دیباچه: دانیال نوروش از فراموش شدن بازیگران نوجوان میگوید.
به گزارش خبرنگار تئاتر
دیباچه؛ دانیال نوروش؛ بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون است و تا کنون حدود ۱۸ کار سینمایی و تلویزیونی انجام داده است. البته نوروش در چند سال اخیر بیشتر در حوزه تصویر فعال بوده است و در آثاری همچون فیلمهای «آزاد راه» و «گراناز» به کارگردانی عباس رافعی، «آلزایمر» به کارگردانی احمدرضا معتمدی، «پا برهنه در بهشت» به کارگردانی بهرام توکلی، «جیببر خیابان جنوبی» به کارگردانی سیاوش اسدی و ... بازی کرده است. همچنین او در سریالهای «مومو و مومی» به کارگردانی مریم سعادت، «عملیات ۱۲۵» به کارگردانی مسعود آبپرور و ... نیز در مقام بازیگر حضور داشته است. با این نوجوان فعال عرصه بازیگری تماس داشتهایم و دلیل کم کاری او را در سالهای اخیر جویا شدهایم.
آقای نوروش این روزها سرگرم چه فعالیتی هستید؟
از امروز که اجراهای نمایش «بیتلها» نویسنده محمد چرمشیر و با کارگردانی نینا نفیسی در سالن گوشه فرهنگسرای نیاوران آغاز میشود، به عنوان دستیار کارگردان تئاتر فعالیت میکنم. پیش از این بازیگری تئاتر را بارها تجربه کرده بودم اما برای نخستین بار دستیار کارگردان شدهام. این کار واقعا دشوار است و کم کم دارم به آن عادت میکنم.
مدتی است در حوزه سینما کم کار شدهاید. آیا تصمیم گرفتهاید بیشتر به فعالیت در حوزه تئاتر بپردازید؟
کم کار شدن من در حوزه تصویر، چند دلیل مختلف دارد که یکی از آنها تئاتر است. پدر من؛ محمدعلی نوروش؛ تئاتری است و من علاقه بسیار زیادی به تئاتر دارم اما یکی از دلایل عمده و اصلی این کم کاری، اقتضای سنم است. در این سه الی چهار سالی که از آخرین کارم در تلویزیون؛ یعنی «عملیات 125» به کارگردانی مسعود آبپرور میگذرد، به اواخر دوره نوجوانیام رسیدهام. بازیگران در این سن دچار مشکل میشوند. چون در سن میانهای قرار گرفتهاند، به آنها پیشنهاد کار تصویری نمیشود. اغلب بازیگران این مشکل را داشتهاند و شاید بهترین مثال در این زمینه، مجید باقربیگی بود که بعد از «قصههای مجید»، به نوعی کاملا از فعالیت هنری بیرون رفت. بازگرداندن چنین بازیگرانی که بسیاری از آنها بازیهای بسیار درخشانی داشتهاند، دشوار است. در برخی از موارد، این افراد باید دوباره از سوی کارگردانها و گروه اجرایی فیلمها دیده شوند و به کار اجرایی بازگردند.
آیا هنوز تمایل دارید باز هم در مدیوم تصویر فعالیت کنید؟
سینما برای من جذاب است و هر کسی دوست دارد در این مدیوم بازی کند، فعال باشد و خود را نشان دهد اما همانطور که گفتم در سنی خاص، پیشنهادها کم میشود و ما نیز ناچاریم با این اتفاق بسازیم.
این فراموشی، بر ذهنیت بازیگران نوجوان درباره هنر چه تاثیری میگذارد؟
جوانها و نوجوانانی که در این شرایط قرار میگیرند باید از دوران کودکی زیر نظر قرار بگیرند تا فراموش نشوند. ممکن است این فراموش شدن میتواند به افراد بسیار آسیب بزند و او را نا امید کند. خود من چون تئاتر کار میکنم، میتوانم با این مقوله کنار بیایم و دچار مشکل نشوم اما بسیاری از بازیگرانی که در دوران کودکی دوربین را تجربه کردهاند و مردم و هنرمندانی که با او همبازی بودند، او را دوست داشتهاند اما الان فراموش شدهاند، از این مسائل آسیب میبینند.
پس پیشنهاد شما به بازیگران سینمایی نوجوان این است که به سمت تئاتر بیایند؟
به دوستان بازیگری که همچون من، در دوران کودکی این حوزه را تجربه کردهاند اما الان پیشنهادی برای فعالیت در این حوزه ندارند، پیشنهاد میکنم به تئاتر روی بیاورند چون همانطور که میدانید تئاتر بازیگر را ورزیده میکند. تئاتر میتواند بازیگر را پخته و ورزیده کند تا با قدرتی بیشتر دوباره بتواند وارد سینما و تلویزیون شود. همچنین از کارگردانها، مدیران تولید، کارگردانها و اساسا از تمام افرادی که دستاندکار فیلمسازی هستند خواهش میکنم کودکانی که در این حوزه حضور داشتهاند و الان به سن نوجوانی رسیدهاند را در نظر داشته باشند. شاید لازم باشد بار دیگر فیلمهای قدیمیتر را نگاه کنیم تا آن افرادی که در سنین پایین استعداد داشتهاند و خود را در سینما، تلویزیون و حتی تئاتر نشان دادهاند را بیابیم. مطمئن باشید که این استعداد در آنها نمرده است؛ اگر به سراغشان بروند و آنها را بیابند و به آنها آموزش دهند، میتوانند دوباره به این عرصه بازگردند و به سرمایههای تئاتر، سینما و تلویزیون تبدیل شوند.
چه میزان کم بودن تعداد نقشهای نوجوان در سینما و تلویزیون را در کم شدن پیشنهادها به بازیگران نوجوان موثر میدانید؟
بله. این مساله نیز تاثیر بالایی دارد. نویسندگان ما به دنبال مضامینی میروند که این جنس نقشها در آنها تعریف نشده است. درحالیکه به نظر من مشکلات و مسائلی که در این سن برای انسان ها به وجود میآید، بسیار مهمتر از مسائلی است که در سینمای ما به آنها پرداخته میشود. متاسفانه نویسندهها به دوران بلوغ و مشکلات آن، توجه چندانی ندارند.
این مساله در تئاتر نیز وجود دارد، ما برای افرادی که سنی میان 15 الی 19 سال دارند، تئاتر مناسبی نداریم. تئاتر ما یا به مخاطب کودک میپردازد و یا مخاطب بزرگسال.
متاسفانه گستره تئاتر ما بسیار کم است. در هر بازه زمانی دو یا سه ماهه تعداد کمی اجرای تئاتر داریم. شاید در شهر تهران بیست و چند اجرای تئاتر داشته باشیم. درنتیجه تنوع آثار کم میشود و به اقتضای طبع تماشاگران، تئاترها تغییر میکنند. رسالت کارگردانها و نویسندگان نیز به این سمت رفته است که مردم به چه چیزی علاقهمند هستند و تنها به سمت جذب کردن مردم به آثارشان میروند. البته نمیتوان تقصیر را تماما به گردان هنرمندان تئاتری انداخت؛ تئاتر با مشکلات مالی بسیار زیادی دست به گریبان است. مدیران و مسئولان تئاتری از برخی آثار خاص و افراد باتجربه و تثبیت شده حمایت میکنند. فضا برای کارگردانهای جوان و نویسندگان نوپرداز بسیار بسته است. البته احساس میکنم اتفاقهای خوبی در راه است؛ طبع مخاطبان و نویسندگان در حال تغییر است و آثار به سمت جوانها میرود. مدتی است که جوانان زیادی در نمایشها و فیلمها بازی میکنند.