به گزارش خبرنگار سینمایی پایگاه خبری دیباچه، فیلم سینمایی«ماجرای نیمروز» پس از «ایستاده در غبار» دومین اثر محمد حسین مهدویان است. هنرمند جوانی که می تواند در آینده ای نزدیک به یکی از کارگردان های ویژه سینمای ایران تبدیل شود؛ هرچند در حال حاضر نیز این اتفاق افتاده و مهدویان با ساخت دومین فیلمش «ماجرای نیمروز» ثابت کرده که کیفیت و خوش ساختی نخستین اثرش اتفاقی نیست و ربطی به مهیا بودن شرایط و جور بودن اوضاع ندارد.

مهدویان پیش ازآنکه کارگردان خوبی باشد پژوهشگر قابلی است که تاریخ معاصر ایران را به دقت ورق زده و بکرترین اتفاق ها را از دهه ای عجیب و رمزآلود بیرون کشیده است. کاری که هیچ کدام از کارگردان های نسل پیش، (با آنکه آن دوران را زندگی کرده اند) انجامش نداده اند!
نکته مهم تر این که مهدویان راه رفتن روی لبه تیغ را بلد است طوری که نه از این سو بیفتد، نه از آنسو. این سوی این تیغ مردمند و آنسوی آن دولتمردان و مسئولان وسیاستمداران قرار دارند! و مهدویان توانسته هر دو جناح را راضی نگه دارد. مخاطبان فیلم هایش را دوست دارند و برای دیدن آثارش صف می کشند و مسئولان با ساختن فیلمهایش مخالف نیستند و آن دیگرانی که همیشه در صحنه حضور دارند نیز در مسیرش سنگ اندازی نمی کنند! این تعامل دوسویه البته حاصل نگاه سیاستمدارانه و البته هوشمندانه کارگردان به وقایع است.
با دیدن و مقایسه آثار مهدویان می توان فهمید که او در دومین فیلمش جسارت بیشتری به خرج داده و به سراغ برهه ای حساس و عجیب رفته است.
دورانی که در آن آدمها بر سر مسائل ایدئولوژیک باهم می ستیزند و برای رسیدن به اهدافشان ترور می کنند و جنگهای خونین خیابانی راه می اندازند!
«ماجرای نیمروز» راوی مبارزات عده ای جوان انقلابی است که گاه تندروی می کنند و گاه دچار شک دودلی می شوند اما در نهایت تفنگ به دست می گیرند و در یک جبهه می جنگند تا منافقان را چون لکه ای از در و دیوار شهر پاک کنند.
درباره ساختار و نحوه فیلم سازی مهدویان نیز زیاده گویی لازم نیست و همین بس که بگوییم او باز هم بر لبه تیغی راه می رود که این سوی آن سینمای داستانی است و سوی دیگرش سینمای مستند.
در پایان باید گفت «ماجرای نیمروز» فیلم آگاه کننده ای است که مخاطب پس از دیدنش با چنته ای پر سالن را ترک می کند؛ گویی برگه ای از تاریخ را تا می کند و در جیبش می گذارد و می رود!
یادداشت وحید خانه ساز