دیباچه: داریوش شایگان؛ فیلسوف ایرانی، نشان عالی دولت فرانسه (Chevalier dans l'Ordre National de la Légion d'honneur) را در تاریخ بیستم تیرماه سال 95 دریافت کرد.
وی در گذشته نیز جایزهها و نشانهای متعددی را از کشور فرانسه دریافت کرده است، از جمله نشان «شوالیه هنر و ادب فرانسه» (Officier de l'Ordre des Arts et des Lettres) در سال 2002؛ جایزه «مجمع نویسندگان فرانسه زبان» موسوم به «آدِلف» (Association des Écrivains de Langue Française) در سال 2005؛ دو جایزۀ آکادمی فرانسه در حوزه زبان و ادبیات، یکی «مدال عالی زبان و ادبیات فرانسه» (La Grande Médaille de la Francophonie) در سال 2011 و دوم «جایزۀ بزرگ زبان و ادبیات فرانسه» (Le Grand Prix de la Francophonie) که معتبرترین جایزه آکادمی فرانسه در سال 2012 است.
نخستین آثار شایگان به زبان فارسی و در حوزه فلسفه تطبیقی است: «ادیان و مکتبهای فلسفی هند»، «آسیا در برابر غرب» و بتهای ذهنی و خاطرۀ ازلی» ولی سایر آثار وی به زبان فرانسه است، از جمله «آیین هندو و عرفان اسلامی»، «افسونزدگی جدید»، «هویت چهلتکه و تفکر سیار» و «زیر آسمانهای جهان» با وی به مناسبت دریافت این نشان لژیون دو نور گفتوگو کردهایم.
شما در میان هنرمندان و نویسندگان ایرانی بیشترین نشانها و جوایز را از کشور فرانسه دریافت کردهاید. نظر شما درباره دریافت این جایزهها چیست؟
باید بگویم که خود را مدیون فرانسویها میدانم. گرچه من به زبان فرانسه کم کتاب ننوشتهام ولی آنها نیز در قدرشناسی از من تا حد امکاناتشان از هیچ کوششی دریغ نورزیدهاند. جایزه اخیر؛ یعنی نشان شوالیه لژیون دونور، بالاترین جایزه فرانسویهاست که ارتباطی هم به ادبیات ندارد و به افرادی تعلق میگیرد که سالها خدمت کردهاند؛ از میان ایرانیها این نشان به خانم ژاله آموزگار و آقای حامد فولادوند اعطا شده است.
من در گذشته فارسینویس بودم. بعد از انقلاب ایران به فرانسه هجرت کردم و حدود سیزده چهارده سال در این کشور ماندم، این اقامت مرا فرانسهنویس کرد. حالا چند سالی است که دوباره به فارسینویسی روی آوردهام، کتابهای اخیرم به زبان فارسی بودهاند: «در جستجوی فضاهای گمشده
»، «پنج اقلیم حضور
» و «جنونِ هوشیاری
». کتاب «در جستجوی فضاهای گمشده
» حاوی مجموعه مقالاتی درباره هنر است که برخی مقالههای آن ترجمه از زبان فرانسه است؛ بخشهایی از کتاب «پنج اقلیم حضور
» را هم که به خصلت شاعرانگی ایرانیان میپردازد از متونی برگرفتهام که پیشتر به زبان فرانسه نوشته بودم و البته آن نوشتهها را بسط داده و به طور مفصلتر از نو به فارسی نگاشتهام؛ کتاب «
جنون هوشیاری» که نطفهاش از نخست به زبان فارسی بسته شد کتابی است درباره شارل بودلر، شاعر فرانسوی.
شما و دیگر هنرمندان و نویسندگان ایرانی از کشور فرانسه جوایز مهم و متعددی دریافت کردهاید در حالی که در کشور خودمان آنچنان که باید از هنرمندانمان تقدیر به عمل نمیآید. نگاه شما در این باره چیست؟
یادمان باشد که شهر پاریس به مدت یک قرن متمادی، در سده نوزدهم میلادی، پایتخت فرهنگی و هنری جهان بوده است. پاریس طی این دوران، زادگاه مهمترین و شاخصترین مکاتب هنری و ادبی بود و اغلب غولهای حوزه هنر و ادبیات، چه فرانسوی و چه غیرفرانسوی، در این شهر به شکوفایی و بالندگی رسیدند. در مقالههایی که راجع به شهر پاریس نوشتهام، این خصوصیت پاریس را بهتفصیل شرح دادهام. حالا اما شهر پاریس مرکزیت قاطع را در حوزه فرهنگ و هنر از دست داده است ولی فرانسویان همچنان مایلاند به یادگار منزلت و پایگاه دیرینشان وفادار بمانند و دولتمردان و اصحاب ذینفوذ قلمرو فرهنگ احتمالا به منظور صحه گذاشتن بر خصلت دیرینه هنردوستی فرانسویان، به اعطای اینهمه جایزه و نشان و تقدیرنامه، مبادرت میورزند تا نشان دهند که همچنان به سیاق گذشته، هنرمندان و اصحاب فرهنگ و ادب را ارج مینهند و نسبت به خلق آثار این عرصه در هر گوشهای از دنیا غفلت نمیورزند.
ولی در ایران به گمانم در نظر ارگانهای ذیربط، یک عده خودی هستند و یک عده غیرخودی. طبیعتا آنها که خودی نیستند هیچ نشان یا جایزهای نمیگیرند و اصولا شایسته هیچگونه تقدیری بهحساب نمیآیند. به همین سادگی!
شما بیشتر به زبان فرانسه نوشتهاید یا فارسی؟
ده-دوازده کتاب به زبان فرانسه نوشته ام. یکی از این کتابها با نام «نگاه شکسته
»، بیشتر از سایر کتابهایم مورد استقبال قرار گرفت و به چندین زیان مختلف ترجمه شد. این کتاب متاسفانه در ایران مجوز نگرفت اما به زبانهای ترکی، عربی، انگلیسی، اسپانیایی و ایتالیایی ترجمه و منتشر شد و بهخصوص در ترکیه بسیار پرفروش بود. کتاب« نگاه شکسته
» راجع به اسکیزوفرنی فرهنگی است. سایر کتابهایم به فارسی ترجمه شدهاند یا خودم آنها را به فارسی برگرداندهام یا دوستان مترجم زحمت این کار را کشیدهاند. مایلم به این بهانه یادی کنم از دوست عزیزم آقای جمشید ارجمند، که با کمال تاسف چندی پیش از میان ما رفت؛ او کتاب «آیین هندو و عرفان اسلامی» را ترجمه کرد که متنی است بسیار پیچیده و پر از اصطلاحات فنی مربوط به فلسفه هندو و عرفان اسلامی که ارجمند زمان و حوصله بسیاری را صرف برگردان آن کرد.
بیشتر کتابهایم در ایران خوانندگان خود را یافتند و من متوجه شدم که اگر اوضاع و احوال چاپ کتاب بهبود پیدا کند مردم کتاب میخوانند و آنقدرها هم که میگویند لاکتاب نیستند. غیر از کتاب «نگاه شکسته
»، کتاب دیگری هم موفق نشد مجوز بگیرد با آنکه به فارسی برگردانده شد و خیلی هم روی آن کار کردم رمان «سرزمین سرابها
» بود که نشان آکادمی هنر و ادب فرانسه در سال 2002 برای همین کتاب به من اهدا شد.
شما خودتان را نویسندهای فرانسهزبان میدانید یا فارسیزبان؟
چنانکه گفتم من در هر دو زبان آثاری را به رشته تحریر درآوردهام، پس خود را نویسندهای دوزبانه، هم فارسیزبان و هم فرانسه زبان، میدانم ولی لازمه گذر از زبانی به زبان دیگر، تغییر کوکهای ذهنی و تنظیم آن با گام جدید حساسیت و شیوه نگارش جدید است.