دیباچه: پروانه معصومی در پاسخ به پرسش رامبد جوان مبنی بر اینکه در زندگی از چه چیزی میترسد اظهار داشت: از سوسک میترسم. در باغ مارهای زیادی هستند، اما اصلا از مارها نمیترسم، ولی از سوسک میترسم. دیدن سوسک در خانه برای من ترسناک است.
به گزارش خبرنگار رادیو و تلویزیون
دیباچه رامبد جوان برنامه «خندوانه» را شب گذشته به همه دانشجویان غیر ایرانی حاضر در کشورمان تقدیم کرد.
در این قسمت از برنامه «خندوانه» پروانه معصومی بازیگر سینما و تلویزیون حضور داشت که رامبد جوان به گفتگو با این هنرمند پرداخت.
پروانه معصومی درباره زندگی در گیلان اظهار داشت: بهمن ماه امسال بیست سال است که به گیلان رفتهام و در یکی از روستاهای صومعهسرا زندگی میکنم. بعد از سالها زندگی در گیلان، امسال شاهد این بودم که کشاورزان از فروش برنجهای خود راضی هستند. از آنجا که نمیشود در گیلان زندگی کرد و شالیزار نداشت ما هم شالیزار داریم و برای مصرف خود و اطرافیانمان از آن استفاده میکنیم.
این بازیگر در ادامه درباره دلیل کوچ کردنش به شمال کشور را گفت و اظهار داشت: دلیل کوچ کردن من به گیلان شلوغی تهران و گران بودن کرایه خانهها است، ضمن اینکه با پولی که من داشتم نمیتوانستم در تهران خانهای بخرم. در سال 1353 نیز در فیلمی بازی میکردم که فیلمبرداریاش در گیلان انجام میشد و از آن موقع دوست داشتم به گیلان رفته و در آنجا زندگی کنم، بالاخره پسرم نیما برایم خانهای در آنجا ساخت و من در آن خانه ساکن شدم.
وی در ادامه درباره اینکه اصالتاً اهل کجاست گفت: پدرم متولد 1294 در شهر بیجار کردستان است و مادرِ پدرم اهل کبودر آهنگ همدان بود. پدرم فامیلی مادربزرگم را انتخاب کرد و به همین خاطر فامیلی اصلی من «کبودرآهنگی» است. با وجود اینکه اصالتاً کرد هستم اما بعد از سالها زندگی در گیلان، میتوانم بگویم یک گیله زن هستم.
معصومی در پاسخ به این پرسش که اولین خاطرهای که در ذهن دارد چیست گفت: اولین خاطرهای که در ذهن دارم مربوط به زمانی میشود که دو سال و نیم سن داشتم. من به همراه مادر و خواهر بزرگترم به خانه داییام رفتیم. مادرم، من را جلوی در خانه آنان رها کرد و به داخل خانه رفت، من جلوی در خانه ماندم و از ترس شروع به گریه کردم. آنجا برای اولین بار حس ترس از گم شدن را تجربه کردم و هنوز هم گم شدن برای من ترسناک است.
معصومی در ادامه با اشاره به کوتاهی عمر گفت: فرصت زیادی برای با هم بودن نداریم، نباید زیاد حرص بخوریم، چرا که زمان با هم بودن ما کنار هم کوتاه است. به قول مادرم زمانی که خیلی شاد و غمگین هستیم به قبرستان برویم تا ببینیم که در نهایت جای ما کجاست. پس غمگین بودن فایدهای ندارد و آرامش داشتن خیلی بهتر است.
این بازیگر در پاسخ به این پرسش که در زندگی از چه چیزی میترسد اظهار داشت: از سوسک میترسم. در باغ مارهای زیادی هستند، اما اصلا از مارها نمیترسم، ولی از سوسک میترسم. دیدن سوسک در خانه برای من ترسناک است.
بازیگر مجموعه تلویزیونی «امام علی» در پاسخ به پرسش رامبد جوان درباره شور زندگی اظهار داشت: عاشق گیاهانم هستم. کلکسیونی از افرا دارم و وقتی دانهای میکارم و سبز میشود در من زندگی ایجاد میکند.
این بازیگر درباره احترام مردم نسبت به خودش گفت: از احترام مردم نسبت به خودم لذت می برم و وقتی این احترام را میبینم خستگی 43 سال بازیگری از تنم به در میآید.
وی در خصوص دوران کودکی خود اظهار داشت: ما هفت خواهر و برادر بودیم. زیاد شیطنت نمیکردم و از طرفی چون همسایه ما هفت پسر داشت، بیشتر بازیهای ما پسرانه بود و در کودکی عروسک بازی نکردم.
معصومی در پایان گفت: مدتی در گیلان کلاس بازیگری داشتم اما از آنجا که همه جوانان میخواستند خیلی سریع به سوپراستارهای سینما تبدیل شوند این کلاسها را تعطیل کردم. جوانان باید بدانند که رسیدن به این مرحله کار سادهای نیست بلکه قبل از بازیگری، باید انسان خوبی باشیم. به جوانان همین را میگویم که این رشته فقط برای عدهای معدود درآمد زیادی دارد و برای من تنها محبوبیت بازیگری است که لذت بخش است.