دیباچه: سروش جمشیدی گفت: من هیچوقت از هیچکدام از کارهایم خوشم نیامده. الآن حضور ذهن ندارم که بخواهم عنوان کنم اما بارها آیتمهایی دیدهام که با خود گفتهام که کاش آن نقش را خودم بازی میکردم و خیلی وقتها فیلمهایی دیدهام که دوست داشتم در آنها حضور داشته باشم.
به گزارش خبرنگار رادیو و تلویزیون
دیباچه؛ سروش جمشیدی ستاره محبوب این روزهای تلوزیون که با «درحاشیه» و «عطسه» مهران مدیری دیده شد و با ایفای نقش «قیمت» در «دورهمی» و تکیه کلامهای خاصش به محبوبیت رسیده با حضور در تحریریه دیباچه از سالهای سخت کار در یزد، محبوب شدن در این شهر با ایفای کاراکتر آقای پیله در تلویزیون استانی، سالهای سخت بازگشت به تهران و روندی که باعث شد تا عضوی ثابت از گروه بازیگران مهران مدیری شود، دیگر فعالیتهایش به غیر از بازیگری، تغییر شرایط کاری، حضور در «در حاشیه»، تجربه در اثری سینمایی و ... صحبت کرد.
قسمت پایانی گفتوگوی تفصیلی
دیباچه با سروش جمشیدی را در زیر میخوانید:
*«کاراکتر قیمت با توجه به کاراکتری که در «عطسه» ایفا کردم به «دورهمی» اضافه شد
قیمت چگونه وارد «دورهمی» شد؟
از زمانیکه سکان «دورهمی» به عنوان کارگردان به دست مهران مدیری افتاد تصمیم بر این شد که تغییر و تحولاتی در کار ایجاد شود که یکی از تغییر و تحولات ساختار کار بود و شخصیتها عوض شدند و بازیگرانی اضافه شدند. این نقش دستفروش با توجه به کاراکتر «عطسه» به این مجموعه اضافه شد و اینگونه بود که مهران مدیری من را انتخاب کرد و در نهایت فیزیک و لحن صحبتهایش و تکه کلامها به مرور اضافه شد.
یکی از حسنهایی که برنامه «دورهمی» دارد این است که در لحظه واکنش تماشاگران را میبینید و من با ادا کردن «گل من» در لحنی خاص با توجه به عکسالعمل مخاطبان به این نتیجه رسیدم که این لحن میتواند درست باشد اما سعی میکنم این تکه کلام را خیلی خرج نکنم و مردم را منتظر این تکه کلام بگذارم و نکته جالب توجه این است که سیامک انصاری نیز از بیان این تکه کلام بسیار لذت میبرد. خوشحالم که مردم نیز از این تکه کلام استقبال کردهاند و سعی میکنم «گل من» را خیلی خرج نکنم و چیزهای دیگری به کارم اضافه کنم.
مسألهای که نگرانم میکند این است که تا چند سال «گل من» روی من بماند و این خاصیت آثار مهران مدیری است که تکه کلام ها ماندگار میشوند. شاید این یک حسن باشد اما ماندن آن روی شخصیت من نمیتواند خیلی اتفاق خوبی باشد.
*«مهران مدیری و رضا عطاران دو کمدینی هستند که جنس کارهایشان کاملاً متفاوت است»
آیا در فضای طنز و کمدی بازیگری را به عنوان الگو دارید؟
مهران مدیری جنسی از کمدی را اجرا میکند که خیلی خاص است و کسی را سراغ ندارم که شبیه او کار کند، حتی بازیگرانی که از قدیم با او همکار بودهاند نیز نمیتوانند شبیه او بازی کنند. مهران مدیری خیلی وقتها در سکوت کار خود را انجام میدهد و این باور من است که بهترین کمدیها در سکوت اتفاق میافتد. کارهای مهران مدیری بسیار مورد پسند من است.
دیگر کمدینی که کارهایش را دوست دارم رضا عطاران است. کارهای او برای من خیلی دوست داشتنی است. مهران مدیری و رضا عطاران دو کمدینی هستند که جنس کارهایشان کاملاً متفاوت است. من همه کارهای رضا عطاران را دیدهام حتی کارهایی که شاید از دید عموم خیلی قوی نبوده را دیدهام. امیدوارم موقعیتی پیش آید که با رضا عطاران همکاری کنم و تجربه آن جنس کمدی که وی ایفا میکند را نیز داشته باشم.
بسیاری از بازیگران هستند که کار میکنند اما کارشان متعلق به خودشان نیست ولی عطاران و مدیری را میتوان صاحب سبک دانست.
*«صرفاً بازی در سینما جزو اولویتهای من نیست»
به صاحب سبک شدن و بازی در سینما هم فکر میکنید؟
تجربه کار سینمایی را دوست دارم و قصدم این است که اگر قرار است در یک اثر سینمایی حضور داشته باشم حضور خوبی داشته باشم و صرفاً حضور در فیلم سینمایی برای من اصلاً مهم نیست. برخی بازیگران و کارگردانها برای سینما و برخی برای تلویزیون ساخته شدهاند. ممکن است کسی که برای سینما ساخته شده است در تلویزیون اصلاً موفق نباشد و بالعکس این مسأله نیز امکانپذیر است.
نکته جالب توجه در کارهای رضا عطاران این بود که هم در تلویزیون و هم در سینما موفق بود که این مسأله توانمندی یک کارگردان و بازیگر را نشان میدهد. چند کار سینمایی نیز به من پیشنهاد شده که راجع به آنها فکر میکنم. اگر به این نتیجه برسم که در سینما میتوانم مفید باشم حتماً به حضور در سینما هم فکر میکنم اما این روزها بیشتر مسألهای ذهن من را مشغول کرده که حالم با کاری که میکنم خوب باشد.
اگر نقش تأثیرگذار باشد برایم اهمیت بیشتری دارد و صرفاً بازی در سینما جزو اولویتهای من نیست.
من نمیدانم که در آینده چه اتفاقی رخ خواهد داد. حس این را دارم که به یک کمدین مؤلف تبدیل شوم، حس من نیز این است که کسی شبیه من بازی نمیکند، قصد این را ندارم که از خود تعریف کنم اما در این سالها که کار میکنم خودم به این نتیجه رسیدهام که شبیه کسی بازی نمیکنم. خیلی وقتها در لحظه تصمیم میگیرم که چه کاری انجام دهم، منظورم بداههپردازی نیست گاه در تمرین به شکلی دیالوگ را ادا میکنم و در هنگام ضبط شاید لحنم را عوض کنم. احساس میکنم این نکات مختص خودم است و شبیه کسی بازی نمیکنم.
*«تا جایی که به اغراق و لودگی منجر نشود از میمیک صورتم استفاده میکنم»
خودتان تصمیم گرفتهاید که از میمیک صورت زیاد استفاده کنید؟
بله، به عنوان مثال روز اولی که درباره نقش قیمت در «دورهمی» صحبت کردیم یکی از مسائلی که آقای مدیری درباره قیمت صحبت میکردند وی را کاراکتری معرفی کرد که همان شخصیت کارواشی در «عطسه» است که یا میخندد و یا غمگین است و این تمام تعریفی بود که مهران مدیری به من داد.
تا جایی که به اغراق منجر نشود سعی میکنم از میمیک صورت استفاده کنم. سعی من این است که به لودگی و غیرقابل باور بودن نرسم. به دلیل اینکه در «دورهمی» دو نوع مخاطب داریم و مخاطبانی حاضر در سالن اجرا را میبینند مجبورم از میمیک غلو شدهتر استفاده کنم ولی در تلویزیون میبینم که میمیک صورتم خیلی غلو شده به نظر میرسد.
علاوه بر میمیک از دستانم هم خیلی استفاده میکنم و سعی دارم که استفاده از دستانم را کم کنم چرا برخی مواقع باعث میشود دستانم مقابل چهرهام قرار بگیرند و گاه احساس میکنم که بازی با دستانم کمی اضافه است.
*«هیچوقت از هیچ کدام از کارهایم خوشم نیامده»
در این سالها کدام آیتمی که بازی کردهاید را بیش از همه دوست دارید و یا آیتم یا سکانسی دیگر که دوست داشتید در آن حضور داشته باشید؟
من هیچوقت از هیچکدام از کارهایم خوشم نیامده. الآن حضور ذهن ندارم که بخواهم عنوان کنم اما بارها آیتمهایی دیدهام که با خود گفتهام که کاش آن نقش را خودم بازی میکردم. خیلی وقتها فیلمهایی دیدهام که دوست داشتم در آنها حضور داشته باشم، به عنوان مثال چند اثر اخیر عبدالرضا کاهانی را دوست داشتم، فیلم «بی خود و بی جهت» کاهانی فیلم مورد علاقه من بود، در مکانی ثابت، با چند بازیگر در فضایی متفاوت مخاطب را میخنداند در حالیکه همه چیز واقعی و رئال بود.
از این دست کارها را خیلی دوست دارم و در این سالها من کار تیپ کرده ام و دوست دارم در این سالها تجربهای جدید داشته باشم و اگر با متن خوبی روبرو باشم حتماً از آن استقبال خواهم کرد.
در این اواخر تیپهای به اصطلاح شلوغ کار کردهام و دوست دارم اگر کار جدیدی خواستم بازی کنم نقطه مقابل این تیپ باشد و خصوصیاتی مثل درونگرایی داشته باشد که دیالوگ زیاد نداشته باشد که متأسفانه تا امروز پیشنهاد بازی در چنین نقشی به من پیشنهاد نشده است.
از گرفتار شدن در این تیپ شلوغی که میگویید نمیترسید؟
سعی میکنم انتخاب بعدی که دارم اینگونه نباشد. البته همه این مسائل به شرایط و پیشنهادات برمیگردد، امیدوارم من و همه دوستان مجبور نشویم که به خاطر شرایط کارهایی را انجام دهیم که حالمان را خوب نمیکند.
*«از مهران مدیری و سیامک انصاری مشاورههای زیادی میگیرم»
تا امروز مسیری سخت را طی کردهاید که خیلی سخت به جایگاه امروز رسیدهاید، هدفی در آینده ندارید که این محبوبیت را حفظ کنید و با پیشرفت بیشتر همراه باشید؟
حفظ این موقعیت کار بسیار سختی است. یکی از دغدغههای امروز من همین مسأله است چرا که سطح توقع مردم بالا رفته است. الآن همه درگیر شخصیت قیمت هستند و مردم اگر کار بهتری هم قبلاً داشتهام این شخصیت را دوست دارند و این باعث میشود که کار من خیلی سخت شود و باعث میشود که سعی کنم اشتباه انتخاب نکنم. شاید این مسأله باعث شود که در آینده به دلیل سختگیری در انتخابهایم بیکاری به سراغم آید و یا پیشنهاداتی به من شود که حالم را خوب نمیکند و من به خاطر شرایط زندگی مجبور به بازی در نقشهایی شوم که دوستشان ندارم.
همانطور که شاید مردم زود بازیگری را بپذیرند و باعث پیشرفتش شوند، خیلی زود همان بازیگر را در نقشهای دیگر نپذیرند. نمیدانم که آیا در آینده ممکن است که اتفاق خوبی برای من رخ دهد یا خیر. الآن در شرایط خاصی هستم و این مسائل دغدغه من است.
این روزها از مهران مدیری مشاورههای زیادی میگیرم و یا با سیامک انصاری که خیلی رفیق خوبی است بسیار صحبت میکنم. سیامک انصاری همیشه کنارم بوده و با او بسیار مشورت میکنم، هیچوقت احساس نکردم که سیامک انصاری روبروی من بوده است. من همیشه سعی میکنم تجربه کنم و از این بابت نمیترسم، تلاش من این روزها این است که سعی میکنم نه بگویم که این مسأله خیلی مهم است که متأسفانه هنوز نه گفتن را یاد نگرفتهام.
در این سالها همیشه دوست داشتم به من پیشنهاد شود و در اثری حضور داشته باشم اما اگر الآن بخواهم نه گفتن را تمرین کنم شاید خیلیها تصور کنند که خود را در جایگاهی دیدهام و حال به قول معروف خود را گم کردهام و برایم مهم است که همکاران و دوستانم را از خود نرنجانم. متأسفانه شرایط امروز من درک نمیشود و مخصوصاً دوستانی که قبلاً با آنها کار کردهام انتظار دارند که هر پیشنهادی از سوی آنها را بپذیرم که اگر کاری که پیشنهاد میشود در سطح بالایی باشد حتماً خواهم پذیرفت اما در هر اثری نمیتوانم حضور داشته باشم.
من همیشه برای همه آرزوی خوب دارم. متأسفانه در فضای مجازی با توجه به اینکه یکدیگر را نمیبینم راحتتر قضاوت میکنیم و درباره هم راحتتر صحبت میکنیم. وقتی میشود خوب دید و خوب قضاوت کرد چرا باید دنبال بدیها بود؟ خیلی از کسانی که سالها به من بی مهری کردند این روزها زنگ میزنند و به من به هر نحوی ابراز صمیمیت میکنند و تبریک میگویند. خیلی از مسائل پیرامون است که من را آزار میدهد و من هیچوقت گذشته و آدمهای اطرافم را فراموش نمیکنم. باید بپذیرند که با شرایط فعلی تغییراتی به وجود آمده که باید خود مراقبتی را در نظر بگیرم.