به گزارش خبرنگار سینمایی دیباچه فیلم سینمایی «نگار» اثری معمایی جنایی است که در ژانری که سینمای ایران تا کنون کمتر به آن پرداخته، تولید شده است. شاید کسی از رامبد جوان با رزومه ای موفق در ژانرهای کمدی و یا ملو درام و اجتماعی، انتظار ورود به این گونه متفاوت از فیلمسازی را نداشته باشد که اتفاقا جذابیت اثر را برای مخاطب بیشتر هم می کند.
حرکتی بلند پروازانه که تهیه کنندگی و کارگردانیاش به دقت انجام شده بود؛ گرچه به دلیل اینکه در بیش از نیمی از فیلم شاهد رفت و آمدهایی به دنیای خیال و شهود درونی کاراکترهایش هستیم شباهت و قرابتی هم با آثار روانکاوانه پیدا کرده است. این حرکت که به صورت ناقص اجرا شده است، نوعی وهم و کندی را بر فضای دو سوم ابتدایی اثر حاکم کرده که از سویی برای مخاطبی که کمتر چنین تجربه ای در سینمای ایران داشته جالب است و از سویی باعث سخت تر شدن برقراری ارتباط با اثر می شود.
در واقع از آنجایی که هیچ توجیه منطقی درونی و بیرونی برای فهم تدریجی پاسخ معمای مرگ پدر از طریق کشف و شهود دختر و حتی دریافت برخی اشیاء در عالم رویا به صورت واقعی و کاملا کارآمد، وجود ندارد، باعث تغییر مسیر ژانر جنایی به سمت فانتزی می برد که شاید جذاب اما ناقص است.
در این میان نکته بسیار حائز اهمیت در این اثر جذابیت های فرمی آن است. نکته مثبتی که به خوبی از اولین سکانس فیلم با کمترین نقص، در جلوه های ویژه بصری کامپیوتری به کار گرفته شده (اسپشیال افکت ها) تا چندین سکانس زد و خوردی و تعقیب و گریزی (بدلکاریها) این اثر خود نمایی می کند و تمامی کندی اولیه کار را از ذهن مخاطب پاک کرده و هیجانی از جادوی سینما را در ذهنش پدید می اورد.
این مسئله وقتی هیجان انگیزتر است که در تمامی این صحنه های اکشن نگار جواهریان در یک طرف و بازیگرانی توانمند همچون آتیلا پسیانی و یا محمدرضا فروتن در کنار و یا مقابلش حضور دارند و ترکیبی متفاوت از بازی های مکمل را در کنار یک کاراکتر زن سینمای ایران به نمایش گذاشته اند. این مسئله نشان از طراحی عالی ارشا اقدسی و همکاری هوشمندانه کارگردان و سایر عوامل با تیم بدلکاری و بهره مندی از این امکان نو پا اما پیشرفته سینمای ایران داشت.
همانطور که گفته شد این اثر از نظر فرمی جذاب است. نگار جواهریان یکی از نقش های سخت خود را ایفا کرده، آتیلا پسیانی دقایق کمی حضور دارد اما بازی بسیار روانی را از خود به نمایش گذاشته و محمدرضا فروتن دوران طلایی گذشته خود را یادآوری کرده و البته شاید ضعیفترین بازی در این اثر متعلق به مانی حقیقی است که اگر انتخاب زوایای دوربین و ترکیب جالب لباس و لوکیشن، هارمونی دلنشینی از این کاراکتر ایجاد نمی کرد، خشن ترین نقش داستان تبدیل به یک کمدی کودکانه می شد.
محمدصالح حجت الاسلامی