رییس سازمان سینمایی همچنین به زنده یاد عباس کیارستمی اشاره کرد و گفت: کیارستمی هم همینطور بود. روزی از او درباره ایران پرسیدم که گفت امامزاده چیذر را با هیچ کجای دنیا عوض نمی کنم.
رییس سازمان سینمایی در این هنگام با هیجانی خاص گفت: همه کسانی که در
دنیا به عنوان دیپلمات و توریستقدم زده اند و با افکار عمومی دنیا آشنا
هستند، می دانند این حرف چقدر ارزش دارد. عربستان سعودی حاضر است همه چاه
های نفتش را بدهد که بگویند عربستان سعودی کشور هنر! که نخواهند گفت. کشور
سینما یعنی کشور تمدن، یعنی سخن گفتن با متمدنانه ترین زبان ها. یعنی سخن
گفتن با فرم، رنگ، موسیقی. کشور سینما یعنی کشوری که خشونت نمی فهمد، کشوری
که نمیشود به آن گفت تروریست. این ارزش سینمای ایران است و این کار بزرگی
است که اهالی سینمای ایران انجام میدهند با گویا ترین زبان این فرهنگ و
تمدن را نمایندگی می کنند.
ایوبی اضافه کرد: اگر فردوسی و سایر شاعران زبان پارسی هزاران سال پیش
با زبان شعر و ادب سخن می گفتند امروز سینماگران ما همان حرف ها را با زبان
سینما می گویند.
وی سپس گفت: من بسیار درباره تجلیل از فرهادی فکر کردم و خواستم که این مراسم تنها به سینما و سینماگران خلاصه نشود و بنابراین از استادان شناخته شده دیگر رشته های هنری نیزدعوت کرده ام تا هدایایی را به شما بدهند.
رئیس سازمان سینمایی در ادامه صحبت هایش خطاب به فرهادی، به حضور
استادانی چون محمدعلی موحد عرفان پژوه و تاریخدان، امیرخانی خوشنویس،
بختیاری، فلسفی، صادق زاده و افجه ای در این مراسم اشاره کرد که برای تشکر
از فرهادی آمده اند و این اتفاق را هدیه خودش به این فیلمساز دانست.
سپس ایوبی با مزاحی در مورد اینکه بر آن است تا تغییری در برنامه ایجاد
کند، در نقش مجری در این قسمت برنامه، خود مهمانان ویژه اش را معرفی کرد.
وی گفت: استاد امیرخانی که نشان شوالیه مفتخر به نام ایشان شده و برخی ایشان را استاد چند قرن اخیر در زمینه خوشنویسی می دانند و استاد محمد علی موحد حقوق دان ایرانی و مولوی شناس مطرح کشور مهمان این مراسم هستند.
در
این هنگام موحد به رغم کهولت سن بر روی سن آمده و در سخنان کوتاهی خطاب به
فرهادی گفت: سن و سال من اجازه حضور در مراسم مختلف را نمی دهد اما دوست
داشتم تا از نزدیک شما را ببینم، چرا که هرشبی شب قدر نمی شود.
سپس
محمدعلی موحد تاریخ نگار و عرفان پژوه برجسته و 93 ساله ایران گفت: آمدم
شما را از نزدیک ببینم و بگویم که چقدر تحسین می کنم و ارج می نهم آن متانت
همراه با هوشیاری بی مانند و درک درست و واکنش نجیبانه شما در برابر
موقعیتی غریب و پیام شما که جهان را شگفت زده کرد. راه خدا را در امان حق
با همین متانت و افتخار ادامه دهید.
فاطمه
معتمد آریا نیز در این مراسم اظهار داشت: ما دوبار ذوق کردیم هم از گرفتن
اسکار فرهادی و هم حضور موحد که به ایران و فرهنگ ایرانی ارج می نهند.
وی
ادامه داد: برای اصغر فرهادی و تمام فرهنگ غنی ایران صدقه دادم. ما
سیاوشانی داریم که این فرهنگ را حفظ می کنند و از این بابت بسیار خوشحالم.
در
این بخش اسعدیان از هایده صفی یاری خواست تا به روی سن آمده و پیامی را که
برای فرهادی برایش ارسال شده در مقابل همگان ابلاغ کند. این پیام تبریک
صوتی از طرف بهرام بیضایی برای کارگردان «فروشنده» ارسال شده بود یکی از
شوک های برنامه شب گذشته بود.
بیضایی پیام خود را این گونه آغاز
کرده بود: جشن شما را بهانه می کنم تا پیش از هر سخنی، گرچه دیرم برای
بسیاری و زودم برای بسیاری دیگر. به هر ایرانی در هر کجای جهان، از گذشته
تا آینده که جایزه ای در فیلمسازی گرفته یا خواهد گرفت تبریک می گویم. نه
به خاطر جایزه ای که گرفته یا می گیرد، به خاطر آن که توانسته موانع ساختگی
جهان فیلمسازی هر کجا را به سود ساختن کاری فرهنگی جا به جا کند و آن را
حتی سر سوزنی تغییر دهد. در کشور این هنر بزرگ تر از خود فیلمسازی است و به
ویژه در مورد مظنونی همیشگی از اصل و نسب تا دین و آیین جد اندر جد و سلوک
شخصی تا فروشگاهی که از آن خرید می کنید تا کسانی که با آن ها معاشرت
دارید یا ندارید و میزان سازگاری یا ناسازگاری تان با مقررات و تبعیضات من
درآوردی را در نظر می گیرد، و همین جا همچنین به هر کسی در هر جای دنیا
تبریک می گویم که فیلم خوبی ساخته و جایزه نگرفته است. چه جایزه برایش مهم
بوده یا نبوده باشد. بسیارند نام های بزرگ و ساخته های بزرگ سپاس نادیده که
تاریخ سینمای جهان را ساخته اند و احترام من به هر فیلم خوبی که رنگ نقش و
پرده ندیده است و به تدبیر اولیای با کفایت امور در هر جا دیدن آن از
بینندگان احتمالی اش دریغ شده است و فیلم سازنده اش به لطف ابنای زمان به
فراموشی سپرده شده اند.
وی افزود: اما پس از این ادای دین واجب،
جداگانه و اکنون به اصغر فرهادی شادباش می گویم، نه تنها برای این جایزه که
برای همه جایزه های پیش از اینش و بیش از همه برای فضای گفت و گوی فرهنگی
که یکی از مهم ترین ساخته هایش برای ماست. و بیش تر از آن به خاطر نامه
خودداری از سفرش و اعتراضش به همه تندروانی که در رقابت های قدرت پرستانه و
سودجویانه سیاسی، چهره فرهنگی ایران را مخدوش می کنند و هویت برخی از مردم
جهان را در تردستی های خود به بازی می گیرند. هیچ جایزه ای ساخته ای را
بهتر یا بدتر از آن که هست نمی کند و از بیهقی است که می گویم جایزه های ما
به اثر بزرگ شوند نه اثر به جایزه ها. برای من «فروشنده» مثل هر فیلم دیگر
فرهادی به خاطر ساخت دقیق و پالایش فرهنگی دقیق آن سزاوار ستایش بود حتی
اگر جایزه ای هم نبرده بود.
پس از این قسمت برنامه محمد بهشتی هم در سخنان کوتاهی بیان کرد: اتفاق مهم این بود که در این ماجرا عدل واقعی اجرا شد.
وی تشریح کرد: می گویند عدل استقرار هر چیزی در جای خودش است. یکی از خصوصیاتش این است که هر چیزی مطابق با عدل باشد زیبا، برازنده و موزون هم هست. جایزه گرفتن عدالت نبود، یعنی کافی نبود برای این که عدل را نشان دهد، بزرگی سینمای ایران فقط به این ترتیب به نظر من بیان نمی شد. سینمای ایران به همت تلاش اهل سینما در طول دهههای گذشته به مقام و جایگاهی رسیده بود که میبایست در بازیهای خیلی بزرگتری شرکت می کرد. بازی بزرگی مثل بازی ای که این بار اتفاق افتاد. یعنی یک کارگردان ایرانی، اسکار را کارگردانی کند و همه را به بازی بگیرد تا بتواند حرفی را بزند برای اینکه امکانی را فراهم کند که جامعه و فرهنگ ایرانی چهره واقعی خودشان را را بتوانند ابراز کنند و این بازی بزرگ به همت جناب آقای فرهادی و هنر ایشان و با بازی گردانی ایشان به بهترین کیفیت اتفاق افتاد. اینجا به نظر من عدل آشکار شد. ما فهمیدیم که عدل یعنی چه، هر چیزی در جای خود، زیبا و برازنده. من هم به سهم خودم تشکر می کند و به جناب فرهادی، سینمای ایران و مردممان تبریک می گویم.
در پایان سخنان سخنرانان، نوبت به اصغر فرهادی رسید که پیش از
آغاز سخن خود از حاضران خواست برخی از عوامل حاضر فیلم «فروشنده» در سالن
را تشویق کنند.
سپس فرهادی گفت: داستانی که به نظر می آید گفتنش
برایتان جالب خواهد بود، این است که فیلم «فروشنده» اصلا قرار نبود ساخته
شود. من تصمیم داشتم که فیلمی را در جایی دیگر کار کنم. به طور اتفاقی و
احساسی تصمیم گرفتم این فیلم را بسازم و خوشحالم که این تصمیم احساسی را با
همه گرفتاری هایی که برای فیلم بعدی ام به وجود آورد گرفتم و حاصلش شد این
که محبت شما را داشته باشم. از فردا شب من مدتی طولانی برای ساخت فیلم
بعدی ام در سفر خواهم بود و این خیلی خاطره خوبی برایم است که امشب به جا
گذاشتید. خیلی متشکرم از مهر و محبت شما، همه کسانی که بیرون ایستاده اند
وهمه گروهم، همسرم و دخترم. و جا دارد که از آقای کیارستمی یاد کنم که اگر
بود امشب ردیف اول نشسته بود و حتما چند جمله ای هم صحبت می کرد. جایشان
خیلی خالی است. حیف کسی را که به گردن نه فقط سینمای ایران بلکه سینمای
جهان دین دارد به سادگی از دست دادیم. یاد می کنم از زنده یاد یدالله نجفی
که من به یاد ایشان فیلم را شروع کردم و بهانه ای است که بگویم در همه
نمایش ها در همه جای دنیا هست و شاهد فیلم است. از سینماگرانی که عشق به
سینما را در کودکی و نوجوانی به من یاد داده اند تشکر می کنم.
او در
ادامه از خانه سینما به خاطر برگزاری این مراسم گرم و بدون مشکل در این
فاصله کم تشکر کرد و گفت: چون من فرداشب مسافرم، فکر نمی کردم بتوانند در
واقع به این سرعت این کار را انجام دهند. خیلی متشکرم به خاطر این رویه
نکوداشت. نه به این خاطر که برای من است، برای این که در این فضایی که به
هر حال برای بعضی ها دلسرد کننده است. خانه سینما با کاری که می کند مقابله
ای می کند که برای من بسیار با ارزش است و به آن ها تبریک می گویم. از
صمیم دل می گویم این جایزه و این موفقیت ها را متعلق به شخص خودم نمی دانم.
بالاخره من از کسانی که بسیاری شان اینجا نشسته اند آموخته ام و عاشق
سینما شده ام، آزمون و خطا کرده ام و از خدا می خواهم به خاطر این مهری که
شما و مردم به من دارید، کسی را ناامید نکنم و هیچ وقت دچار غرور و کبر
نشوم.
د راین زمان جوانی از یان جمع بلند شده و خطاب به فرهادی گفت:
شما زمانی به من قول داده اید که در فیلمتان حضور داشته باشم اما تا کنون
به این وعده عمل نکرده اید و شما از این بابت به من بدهکارید.
فرهادی
پس از شنیدن این سخنان گفت: پس اجازه دهید کمی حرفهایم را باز کنم و واضح
تر سخن بگویم. شما دعا کنید! خدا توانی به من بدهد که با همه حاشیهها فقط
روبروی خود را نگاه کنم و دلگرم باشم که باز هم اینجا کار کنم.
وی
افزود: نوروز دو سال قبل وسایلام را جمع کرده بودم و حتی چمدانام را بسته
بودم و میخواستم بروم اما چون نوروز بود و تهران خلوت، میل ماندن در این
شهر و کار کردن در من وجود داشت و خوشحالم که آن نوروز در این جا ماندم و
یادم است که در خیابان بودم که به دستیارم در اسپانیا زنگ زدم و گفتم حال
من، حالی نیست که به آنجا بیایم.
این کارگردان در پایان گفت: دعا
کنید خدا توانی به من بدهد که با وجود حاشیهها باز بر گردم و این جا فیلم
بسازم، چون فیلم ساختن در این جا برای من با دلم است اما در آنجا با عقلم.
این گزارش حاکی است که لحن و کلام فرهادی این تردید را ایجاد کرد که آیا او قصد هجرت دارد و یا باید به بازگشت دوباره و فیلمسازی اش در ایران امیدوار بود.
در پایان این مراسم حجت الله ایوبی، رضا میرکریمی، محمد بزرگ
نیا، محمد علی سجادی، محمد حسین حقیقی،صادقزاده، امیرخانی و مصطفی کیایی
هدایایی را به اصغر فرهادی اهدا کردند که دو تابلو از دو هنرمند شناخته شده
صادق زاده و امیرخانی را شامل می شد. همچنین، کلاه مرحوم یدالله نجفی هم
به اصغر فرهادی اهدا شد.
از جالبترین حواشی این مراسم پر شدن
تمام ظرفیت سالن اصلی محل برگزاری آن و پیگیری بسیاری از علاقمندان از طریق
پخش مستقیم بر روی LCD بزرگ نصب شده در محوطه باز باغ موزه سینما بود. در
این میان شهرام ناظری که با تاخیر هم به این مراسم رسیده بود مشهورترین
چهره حاضر در این جمع بود.