به گزارش خبرنگار سینمایی پایگاه خبری دیباچه، «فراری» سی ونهمین یا چهملین اثر سینمایی علیرضا داوود نژاد است.

«فراری» درباره گلنار(با بازی ترلان پروانه) است. دختر ۱۸ ساله ای که از شهرستان به تهران آمده تا با ماشین «فراری» هشت و خرده ای میلیاردی عکس بگیرد. گلنار خیلی تصادفی با راننده ای(با بازی محسن تنابنده) آشنا می شود و به اتفاق او به دنبال ماشین فراری می گردند و بالاخره موفق می شوند آدرس صاحب ماشین فراری را که سجاد(با بازی داوود نژاد) نام دارد پیدا کنند. 

«فراری»  اثری اجتماعی است که به بحران هویت نسل جدید می پردازد و وضعیت آنها را به چالش می کشد. 

 به نظر می رسد داوودنژاد «فراری» را بر اساس اتفاقی واقعی نوشته و ساخته است. حادثه ای که چند سال پیش رخ داد و بازتاب های مختلفی در پی داشت. ماجرای این حادثه از این قرار بود که، پورشه  زرد رنگی در تهران تصادف می کند و راننده آن که می گفتند یکی از آقازاده هاست به همراه دوست دخترش می میرند! به هرحال آنچه مهم به نظر می رسد این است  که داوود نژاد سوژه به روزی را برای ساخت انتخاب کرده و به نسلی پرداخته که آدمهای هم سن و سال او شناخت زیادی از آنها ندارند و مثال آن نوجوانان و جوانان متولد دهه هفتاد هستند که بی هویتی و بلاتکلیفی در رفتار آنها موج می زند؛ به این ترتیب برای انتخاب چنین سوژه ای باید به داوودنژاد تبریک گفت.

«فراری» فیلم خوش ساختی است اما لحن آن کهنه و نخ نماست و فرم و ساختار ویژه ای ندارد و سکانس های شبه بازجویی اشخاصی که گلنار را در طول قصه دیده اند با اینکه تعلیق ایجاد می کند با تکرار چند باره در فیلم تکراری می شوند.

آدمهای فیلم در جامعه ما به ازا ندارند! راننده تاکسی(با بازی محسن تنابنده) مرد مجردی است که هرچه از خوبی او بگویم کم است! زیرا فرشته نجاتی است که گلنار را از خطرات بسیاری نجات می دهد و کار و زندگی اش را رها می کند تا بدون هیچ چشم داشتی به دختر فراری کمک کند! حاجی رفیق راننده تاکسی که سیامک صفری بازی اش می کند، جانبازی زمین گیر و البته با نفوذ است که با یک تلفن از دوست بانفوذ دیگرش می خواهد که آدرس صاحب ماشین فراری را برای گلنار پیدا کند بی آنکه نشانه ای از او ارائه دهد!  و دقایقی بعد، آدرس سجاد در اختیار راننده تاکسی قرار می گیرد. چند سکانس بعد گلنار و راننده تاکسی خانه سجاد را پیدا می کنند و در همان سکانس سجاد سوار بر بی ام دبلیوی کروکش به اتفاق دوستان شبه بادیگاردش سر می رسند. 

سجاد و گلنار و رفقا روانه کرج می شوند اما تصادف می کنند و می میرند! و راننده تاکسی از آنجایی که آدم خوبی است به شمال می رود تا خبر مرگ گلنار را به خانواده اش بدهد؛ اما آدمهای ساکن  خانه ای در شمال، وجود چنین فرزندی را انکار می کنند و راننده تاکسی سوار پیکانش می شود و می رود و فیلم تمام می شود.

واقعیت این است که علیرضا داوود نژاد با ساخت فیلم «فراری» قدمی رو به جلو بر نداشته و با انتخاب موضوعی کهنه و تکراری نتوانسته مخاطب را راضی کند؛ به این دلیل که انتظارها از کارگردانی که یک، دوجین فیلم سینمایی ساخته است بالاست و داوود نژاد نباید این مهم را فراموش کند.

 وحید خانه ساز