به گزارش دیباچه، سامان احتشامی (نوازنده پیانو و آهنگساز) از کودکی به
موسیقی علاقهمند شد و در سایه توجهات پدرش؛ آموزش پیانو را به شکل جدی پی گرفت تا
اینکه در ۱۱ سالگی
موفق به دریافت دیپلم افتخار از جشنواره موسیقی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
شد. او که سالهاست موسیقی تدریس میکند؛ درباره وضعیت موسیقی و آموزش آن میگوید:
افرادی که وارد دانشکده موسیقی میشوند دو دسته هستند؛ یا به پشتوانه پول و پارتی وارد
میشوند یا فقط از روی علاقه. اما از آنجا که بعداز فارغالتحصیلی بازار کار برای
گروه دوم وجود ندارد؛ همه معترض میشوند و معترض میمانند و به فضای حرفهای موسیقی
ایراد میگیرند. درنهایت هم هیچ ارگانی نیست که از موسیقی و فارغالتحصیلان آن حمایت
کند و وضعیت همین است که سالهاست شاهد آن هستیم.
او با بیان اینکه در ایران نمیتوان از
هنر درآمدزایی داشت، ادامه داد: معتقدم کسانی که در ایران کار هنری میکنند برای دلشان
و به خاطر علاقه شخصی کار میکنند چراکه در کشور ما اقتصاد هنر اصلا معنا ندارد. در
دنیا با رعایت قانون کپیرایت؛ هنرمند میتواند از هنرش استفاده کند و درآمد داشته
باشد آنهم درآمدی قابل تامل و آیندهساز.
این هنرمند افزود: در اکثر کشورها به دلیل
رعایت قانون کپیرایت؛ وقتی اثری تولید و منتشر میشود؛ مبلغی به حساب هنرمند یا خالق
آن واریز میشود. از همینرو برخی هنرمندانِ
سرمایهداری را میتوان در دنیا سراغ داد که
بیش از ۵ اثر
ندارند اما با همان چند اثر محدود؛ زندگی خود را برای همیشه تامین میکنند درحالیکه
در ایران به خاطر نبود کپیرایت؛ آهنگهای یک آهنگساز به اسم دیگری برای خود او فرستاده
میشود و او فقط میتواند تماشا کند. یکی از نمونه هنرمندان در این وادی خود من هستم
که حدود ۳۰۰ آهنگ
دارم و از هیچکدامشان پول درنیاوردهام.
احتشامی درباره صداسازی در موسیقی و تولید
انبوه موسیقی دیجیتال و الکترونیکی نیز گفت: معتقدم امروز باید لباسی تولید شود که
شاید تا مدتی قبل به تن کردن آن غیرممکن مینمود امروز هم شاید عدهای آن را دوست داشته
باشند و عدهای نه. طبیعیست با افزایش جمعیت جامعه؛ سلایق هم زیاد و متنوع شده. پس
باید برای هر سلیقهای؛ موسیقی داشته باشیم و بدون شک با اندکی تنوع در موسیقی؛ گوش
موسیقیایی ما خراب نمیشود.
او با بیان این مثال که فرشِ ماشینی سالهاست
در کشور تولید میشود اما در تمام این مدت از ارزش فرش دستباف چیزی کاسته نشده، خاطرنشان
کرد: موسیقی اصیل هر منطقه جایگاه خود را دارد. افرادی که موسیقی با حساب و کتاب گوش
میدهند؛ قطعا سلایق خودشان را دارند و کسانی که موسیقی حرفهای گوش میدهند؛ گوششان
و سوادشان متفاوت است. آنها هم که دنبال حال و هوای شش و هشتی هستند؛ میتوانند انتخابهای
خودشان را داشته باشند پس هریک میتوانند آنچه را دوست دارند گوش دهند بیآنکه به مرزهای
دیگری توهین کنند.
این هنرمند تاکید کرد: وقتی مخاطب نمیتواند
ساز و نواختن آن را در تلویزیون ببیند و با آن آشنا شود؛ چگونه میخواهد صدای ساز را
تشخیص دهد؟ وقتی مردم چیزی را نبینند؛ نمیتوانند درباره آن قضاوت کنند. مشکل این است
که صداوسیما اجازه نمایش ساز را نمیدهد و اگر موسیقی پخش میشود؛ بیشتر برای پرکردن
کنداکتور برنامه است وگرنه ما اجازه نداریم در زمینه موسیقی برنامه داشته باشیم.
احتشامی ادامه داد: کنسرت رفتن این روزها
گران تمام میشود. اگر یک خانواده ۴ نفره
به کنسرت برود با شام شبشان حدود یک میلیون تومان هزینه برمیدارد. اما خانوادهها
دیگر حاضر نیستند برای خرید موسیقی هزینه کنند. بسیاری از آنها فقط دانلود میکنند
و به آنچه رایگان به دستشان میرسد، اکتفا میکنند.
او سپس اشارهای به صنف هنرمندان موسیقی
کرده و افزود: زمانی شرکتهای موسیقی باهم جمع شدند تا یک صنف برای احقاق حقوقشان
داشته باشند اما به دلیل برخی مسایل چیزی نگذشت که باهم دچار اختلاف شدند و همه چیز
به هم ریخت. واقعیت این است که سرمایهگذاران و مشاهیر موسیقی هرگز تحمل یکدیگر و نظرات
هم را ندارند پس با وجود صنف بازهم نمیتوانند دور هم جمع شوند. بیشتر آنها از هر موقعیتی
برای سرکوب هم استفاده میکنند.
این هنرمند تصریح کرد: واقعیت موسیقی ما
این است که تمام کسانی که در موسیقی کار میکنند با پولشان کار میکنند و اگر کسی
صدای خوبی داشته باشد اما حامی یا پول نداشته باشد؛ نمیتواند در این فضا کار کند.