به گزارش خبرنگار سینمایی پایگاه خبری دیباچه عصر دیروز چهارشنبه 29 دی ماه نشست آسیبشناسی و تحلیل عملکرد سی و چهار دوره از جشنواره فیلم فجر در مؤسسه فرهنگی هنری سرچشمه با حضور محمدمهدی عسگرپور و عباس رافعی در حضور اصحاب رسانه برگزار شد.
در ابتدای این نشست عسگرپور گفت : زمانیکه جشنواره فیلم فجر را ارزیابی کرده اند نتیجه کلی را به مثابه ارزیابی از کل سینما تلقی کردهاند؛ انگار با این بررسی به کلیت سینمای ایران پرداخته شده است؛ به همین دلیل گاه هجوم اظهارنظرها روندی را پیدا میکند که تبعاتش متوجه مدیران سینمایی بوده است. در واقع باید گفت جشنواره فیلم فجر در هیچ کجای دنیا نمیتواند مشابهی داشته باشد.
عسکرپور در ادامه گفت : سبک برگزاری جشنواره به گونه ای است که در هیچ کجای دنیا مشابه ندارد و اگر در این جشنواره قرار بود تنها در رشتههای محدودی جوایزی اهدا شود، میتوانستیم پذیرای این ترکیب باشیم اما زمانی که جوایز به 12 الی 14 بخش باید اهدا شود، داوری کردن آنها نیاز به اظهارنظرهای تخصصی دارد؛ مثلاً در حوزه موسیقی باید افراد متخصص اظهارنظر کنند. سوء تفاهمهایی را که از نتایج شاهد هستیم حاصل این ساختار است که سالهای سال به آن عمل میکند.
عسگرپور گفت: در سالهای ابتدایی میزان تولیدات سینما و نسبت حضورشان در بخش مسابقه جشنواره فجر نسبت عجیب و غریبی نبود؛ این در حالی است که امروز با آمار دیگری مواجه شدیم و دیگر نمیتوانیم بگویم که جشنواره فیلم فجر کلیت سینمای ایران است.
وی افزود: یکی دیگر از مسائلی که جشنواره فیلم فجر با آن مواجه شد، حضور فیلمهای ایرانی در جشنوارههای خارجی بود این اتفاق در دهه 60 بسیار چشمگیر بود و برای سایر کشورها هم دیدن فیلمهای کشوری که در حال جنگ است و آثار این چنینی خلق میکند جالب بود. این جشنوارهها ممکن است سلیقههایی را به وجود بیاورند. این نکته را که عنوان کردم به عنوان یک عیب تلقی نمیکنم بلکه نگاهم به آن به عنوان یک پدیده است که جشنواره فجر هم تحت تأثیر آن قرار میگیرد.
این کارگردان با اشاره به بخش بینالملل جشنواره فیلم فجر گفت: لفظ بینالملل زودتر از خود جشنواره پیش رفت. بخش بینالملل نمیتوانست پذیرای آثار خارجی باشد چون نماهایی در آن فیلمها بود که نمیتوان آن را نمایش داد و گاهی با اجازه و یا بیاجازه فیلمساز آن بخشها از فیلم حذف میشد. هجوم ممیزیها خاصیت بخش بینالملل را نیز کم میکرد و این اتفاق تا جایی پیش رفت که برخی سانسها خالی از تماشاگر میشد که در نهایت مدیران تصمیم به جدا کردن بخش بینالملل از کلیت جشنواره گرفتند.
این هنرمند ادامه داد: همواره در طول این مدت فیلمسازان خارجی بیش از آنکه جشنواره در بخش بینالملل برای آنها یک فضای رقابتی محسوب شود تبدیل به محلی برای دیدن فیلمهای جدید ایرانی شده بود و حتی در بخش بازار، صدا و سیما، اقدام به خرید آثار خارجی میکرد و فیلمهای ایرانی هم بازار خودشان را پیدا میکردند.
مدیر عامل اسبق خانه سینما در ادامه به تغییر مدیران و دبیران جشنواره هم گریزی زد و گفت: در جشنواره برلین که بیش از 60 دوره برگزار شده است، نهایتاً شاهد 4 مدیر بودیم و به طور میانگین برای هر مدیر 15 سال فرصت در نظر گرفته شده بود. اینجا با ساختاری مواجه هستیم که خودش را به فجر تحمیل میکند جشنوارهای که توسط دولت برگزار میشود. برخی میگویند چرا ما نیز نمیتوانیم یک ساختار و سازمان مشخص برای جشنواره فیلم فجر داشته باشیم. این روند زمانی شکل میگیرد که فضای آن به طور کلی در کشور وجود داشته باشد. زمانی که این فضا در هیچ کجا تجربه نشده است چگونه میتوانیم توقع داشته باشیم که آن را در جشنواره فیلم فجر تجربه کنیم!
در ادامه نشست عباس رافعی کارگردان سینمای ایران با انتقاد از مدیران سینمایی گفت: مدیران ما با بیم و امید زندگی میکنند و همواره در شرایطی هستند که گویا قرار است جایگاهشان تغییر کند به این شکل نمیتوان برنامهریزی کرد به همین دلیل آنها تلاش میکنند همه را راضی کنند. البته خودشان هم از این شرایط راضی نیستند.
او در ادامه گفت: اگر به هیأت انتخاب نگاه کنید خواهید دید که خودشان در سال گذشته فیلمهایی داشتند که در جشنواره پذیرفته نشده است یا مثلاً در دورهای فیلم پرویز شیخطادی «شکارچی شنبه» که یک تلهفیلم برای سیمافیلم بود، به جشنواره راه پیدا میکند و گل سرسبد آن سال میشود و در سالی دیگر که یک فیلم حجیم میسازد نمیتواند در جشنواره راه پیدا کند. در این شرایط کارگردان هم نمیداند که باید چه کار کند.
این کارگردان گفت: در جشنوارههای خارجی مانند برلین سیاست مشخصی دارند و آن را مستقیم و بدون رودربایسی اعلام میکنند. آنها پارامترهای مشخصی دارند اما برای جشنواره ما معیار مشخصی وجود ندارد.
در ادامه نشست عسگرپور گفت: با تغییر مدیریت نه تنها فعالیت بخشهای مستقیم با دولت تغییر میکند بلکه بخشهای غیردولتی نیز هم تحت تأثیر آن قرار میگیرند.
عسگرپور با انتقاد از میزان نمایش فیلمها نیز گفت: گاهی میزان نمایش برخی فیلمها به 50 نمایش میرسد که تبعاً تهیهکنندگان هم بدشان نمیآید . تناقض دیگر نام و زمان برگزاری جشنواره فیلم فجر است که همواره توقعات محتوایی را به وجود میآورد. اینجا جشنواره از حالت عام خارج میشود هیچ اشکالی ندارد که جشنوارهای با این محوریت داشته باشیم.
رافعی در ادامه این نشست گفت: در هیچ جشنواره دیگری خارج از ایران نمیبینید که فیلمسازی فیلم ساخته و بعد به دولت حمله کند. سینمای ما مفهوممحور است تا ساختارمحور، اما سینما در وهله اول توجهاش نیز بر ساختار متمرکز است.
محمدمهدی عسگرپور نیز با بیان این مطلب که باید به موفقیتهایی که جشنواره فیلم فجر برای فیلمساز به وجود آورده است اشاره کرد، گفت: میتوان ادعا کرد که اگر جشنواره فجر هم نبود آن فیلمساز مسیر خودش را ادامه میداد اما در واقع نمیتوان در مورد آن حکم صادر کرد؛ زیبنده نیست که انجمن سینمای دفاع مقدس به بنیاد سینمای فارابی بگوید که چرا فیلم جنگی نمیسازید یکی از مشکلات ما این است که از هر نهاد و ارگانی که مربوط به این مسئله میشود تعداد زیادی وجود دارد.
رافعی نیز گفت: ما درباره انقلاب کاری انجام ندادیم و این موضوع مغفول ماند؛ زیرا بعد از انقلاب بلافاصله درگیر جنگ تحمیلی شدیم و هم هنر و هم سیاست اولویتش پرداختن به دفاع مقدس شد، شاید به همین دلیل است که شاهد آثار خوبی در این زمینه هستیم و بعد از جنگ هم شرایط به گونه دیگر پیش رفت.