به گزارش خبرنگار سینمایی پایگاه خبری دیباچه، فیلم سینمایی «آباجان» به نویسندگی و کارگردانی
هاتف علیمردانی اثری است که در بخش مسابقه سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر حضور دارد
و ساعاتی پیش در سالن اصلی برج میلاد اکران شد. اثری که با حضور بازیگرانی چون
فاطمه معتمد آریا، حمیدرضا آذرنگ، شبنم مقدمی و سعید آقا خانی اعتبار خاصی پیدا
کرده است.
بنا به گفته علیمردانی «آباجان» ادای دینی است
به همکلاسی های او که در سال 65 بر اثر حمله هوایی نیروهای عراقی به شهادت رسیده
اند.
این فیلم قصه زندگی آباجان است، پیر زنی که چشم
به راه فرزندش رزمنده اش است و معتقد است او شهید نشده و روزی از جبهه باز می
گردد. آّباجان به همراه هوو و همسر بیمارش در خانه ای بزرگ زندگی می کند و دختر و
نوه ها و دامادش نیز با او هم خانه اند و دختر دیگر و دامادش که ظاهرأ رفیق و
همرزم خلیل بوده در خانه ای دیگرند.
فیلم سینمایی «آباجان» سرشار از اتفاق های زیادی
است؛ آنقدر زیاد که روایت کامل داستان فیلم بحث را به درازا می کشد! آدمهای فیلم مانند دیگر
آثار علیمردانی هرکدام قصه ای دارند؛ و درباره داستان فیلم همین بس که بگوییم هووی
آباجان پسری دارد که عضو گروهکی ضد انقلاب است. یکی از دامادها اهل بیجار است و
مانند همسر بیمار و زمین گیر آباجان کفتربازی می کند و از راه پرنده فروشی روزگار
می گذراند! داماد دیگر، همان که ادعا دارد همرزم خلیل بوده، معلم است و اهل دود و
دم و تریاک بلعیدن! فرزانه نوه آباجان دختری بازیگوش است و درگیر عشقی ممنوع! او
خواهان برادر رضاعی خود یا همان پسر هووی آباجان است و عاقبت با او فرار می کند و
معلوم نیست به کجا! داماد کفتر باز با داماد معتاد میانه خوبی ندارد. مادر فرزانه
از پسر هووی آباجان خوشش نمی آید. آباجان از داماد معتادش دلگیر است. داماد کفتر
باز از آباجان دل خوشی ندارد و الی آخر...
قصه ناتورالیستی است. اثری با حال و هوایی
واقعگرایانه که بر جزئیات روزمره زندگی تاکید دارد و از جبری محیطی می گوید که
زندگی و سرنوشت آدمهای دهه شصت را تحت تاثیر قرار داده است.
فضای فیلم مانند دیگر آثار علیمردانی فضای جنوب
شهر است. فیلم درباره جنگ است و آدمهایی را به تصویر می کشد که مستقیم یا غیر
مستقیم قربانی جنگ می شوند! از خلیل فرزند
مفقود الاثر آباجان گرفته تا انتظار طاقت فرسای آباجان... تا مرگ داماد معتاد بر
اثر حمله هوایی و بمباران!
«آباجان» یک سر و گردن از دیگر آثار علیمردانی
بالاتر است! شاید به این دلیل که او تجربیات ملموس کودکی خود را نگاشته و به تصویر
کشیده است. فیلمنامه مملو از وقایع و داستانک هایست که در دل هم تنیده شده اند تا
قصه اصلی را پیش ببرند که همین تو در تو بودن وقایع یکی از شاخصه های سبک
ناتورالیست است و البته ریتم و ضرباهنگ فیلم را تحت تأثیر قرار داده است؛ به همین
دلیل است که مخاطب تا به آخر چشم از پرده نقره ای بر نمی دارد و از دیدن فیلمی
دیگر با مضمون جنگ کسل و خسته نمی شود.
علیمردانی با همکاری طراح صحنه اش در سرتاسر
فیلم سعی کرده فضای دهه شصت را همانگونه که بوده بازسازی کند هرچند دیدن علمک های
گاز در ابتدای فیلم و وجود آیفون تصویری در عمق صحنه یکی از پلان ها، توجه مخاطب
تیزبین را به خود جلب می کند!
علیمردانی اما به فضا سازی و طراحی صحنه و لباس
اکتفا نکرده و برای همذات پنداری بهتر مخاطب سعی کرده احساسات او را قلقلک دهد و
برای رسیدن به هدفش انبوهی از نشانه های نوستالژیک را در فیلمش جمع کرده است! از
کفش های چینی زیر سبز گرفته تا کارت های بازی مقوایی که سرگرمی مرسوم کودکان آن
دوران بود و دفترهای 60 برگ مرسوم آن دوران با آن گلهای مشکی کج و معوج روی جلد و موسیقی آشنای سریال از سرزمین شمالی، نوای آهنگران و آژیر قرمز
و سفید و پناهگاه و چراغ قوه و تاریکی و مارش پیروزی.
درباره کارگردانی فیلم نیز باید گفت، آنهایی که
سینمای علیمردانی را دنبال می کنند می دانند که او نسبت به انتخاب بازیگرانش حساس
است و آنها را با وسواس ویژه ای انتخاب می
کند! چنان که خودش نیز اعتقاد دارد جنس و کیفیت آثارش به بازی خوب بازیگرانش متکی است.
در فیلم آباجان نیز این ویژگی وجود دارد و علیمردانی بازیگران فیلمش را درست انتخاب کرده است؛ اما در میان بازیگران
فیلم تنها سعید آقاخانی است که بازی متفاوتی ارائه کرده است و باقی بازیگران بازی
ویژه ای از خود به نمایش نگذاشته اند. از فاطمه معتمد آریا گرفته که برای رسیدن به
نقش تلاش کرده و تا حمید آذرنگ و شبنم مقدمی که ویژگی خاصی در بازی اش به چشم نمی
خورد.
شاید عده ای اثر آخر علیمردانی را در حد و
اندازه آثار پیشین او بدانند و قدمی رو به جلو به حسابش نیاورند که ایرادی بر آنها وارد نیست؛ زیرا مهم این است که
او روند مشخصی را در فیلمسازی دنبال می کند وجهان بینی خاص خود را دارد. به امید
آنکه «آباجان» در اکران عمومی مورد استقبال مخاطبان قرار گیرد تا علیمردانی که
تهیه کننده فیلم نیز خودش بوده باز هم برای ساخت اثری مستقل تلاش کند.
یادداشت وحید خانه ساز