به گزارش خبرنگار تئاتر پایگاه خبری دیباچه، سید حسن عباسی هارونی که سومین تهیهکنندگی
در تئاتر را با نمایش «ریچارد سوم اجرا نمیشود» تجربه میکند، در مورد دغدغههایش
در حوزه تهیهکنندگی گفت:«این نمایش سومین تجربه تهیهکنندگی من در تئاتر است. با
توجه به اینکه خودم را برای ورود به دوره ی دکترای تئاتر آماده میکنم ، همیشه این دغدغه را داشتم که چطور میشود هزینه
تئاتر دانشجویی را تأمین نمود؟ به این دلیل که کارمند بودم و سرمایهای از این راه
داشتم، وارد این کار شدم. کمی بعد به این فکر
افتادم که آیا میتوانیم سرمایه را از شرکتهای نیمهخصوصی، خصوصی و دولتی را وارد
تئاتر کنیم؟

شرکتهایی وجود دارند که دوست دارند برای مطرحشدن برندشان در عرصه فرهنگی
وارد کار شوند و تئاتر راه خوبی برای آنهاست. من اول بهعنوان دانشجو بعد بهعنوان
تهیهکننده، برایم جذابیت بیشتری دارد که تئاترهای رادیکالتر به معنای نمایش هایی
آزادتر در نگارش ، طراحی و اجرا را دنبال و
تهیهکنندگی کنم.
آثار دانشجویی آزاد و خلاقتر عمل میکنند و دوست دارم سرمایهام
را در این زمینه هزینه نموده و دست به تولید بزنم . عباسی گفت: «نمایش «ریچارد سوم
اجرا نمیشود» کارگردانی دارد که هم استاد دانشگاه است، هم مترجمی حرفهای که تئاتر
مستقل را بهخوبی میشناسد.
او همه عواملش را از بین دانشجوهایی انتخاب کرده است که
هیچکدام ستاره نیستند، اما همواره در تلاش برای پیوستن به بدنه اصلی تئاتر کشور هستند.
متن اثر هم بسیار رادیکال است و از همین دیدگاه ازاین تئاتر حمایت کردم. اساسا امروز دو گروه تئاتری در
کشور داریم؛ گروهی وابسته به برخی رسانهها و اسمورسمدار و گروهی دیگر تئاترهای دانشجویی
که تلاشگر و پویا هستند.
هرکدام از گروههای فعال مناسبات خاص خودشان رادارند. «ریچارد
سوم اجرا نمیشود» اعضای دانشجویی دارد و من هم که دانشجو هستم، ترجیح دادم چنین اثری
را تهیهکنندگی کنم. سال آینده برنامههایی دارم که حتما عملی خواهد شد. یکی از هدفهایم
تجمیع سرمایههای ارگانهای فرهنگ دوست است که جزو سرمایه گزاران صنعتی هستند. مثل
مخابرات، نفت و گاز و... که کمتر به سمت مسائل فرهنگی رفتهاند. میخواهیم شرایطی ایجاد
شود که ارگانها سرویسی به اسم تئاتر داشته باشند و برای برنامهسازی برای این سرویس،
گروهها از این نهادها سرمایه جذب کنند.
گروههای دانشجویی بهترین گزینه برای این کار
هستند و میتوانند از این طریق حمایت شوند و سالنهایی مثل ارغنون، مولوی و...محل سرمایه
گزاری خواهند بود. افرادی بزرگی در کنار ما هستند تا به این هدف برسیم. استادانی مثل
آقایان مهندس پور، خاکی، آقایی، معافی و... که به ما کمک میکنند تئاتر دانشجویی را
تقویت کنیم.
در این هدف به دنبال ستاره سازی و... نیستیم و تجربهگرایی دانشجوها و
پژوهشگران تئاتر برایمان اهمیت دارد. با توجه به اینکه پیشینه طولانی در کار در
حوزه ی صنایع دارم، فکر میکنم شرکتها و صنایع مشتاق این کار هستند و میشود از این
طریق اقداماتی بزرگ انجام داد». این تهیهکننده در مورد عملکرد غیرحرفهای برخی از
بازیگران و آسیبی که به این هنر میرسد، توضیح داد:«با توجه به تجربه «ریچارد سوم
اجرا نمیشود» فهمیدم عدهای از بازیگران وجود دارند که با عنوان بازیگرانی حرفه ای وارد کارهایی با مقیاس
دانشجویی میشوند تا به این گروه ها به اصطلاح کمک کنند .
نشانه ی بارز این افراد صحبت دائمی در خصوص حرفه
ای بودنشان و تعداد اجراهایی که داشته اند میباشد . اینها اغلب در کارهایی با
اجراهایی محدود و بدون تماشاگر یا اغلب به صورت سیاه لشکر بوده اند ولی طبق فضای
تبلیغاتی دروغینی که در فضای مجازی وجود دارد برای خود اسم و رسمی به هم زده اند .
و اما اینها با تئاتر های دانشجویی که به سختی در این حوزه فعالیت میکنند و زنده اند چه میکنند ؟ اینها پس از استفاده از
امکانات خلاقه ی گروه به ایجاد روابط دست زده و از
امکانات ایجاد شده برای گروه استفاده کرده و لحظه ای که دیگر گروه را از تمام
منابع خلاقه خالی نمودند آنها را ترک میکنند . اینها معمولا طلب دستمزد پیش از
اجرا مینمایند و معمولا از ضعف ساماندهی
کارهای دانشجویی استفاده کرده و این پیش پرداخت ها را در حالی که گروه را ترک
مینمایند باز نمیگردانند و این کار را به نوعی برای خود به درآمدی مستمر تبدیل
کرده اند . قطعا همه ما میدانیم اسم این
عمل چیست. میتوانید از دانشجویان کارگردان و کارگردانان گروه های دانشجویی مختلفی
بپرسید .
هر کدام قطعا تجربه ای مشابه
دارند . اینها با عنوان بازیگرانی خلاق وارد
میشوند و متأسفانه در عمل اهل تجربه و کشف نیستند. آقایی که نقش اصلی نمایش ما را بر عهده داشت و درست نزدیک به اجرا در یک حرکت
با مناسباتی که پیش تر توضیح دادم و در پوشش این دلیل که کیفیت عوامل دیگر در حد
من نیست گروه 25 نفری ما را در حالی که
برای اجرا آماده میشدیم ترک نمودو به
گروهی دیگر ملحق شد تا به آنها نیز به همین روش آسیب بزند ..
حال آنکه پس از گذشت حدود 10 اجرا از نمایش ما
و ملاقات با حدود 600 تماشا کن ، حتی یک نفر از حرفه ای ترین مدرسان و کارگردانان
این مملکت تا عادی ترین مردم سالن ما را ناراضی ترک نگفته است و جامعه ی تئاتری با
واکنش بسیار مثبتی به گروه ما پاسخ داده است .
کارگردانان و تهیه کنندگان قطعا
باید با توجه به سوابق بازیگرانی این چنینی دست به حذف ایشان از تئاتر تجربه گرا و
پس از آن تئاتر بدنه بزنند . باید پس از
این ، چنین افرادی حذف شوند تا به تئاتر تجربهگرا
و دانشجویی ضربه ها ای سنگین تر نخورد و هنرهای نمایشی جریان طبیعی رشد خود را طی
کنند». به نظرم این اخطاری جدی و خطری دائمی برای گروه های دانشجویی میباشد .