگر مطرح و به نام سینما و تلویزیون در آن به ایفای نقش پرداخته اند.
این سریال از شهریور ماه سال ۱۳۹۰ تا بهمن همان سال و در قالب ۲۴ قسمت به روی آنتن شبکه یک رفت. کارگردان این مجموعه بر عهده یدالله صمدی و تهیه کنندگی آن را نیز جواد نوروزبیگی انجام داده بود
- یک بیوگرافی مختصر از خودتان بگویید.
متولد سال 1362 هستم. در شهر دیمیتروف اوکراین به دنیا آمدم. همانجا روانه مدرسه شدم. در سن 17 سالگی وارد رشته شرق شناسی (زبان و ادبیات فارسی و انگلیسی) دانشگاه ملی کییف شدم. لیسانس و فوق لیسانسم را در این دانشگاه به پایان رساندم.
از سال 2005 تا سال 2012 در رشته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران در مقطع فوق لیسانس و دکتری تحصیل و درجه دکتری را اخذ کردم.
از سال 2014 استاد زبان فارسی دانشگاه دولتی روابط بین الملل مسکو هستم.
- چطور برای بازی در سریال شوق پرواز انتخاب شدید؟
آن موقع من دانشجوی دانشگاه تهران بودم. تا جای که می دانم با دفتر گروه زبان و ادبیات فارسی تماس گرفتند و گفتند که دنبال بازیگری با مشخصاتی معیین می گردند. من را معرفی کردند. آن وقت سابقه بازیگری نداشتم. بعد از چندین تست بازی و عکس مرا انتخاب کردند. برای اولین بار که جلو دوربین رفتم بسیار استرس داشتم. همیشه به فکر دیالوگ ها و لحجه ام بودم چون نقش خانم امریکایی را ایفا می کردم و باید روی لهجه فارسی ام کار می کردم. برای این کلاس های زبان انگلیسی رفتم.
- قبلا هم کار هنری انجام می دادید؟
بازی در سریال "شوق پرواز" اولین تجربه من در این زمینه بود. کارگردان این سریال آقای صمدی، و بازیگران حرفه ای مثل شهاب حسینی و شهرام حقیقت دوست که نقش مقابل ایشان را بازی کردم همیشه کمک و پشتیبان من بودند.
-چرا دیگر در این حوزه فعالیت ندارید؟
وقتی به مسکو آمدم حوزه فعالیتم عوض شد. الآن استاد دانشگاه هستم و بیشتر کارهای علمی را انجام می دهم. ولی اگر پیشنهاد خوبی برایم پیش بیاید شاید قبول کنم.
- در خارج از ایران پیشنهاد بازیگری داشتید؟
خیر. در روسیه من را بعنوان یک استاد دانشگاه می شناسند، نه بازیگر.
-کدام رفتار و منش ایرانی ها را میپسندید؟
وقتی که تازه به ایران آمدم مهمان نوازی ایرانیان برای من بسیار تعجب آور بود. در مقایسه با مردم روسیه خیلی خونگرمتر هستند. متوجه شدم تعارف در خون ایرانیان است. اوایل نمی توانستم درست تشخیص بدهم کی تعارف می کنند.
- از کدام شهر ایران خاطره دارید؟
آشنایی من با ایران از شهر مقدس مشهد شروع شد. دانشجوی سال سوم که بود، یک دوره دانش افزایی در دانشگاه فردوسی مشهد داشتیم. از آن موقع عاشق این دیار شدم و حالا هم این حس را در دلم دارم. طی آن دوره با دوستان زیادی آشنا شدم. از این شهر خاطرات شیرینی دارم، خیلی دوست داشتم بروم حرم امام رضا (ع). بعلاوه استان خراسان دارای طبیعت دلپذیری است.
در کل من اهل سفرم و ایران را بسیار گشتم و هر جایی که می رفتم جلوه های جدیدی را برای خودم کشف می کردم.
- آیا به دوستان خارجی تان توصیه می کنید تا به ایران سفر کنند؟
البته از طرف خود، من به دانشجویان از شیرینی زبان فارسی، عمق معنوی ادبیات ایران و زیبایی این کشور چهارفصل تعریف می کنم و کوشش می کنم که دانشجویانمان مثل خودمان عاشق این دیار باشند و دوست داشته باشند به ایران سفر کنند.
- چرا در رشته زبان و ادبیات فارسی تحصیل کردید؟
من به مشرق و زبان های شرقی علاقه خاصی پیدا کردم با آنکه هیچ کس در خانواده ام نه زبان های شرقی بلد بود و نه علاقمند بود به این منطقه. در دوران مدرسه من زبان انگلیسی را خیلی خوب بلد بودم ولی می خواستم متخصص منحصر به فردی شوم. بدین خاطر رشته شرق شناسی را برای تحصیل انتخاب کردم. و بین زبان هایی که سال ورود من ارايه شده بود زبان فارسی را برگزیدم. و باید گفت که هرگز در عمرم از این انتخاب پشیمان نشده ام.
- کدامیک از مشاهیر ادبی ایران را دوست دارید؟
چون در دانشگاه تهران رشته تحصیلی من زبان و ادبیات فارسی بود ،غزلیات حافظ بسیار دوست می داشتم. از عرفان و ابهامی که در شعر وی هست. اوکراین که بودم اشعار حافظ و مولانا را به زبان اوکراینی ترجمه می کردم. حالا هم بیشتر در حوزه ادبیات معاصر تحقیق و ترجمه می کنم. زمستان امسال ترجمه مجموعه اشعار آقای دکتر قزوه (که مترجم آن بنده و دانشجوی قبلی من آلکساندر ایوین بودیم) و مجموعه اشعار محمدجواد شاهمرادی آسمان (که مترجم آن ماکسیم دلیناد بود و بنده ویراستار بودم) در انتشارات صدرا مسکو به چاپ رسید.