به گزارش خبرنگار سینمایی پایگاه خبری دیباچه،
«شماره 17سهیلا» فیلمی از محمود غفاری است که در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر حضور
دارد و بازیگرانی چون بابک حمیدیان، زهرا داوود نژاد، مهرداد صدیقیان در آن ایفای نقش می کنند. قصه درباره ازدواج دیر هنگام دختران و پسران این روزهای ایران است. معضلی
که تبعات بسیاری دارد و در طولانی مدت ویرانگر خواهد بود. غفاری
این موضوع را دستمایه فیلمش قرار داده و سعی کرده با نگاهی طنز زهر و تلخی ماجرا را
بگیرد و به نوعی آنرا تلطیف کند.
فیلم سینمایی «شماره 17 سهیلا» داستان سهیلای چهل ساله
است. زنی مجرد که به دلیل فشارهای روحی و جسمی عزم خود را جزم کرده تا ازدواج کند؛
و برای رسیدن به هدفش هر دری را می زند. مثلا
اینکه به پیشنهاد دوستش با مردی مسن که قصد ازدواج دارد ملاقات می کند، یا اینکه با
دوستان پسر قدیمش قرار می گذارد بلکه رابطه کهنه اش را ترمیم و برقرار کند به این امید
که با یکی از آنها ازدواج کند که موفق نمی شود! و اما مهمترین کاری که می کند این است
که هرچند روز یکبار به موسسه همسریابی می رود و در جلسات آنجا شرکت می کند، بلکه فرجی
شود که نمی شود!
موسسه همسریابی مکانی است که با آدمها و اتفاق هایش
مورد توجه محمود غفاری بوده است؛ تا به این وسیله خلاقیت خود را به رخ بکشد و گاهی
مخاطب را بخنداند. در موسسه همسریابی آدمهایی که نابازیگرند روبروی دوربین می نشینند
و در سکانسی بدون کات درباره شرایط خودشان و ویژگی های همسر آینده شان حرف می زنند
و گهگاهی هم تپق می زنند. این آدمها هرازگاهی سر و کله شان در فیلم پیدا می شود و موسسه
همسریابی چون ترجیع بندی در فیلم تکرار می شود انگار که محمود غفاری سعی داشته به این
وسیله جدی بودن معضل ازدواج دیرهنگام را یادآوری
کند یا مخاطب را بخنداند!
به هرحال این تکرار خیلی کاربردی نیست و آنگونه که باید قصه
را پیش نمی برد؛ جز اینکه در اواخر فیلم پسری جوان و مجرد از آدمهای همان موسسه با
سهیلا برخورد می کند و تا دقایق پایانی فیلم
با او همراه می شود و گل می گویند و گل می شنوند و این ارتباط تا به آنجا پیش می
رود که پسر جوان به سهیلا پیشنهاد ازدواج
می دهد اما سهیلا به او جواب رد می دهد و از پسر می خواهد به دنبال کارش برود و او
را ترک می کند اما پس از دقایقی پشیمان می
شود و باز می گردد اما پسر رفته است. و بالاخره فیلم با کاتی ناگهانی تمام می شود و
تیتراژ فیلم پخش می شود.
«شماره 17 سهیلا» مانند بیشتر فیلم های ایرانی
از ضعف فیلمنامه رنج می برد! و در یک جمله
می توان گفت فیلم سینمایی «شماره 17 سهیلا» نمونه بارز یک ایده حرام شده است.
پلان های دوربین روی دست و بازی نابازیگران و حرف
زدنشان با دوربین، نه تنها اتفاقی شگرف محسوب
نمی شود بلکه به واقعه ای تکراری تبدیل شده است. از سویی دیگر با اینکه فیلم خط
داستانی مشخصی دارد اما با گذشت زمان قصه فیلم روند رو به جلویی ندارد و باعث بروز
اتفاقی جدید در این اثر نمی شود و تنها ایده ای کشدار است! شاید اگر محمود غفاری تکلیف
خودش را در چگونگی ساخت فیلم مشخص می کرد
و میان مستند و داستانی یکی را بر می گزید موفق تر بود. بازی بازیگران نیز منحصر
به فرد نیست زیرا آدمهای فیلم تیپ هایی هستند که می آیند و می روند و عمق چندانی
ندارند!
با همه اینها محمود غفاری کارگردان قابل
احترامی است که جسارت تجربه کردن را دارد و از آزمون و خطا نمی هراسد. به امید دیدن
آثار بهتری از این کارگردان !
یادداشت وحید خانه ساز