دیباچه: بهنوش بختیاری به تازگی مصاحبه ای انجام داده و درباره موضوعات مختلف از جمله جدایی از همسرش صحبت کرده است.
به گزارش
دیباچه به نقل از هفته نامه تماشاگران، بهنوش بختیاری یک سلبریتی به تمام معناست. از حضور پررنگ و مداومش در فضای مجازی تا فعالیت های سینمایی و اجتماعی اش در زندگی واقعی. یک چهره رسانه ای که موافقان و مخالفان پرشماری دارد و اظهارنظرهایش دائما خبرساز می شوند.
بازی متفاوت بهنوش بختیاری در فیلم «من» اما، نظر بسیاری را جلب کرد و اغلب منتقدان تحسین اش کردند. با بختیاری درباره این فیلم و کمی هم زندگی خصوصی اش صحبت کرده ایم. مصاحبه پیش از آن انجام شد که در اینستاگرام تغییراتی به وجود بیاید و تعداد فالوئرهای خانم بختیاری با ریزش مواجه شود. پس امکان پرسیدن این سوال را نداشتیم.
شایعه شده بود که بهنوش بختیاری از همسرش جدا شده.
بله آن شایعه را شنیده بودم. نه، من جدا نشده ام و خدا را شکر 9 سال است که دارم زندگی می کنم و قصد جدایی هم ندارم. به شایعات پایان دهید!
اینکه همسر شما در مراسم مختلف در کنارتان حضور ندارد باعث شده این شایعه به وجود بیاید.
همین طور است. وقتی که همراه و همسر یک فرد در بیشتر مواقع در کنارش نباشد از این حرف ها پیش می آید. همسر من به دلیل اعتقادات شخصی که دارد مایل نیست عکس یا فیلمش جایی باشد، این چیزی است که من از روز اول هم می دانستم و از آن خبر داشتم. همسرم همیشه به من می گفت که برایم عجیب هست که تو می توانی خودت را در معرض قضاوت میلیون ها انسان قرار بدهی و از این موضوع ترسی نداری، من واقعا این موضوع را دوست ندارم و واقعا دلم نمی خواهد هرکسی راجع به من نظر بدهد.
این اعتقادی است که همسر من دارند، اما نمی دانم از خوب یا بد روزگار است که طرف مقابل همسرم که خودم باشم، کسی است که معروف است و یکی دو بار وقتی ایشان من را همراهی کردند واقعا به همسرم سخت گذشت. من هم قوتی که دیدم دارم به عقیده ایشان بی احترامی و دهن کجی می کنم، از او خواستم در چنین مکان هایی همراه من نباشد. چون هرجا که من باشم موضوع عکس و فیلم هم وجود دارد. اما مردم وقتی همسرم را در کنارم نمی بینند فکر می کنند که از ایشان جدا شده ام و شایعه درست می کنند. البته اگر واقعا آدم جدا شده با شد و به طور علنی این موضوع را اعلام کند، خیلی هم خوب است اما وقتی من جدا نشده ام چرا باید بگویم که جدا شده ام؟
واقعیت را باید گفت.
بله. اما خب این هم از طرف دیگر خوب است که بگویند جدا شده ام.
اگر دیگران فکر کننده جدا شده اید، نقش بیشتری به شما می دهند؟
شاید. اما در کل این اتفاق نیفتاده است. خدا را شکر 9 سال است که با همسرم کار هم هستیم و زندگی می کنیم.
شما پرطرفدارترین فرد در فضای مجازی هستید؛ خاطرم هست که شکایت داشتید که مردم برای شما حریم شخصی قائل نیستند.
بله. الان که پست هایم را چک می کنم خبری از کامنت های واقعی دوستانم نیست، همه تبلیغات است. یعنی فکر نمی کنم در ایران برندی باشد که زیر پیج من تبلیغ نکرده باشد. اما باز هم من با این موضوع مشکلی ندارم. خیلی از دوستانم هستند که سریع بلاک می کنند اما من می گذارم باشند و حتی لایکشان هم می کنم، خیلی هم خدا را شکر می کنم که وجودم یک وسیله کوچکی شده برای اینکه انسان ها بتوانند از طریق من درآمد بیشتری کسب کنند، چه اشکالی دارد؟ اگر من نتوانم این را برای مردم ببینم که خیلی آدم کوچکی هستم.
درباره اینکه پرطرفدار هستم هم بله. من هر کسی را بیرون می بینم به من می گوید که فالوئر شما هستیم و به من لطف می کنند. فالوئر کسی بودن هم همیشه جنبه علاقه ندارد، ممکن است بعضی اوقات جنبه کنجکاوی هم داشته باشد. این یعنی همه کسانی که پشتیبان و همراه من هستند، لزوما طرفدار من نیستند.
شما جزو معدود بازیگرانی هستید که نسبت به اتفاقات جامعه و بلایایی که پیش می آید عکس العمل نشان می دهید. این تعهد از کجا می آید؟
بله من ذات بختیاری دارم، پدرم بختیاری هستند و اصلا نمی توانم آدم منفعلی باشم. ژن من منفعل نیست و نسبت به ظلم و بی عدالتی رسما واکنش نشان می دهم و ناراحت می شوم. خود من رنج زندگی و بی عدالتی زیادی کشیده ام و مراحل سختی در زندگی گذرانده ام، به خاطر همین بدترین چیز در زندگی را بی عدالتی نسبت به مسائل اجتماع یا هر چیزی می دانم فکر می کنم آدم بی تفاوت از آدم بد خیلی بدتر است. آدم بد شمشیرش از روست و مشخص است تکلیفش چیست اما آدم بی تفاوت به نظر من خیلی بدذات است. نمی شود آدم ظلم ببیند، مسئله اجتماعی ببیند و قدرت مبارزه با آن را داشته باشد اما حرفی نزند. من عقایدی که دارم را بیان می کنم و پای آنها ایستاده ام و عقایدم را تبلیغ می کنم.
این همه فعالیتی که شما دارید انرژی زیادی از شما نمی گیرد؟
خدا را شکر آدم پرانرژی ای هستم و از خدا ممنونم چون این ویژگی را خدا به من عطا کرده اما گاهی اوقات از کج فهمی ها و کج بینی ها خیلی ناراحت می شوم. بله، انرژی من را می گیرد. بعضی شب ها وقتی به منزل می رسم همه چیز خاموش است یعنی واقعا دوست ندارم هیچ روزنه ای به دنیای بیرون داشته باشم. سرم سنگین می شود و اذیت می شوم ولی خب باید تحمل کرد.
در حال حاضر نسبت به یک سال قبل خیلی بهتر شده ام؛ تا یک سال پیش یک جمله بد به چشم من می خورد، گریه می کردم. اما الان متوجه شده ام که این هم جزئی از مسائل جامعه است و در ازای اینها خدا چیزهای خوبی به من داده است.
چقدر با محدودیت هایی که برای بازیگران خانم در سینما و تلویزیون ایران وجود دارد مواجه شده اید؟
تقریبا هفتاد، هشتاد درصد ابزار بازیگری را خانم ها در ایران ندارند که یکی از آنها لباس های مختلف است که به شما تنوع شخصیتی می دهد. مثلا شما کت و دامن بپوشی یک آدم دیگر می شوی، شلوار شش جیب بپوشی فرد دیگری می شوی. ما این را نداریم، از نظر حجاب هم عرف جامعه هست، شما با موی کوتاه چتری مشکلی یه آدم دیگر هستی و موی بور آدمی دیگر. اصلا کاری به زیبایی آن ندارم، فقط می گویم که مدل مو یا لباس چقدر می تواند به بازیگر کمک کند.
همه خانم های بازیگر ما با سی درصد ابزار بازی می کنند. بخش کمدی که سختی های بیشتری هم دارد، به این این دلیل که نمی گذارند خیلی کارها را انجام بدهیم. مثلا من یک قطعه ساده اجرا می کردم، می دیدم که هفده تا اصلاحیه پخش دارد. نمی دانم این اصلاحیه ها از کجا آمده؛ من پشت یک میز نشسته ام و اخبار می گویم، چه کار کرده ام که هفده تا اصلاحیه پخش به من خورده؟ با این شرایط کار می کنیم و اشکالی هم ندارد، خانم ها این مشکل را خیلی دارند و به نظرم باید در مورد ما خیلی کوتاه بیایند.
خیلی ها فکر می کنند کمدی بازی کردن خیلی ساده است، با اینکه بسیار دشوارتر از نقش های جدی است.
در خیلی از همین سریال هایی که اخیرا از تلویزیون پخش شد، خیلی از دوستانمان را دیدیم که تلاش می کردند نقش های کمدی بازی کنند و درنیامده بود و مردم هم نپذیرفتند، پس می شود به این نتیجه ای که شما می گویی رسید. واقعا کمدی بازی کردن سخت است. علی رغم اینکه هیچ وقت کمدین را جدی نمی گیرند و به او بها نمی دهند.
بعد از فیلم «من» چه منتقدین و چه کارگردان ها نظرشان درباره من تغییر کرد. همین دیروز بهاره کیان افشار با من تماس گرفته بود و می گفت که من متحیر مانده بودم که تو چطور می توانی؟ گفتم من نبودم، سهیل بیرقی بود.
پس این فیلم برایتان فایده داشت؟
فیلم آقای بیرقی برای من یک حُسن داشت. زمانی که قرار بود سکانس خانم جلسه ای را بازی کنم خود ایشان هماهنگ کردند من دو بار رفتم جلسات مولودی. همیشه ذهنم نسبت به خانم هایی که حجاب های این طوری دارند یک جوری بود اما از نزدیک که آنها را دیدم، دیدم که چقدر آدم های محترمی هستند. ما که حجابمان شبیه آنها نیست همیشه انگار با هم اختلاف نظر داریم و انگار خیلی از هم دور هستیم اما من چیزهای خوبی در آنها دیدم که آن را خیلی دوست داشتم. این جور آدم ها می توانند پولکی هم باشند که می شود همان ملیحه ای که در فیلم دیدی، این جزو خصایص انسانی است. اما ادب، نزاکت و تربیت همه خوب است. برایم خیلی درس خوبی بود.