به گزاش خبرنگار سینمایی پایگاه خبری دیباچه، فیلم سینمایی «ماجان» نخستین فیلم سینمایی رحمان
سیفی آزاد است که لیلا لاریجانی آنرا نوشته و محمد مهدی عسگرپور تهیه کننده آن
بوده است. این فیلم که یکی از آثار بخش
چشم انداز جشنواره فیلم فجر است در روز دوازدهم بهمن ماه در سالن اصلی برج میلاد
به روی پرده رفت.
«ماجان» قصه خانواده ای جنوب شهری است که وجود فرزندی
افلیج زندگی آنها را تحت تأثیر قرار داده است! هاشم مرد خانواده که نقش آنرا فرهاد
اصلانی بازی می کند بر خلاف ماجان مادر خانواده(مهتاب کرامتی) با حضور فرزند افلیج
در خانه موافق نیست و او را به آسایشگاه برده است؛ زیرا با دیدنش احساس گناه می
کند و معتقد است بوی ادرار و گریه های ناوقت او آرامش زندگی آنها را بهم زده می
زند! از طرفی ماجان اصرار دارد فرزند افلیجش را نزد خود نگه دارد؛ و بالاخره او را به صورت پنهانی از آسایشگاه به خانه
می آورد. هاشم قضیه را می فهمد و با ماجان
مشاجره می کند و در نهایت خانه را ترک می کند و شرط بازگشتش عدم حضور بچه افلیج در
خانه است. ستیز زناشویی ادامه دارد و کار به جایی می رسد که هاشم تصمیم می گیرد
ماجان را طلاق دهد و با زن دیگری ازدواج کند تا به این ترتیب آرامش گم شده اش را
باز یابد. طلاق انجام نمی شود و ازداوج مجدد سر نمی گیرد. در نهایت هاشم پشیمان از
رفتارهای تند و تیزش به خانه بازمی گردد و کمی بعد طبق نقشه قبلی خانواده اش را برای
تفریح به شمال می برد؛ در حالی که پیش تر به آدمی پول داده تا فرزند افلیجش را
بدزد و سر به نیستش کند. آدم اجیر شده جا می زند و هاشم به ناچار تصمیم می گیرد
فرزندش را در دریا غرق کند؛ او را به دریا می برد تا غرقش کند و بالاخره پس از کشمکش
های بسیار او را در آب می اندازد اما لحظه ای بعد پشیمان می شود و او را از آب می گیرد.
ماجان سر می رسد و در نهایت ناباوری فرزند افلیج زنده می ماند و هاشم نفس راحتی
می کشد و کات... فیلم تمام می شود.
فیلمنامه
«ماجان» فیلمی ملودرامی اجتماعی
است و اگر اغراق نباشد باید گفت بر خلاف بیشتر فیلمها جز معدود آثار قصه محوری است
که فیلمنامه آن ساختاری کلاسیک دارد. لیلا لاریجانی نویسنده اثر، ایده خوبی را برای
نگارش انتخاب کرده است و تلاشش این بوده که به قواعد سینمای قصه گو وفادار بماند که
اتفاقأ موفق بوده است.
نویسنده از کنار هیچ کدام از آدمهای فیلمنامه اش
به راحتی عبور نکرده و همه آنها را با حوصله صیقل داده و پرداخت کرده است؛ تا آنجا
که همه آدمهای اثرش شخصیت هستند و شباهتی به تیپ های مرسوم این گونه فیلمها ندارند
(منظور آثاری است که به آدمهای طبقه پایین دست جنوب شهری می پردازند).
قصه چفت و بس دارد. وجود بچه افلیج ایجاد کنش کرده
و گره اصلی را به وجود آورده و درام شکل گرفته است و باقی کنش ها داستانک هایی هستند
که در راستای کنش اصلی روایت می شوند؛ و ایجاد واکنش می کنند.
طبق قواعد
کلاسیک شخصیت ها در طول فیلم تغییر می کنند و در نهایت به نوعی متحول می شوند. ریتم
فیلمنامه بر اساس موقعیت ها و اتفاق ها تغییر نوسان می دهد و در خدمت فیلم است.
کارگردانی
از نوع دکوپاژ و قاب بندی ها و تدوین فیلم مشخص
است که سیفی آزاد این نوع سینما را می شناسد که در اینباره توضیح بیشتری لازم نیست
زیرا فرم و ساختار فیلم گویای این ویژگی هاست.
یکی دیگر از ویژگی های فیلم «ماجان» ریتم و تمپوی
مناسب آن است و واضح است که سیفی آزاد و لیلا لاریجانی همچون دو ساز هم کوک در اینباره به نتیجه ای یکسان رسیده اند.
بازی ها
بازیگران با هدایت درست کارگردان به درک درستی
از موقعیت ها رسیده اند و نقش ها را چون لباسی خوش دوخت بر تن کرده اند. بازی ها
کم و بیش یکدست است و آدمهای فیلم تیپ خاصی را به مخاطب یادآوری نمی کنند.
فرهاد اصلانی چون همیشه خوب از پس نقش برآمده و
مهتاب کرامتی با اینکه کمی تکراری می نماید اما تلاش کرده از کلیشه های مرسوم فاصله بگیرد و زن
ستم دیده و صبور را با شکل و شمایلی جدید به مخاطب ارائه دهد. سیما تیرانداز اما
متفاوت ظاهر شده و بازی اش حساب شده و
روان است. بازیگران خردسال فیلم نیز درست هدایت شده اند؛ بخصوص عرفان برزین که با
سن کمش نقش بچه ناقص را خوب و باور پذیر ایفا کرده است؛ تا
آنجا که مخاطب را در سالم یا افلیج بودنش به شک می اندازد. موسیقی، گریم، طراحی
صحنه و لباس فیلم نیز هم سطح دیگر عناصر فیلم هستند و با کلیت اثر همخوانی دارند.
در پایان باید گفت رحمان سیفی آزاد نخستین قدمش
را محکم برداشته و با فیلم سینمایی «ماجان» توانایی های خود را به اثبات رسانده است.
به هر روی «ماجان» با همه ویژگی ها و کاستی هایش قابلیت این را داشت که با آثار بخش
مسابقه جشنواره فجر رقابت کند و اینکه چرا این فیلم در بخش چشم انداز جشنواره گنجانده
شده است سوالی است که هیچ کس پاسخ آنرا نمی داند به جز هیئت بازبین و دیگر مسولان جشنواره!
یادداشت وحید خانه ساز