دیباچه: در دوران مدیریت مجید سوم، بوی بهبود به مشام میرسد
به گزارش خبرنگار تئاتر
دیباچه، یکی از مهمترین مکانهای تئاتری تهران، تماشاخانه ایرانشهر و خانه هنرمندان است که در کنار مجموعه تئاتر شهر، تالار حافظ و تالار وحدت، پرمخاطبترین سالنهای تئاتر را تشکیل میدهند. خانه هنرمندان در این 18 سالی که از عمرش میگذرد، شاهد مدیریت بهروز غریبپور، مجید جوزانی، مجید سرسنگی و مجید رجبیمعمار بوده است. اکنون حدود هشت ماه از آغاز مدیریت رجبیمعمار میگذرد و میتوان تا حدودی عملکرد او را مورد نقد قرار داد. از همينرو مروري داشتهايم بر مديريت خانه هنرمندان ايران از ابتدا تا امروز.
دوره استثنايي اول؛ بدون مجيد
شايد بتوان سال 1377 را نقطه عطفي در تئاتر ايران دانست. سالي که خانه هنرمندان ايران با مديريت بهروز غريبپور و همکاري شهرداري تهران با بازسازي بنايي که از دوره پهلوي اول باقي مانده بود و مدتي نيز پادگان بود، بنيان گذاشته شد. اين اتفاق که هنرمندان مکاني را براي ارائه آثار خود داشته باشند، موجب شادي هنرمندان شد اما در آن زمان به نکته ظريفي توجه نشد؛ خانه هنرمندان ايران، زيرمجموعه شهرداري تهران نيز قرار گرفت.
بهروز غريبپور به عنوان نخستين مدير اين مجموعه انتخاب و دوران طلايي خانه هنرمندان آغاز شد. علاوه بر برنامههاي فرهنگي بسيار پرمخاطبي همچون «شبهاي بخارا» به مديريت علي دهباشي که در اين دوران برگزار ميشد، مجوز احداث تماشاخانه ايرانشهر نيز در همين دوران صادر شد. اما غريبپور در سال 1386 از سمت خود استعفا کرد. البته غريبپور ناچار شد سهبار اقدام به استعفا کند چراکه شوراي عالي خانه هنرمندان با اين اقدام وي موافق نبود اما غريبپور اعلام کرد که «اگر مديرعامل با امنيت خاطر مديريت نکند نميتواند ادامه حيات پيدا کند.اگر آزادي از ما سلب شود و نتوانيم برنامه سخنراني برگزار کنيم فعاليت ما منحصر ميشود به نمايش چند فيلم کوتاه و نمايشگاه. چنين خانه هنرمنداني مطلوب هيچ کس نيست. از اين به بعد هم خانه هنرمندان در شرايطي مي تواند کار کند که رويه خودش را ادامه دهد ،نه اين که بخواهد با ترس فعاليت کند.»
مجيد اول؛ اعتدال يا محافظهکاري؟
درنهايت استعفاي بهروز غريبپور پذيرفته شد و مردادماه 1386 مجيد جوزاني به عنوان مديرعامل خانه هنرمندان، فعاليتهاي خود را در اين سمت آغاز کرد.
جوزاني، دكتراي هنر و استاد دانشگاه در رشته تئاتر بود و به همين سبب شرايط حداقلي را براي پذيرفتن اين سمت دارا بود اما در نهايت جوزاني نسبت به غريبپور مديري محافظهکارتر بود و نحوه مديريت وي تا حدودي نشان از درست بودن اخطار بهروز غريبپور داشت.
در دوره مديريت جوزاني برنامه شبهاي بخارا بدون هيچگونه توضيح يا اطلاعي قطع شد و همانگونه که غريبپور هشدار داده بود، خانه هنرمندان به مکاني صرفا براي برگزاري فيلم کوتاه و نمايشگاه آثار تجسمي تبديل شد. البته در ابتدا جوزاني قصد داشت خانه هنرمندان را مطابق اسلوب غريبپور اداره کند اما بنا بر همان دلايلي که مدير سابق اين مجموع استعفا داده بود، اين امر ميسر نشد.
پاي سينماييها باز ميشود!
در دوره جوزاني اتفاق مثبتي نيز رخ داد. تماشاخانه ايرانشهر افتتاح شد اما هنوز چندي از بازگشايي اين تماشاخانه نميگذشت که جوزاني به اين نتيجه رسيد براي رونق بخشيدن به سالنهاي تئاتر، از حرفهايهاي اين حوزه استفاده کند. اما در دوران جوزاني باز هم به بهانه رونق بخشيدن به تئاتر، پاي اهالي سينما به ايرانشهر و درنتيجه به تئاتر ايران باز شد.
اين اقدام با مخالفت شديد اهالي تئاتر روبهرو شد که تا امروز اين اعتراضات همچنان پابرجا مانده است.
شايد به علت همين اعتراضات بود که سالن عزتاله انتظامي واقع در خانه هنرمندان، به ارائه آثار تئاتر دانشگاهي و تجربي اختصاص يافت.
خردادماه 1390 مجيد جوزاني نيز از مديريت خانه هنرمندان استعفا داد اما اين استعفا به سرنوشت استعفاي مدير قبلي منجر نشد و شوراي عالي خانه هنرمندان استعفاي وي را پذيرفت.
البته جوزاني دليل استعفاي خود را «تکليف شهردار تهران مبني بر خدمت او در يکي ديگر از عرصههاي فرهنگ و هنر و بازگشت به سازمان اصلي محل خدمت خود» اعلام کرد.
دوران تلخ تئاتر با مديريت مجيد دوم
مجيد سرسنگي جايگزين مجيد جوزاني شد. سرسنگي پيش از اين دبير يکي از دورههاي جشنواره تئاتر فجر بوده و سابقه تدريس در حوزه تئاتر را داشته است اما پيش از مديريت خانه هنرمندان، رياست سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران و معاونت هنري سازمان از جمله سوابق مديريتي وي بوده است.
در دوره سرسنگي، تماشاخانه ايرانشهر نه تنها تغيير رويه نداد بلکه ديگر اجراي تئاتر با حضور چهرههاي سينمايي و تلويزيوني و حتي ورزشي به امري طبيعي در ايرانشهر بدل شد و بسياري از اهالي تئاتر از اين موضوع دلگير شدند.
اين ناراحتي اهالي تئاتر موجب شد سرسنگي به برخي از نمايشها که از اين چهرهها استفاده نميکردند، در مواقع به اصطلاح «خواب تئاتر» اجازه اجرا بدهد. طرحي نيز تحت عنوان «فصل جوان تئاتر» در تماشاخانه مطرح شد که نمايشهاي برگزيده جشنوارهها در اين تماشاخانه اجرا شوند اما در نهايت اين نمايشها بهصورت دواجرائه و در زماني محدود اجرا ميشدند. در برخي از موارد ساعت اجراي تئاتر نيز نامناسب بود و اين شائبه را به وجود ميآورد که مجيد سرسنگي از اين طريق ميخواهد بگويد براي تئاتر اهميت قائل است.
مديريت مجيد سرسنگي هم از سوي هنرمندان و هم از سوي رسانههاي تندرو مورد نقد جدي قرار گرفت. هنرمندان تئاتر اعتقاد داشتند سرسنگي کوچکترين حمايتي از نمايشهايي که در اين تماشاخانه روي صحنه ميروند انجام نميدهد. اين عدم حمايت تنها به واکنش نشان ندادن به تعطيل شدن نمايشها محدود نميشد و هنرمندان حتي به شيوه تبليغات نمايشها در اين تماشاخانهها نيز اعتراض داشتند.
برخي رسانههاي تندرو نيز بدون توجه به اينکه نمايشهايي که در تماشاخانهها اجرا ميروند از سوي اداره ارشاد و شوراي نظارت اين اداره مجوز دارند، به برخي از نمايشها ميتاختند. شرايط بهقدري نابسامان شده بود که خود در زمان اجراي نمايش «پاييز» به کارگرداني نادر برهانيمرند، سرسنگي اعلام کرد که حودش جلوي اجراي نمايش را گرفته است!
تا اين حد بيتوجهي مديرعامل خانه هنرمندان به نمايشهايي که متولي اجراي آنها بوده است، طاقت بسياري از اهالي تئاتر را طاق کرد. اما با اين که سرسنگي در مورد يکي از نمايشها راسا وارد عمل ميشود و اجراي آن را متوقف ميکند، سايتهاي تندرو باز هم از او انتقاد ميکردند و عملکرد وي در مورد انتخاب نمايشهاي روي صحنه تماشاخانه ايرانشهر که آنها را با واژههايي چون مبتذل و ... خطاب ميکردند، مورد عتاب قرار ميدادند. در نهايت مجيد سرسنگي نيز آبانماه سال گذشته استعفا داد. دليل استعفاي او نيز «حجم کاري در سمت معاونت فرهنگي دانشگاه تهران» اعلام شد.
مجيد سوم؛ مطلقا غير تئاتري و نگرانی اهالی تئاتر از عملکرد این مدیر
اواسط آبان ماه سال گذشته، مجيد رجبي معمار مديرعامل خانه هنرمندان شد. با نگاهي به رزومه مجيد رجبيمعمار درمييابيم. وي داراي مدرک کارشناسي ارشد مديريت و کارشناسي علوم ارتباطات است. رجبيمعمار بنيانگذار بيناد فرهنگي روايت فتح با همکاري شهيد آويني است. همچنين در صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، رييس مرکز نظارت و ارزيابي چند شبکه بوده است. همچنين از موسسين و رييس هيات مديره شهرک سينمايي دفاع مقدس، انجمن سينماي انقلاب و دفاع مقدس و انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس در دهه 70 بوده است. اما حلقه مفقوده در اين زمينه، حضور نداشتن رجبيمعمار در جريان تئاتر در 24 سال اخير است و سوال اينجاست که چرا نبايد يکي از اهالي تئاتر در راس خانه هنرمندان که يکي از مهمترين مراکز تئاتر ايران است حضور داشته باشد؟
شايد پاسخ اين پرسش را بتوان در اين نکته جستجو کرد که طبق گفته محمد سرير يعني يکي از اعضاي شوراي عالي خانه هنرمندان «معمولا درباره کساني که نامزد مديرعاملي خانه هنرمندان ميشوند روال به اين گونه است که ممکن است اعضاي شوراي عالي يا نماينده شهردار تهران فردي را معرفي کنند و بعد بررسي بر روي آن فرد آغاز شود تا با راي گيري در شورا نهايتا مدير عامل خانه هنرمندان مشخص شود. معمولا هم افراد نامزد برنامه کاري ميدهند و بعد روي برنامهها در شورا بحث و نظر داده ميشود که در کمترين حالت يک ماه زمان به خودش اختصاص ميدهد. در نهايت هم حکم مدير عامل خانه هنرمندان توسط رئيس شوراي عالي داده ميشود.»
اقدامات شایان تقدیر مجید سوم و نگاهی به نتایج احتمالی آن
مدتی است که این تماشاخانه شفافتر به فعالیت خود ادامه میدهد. از یکسو نمایشهایی که قرار است در تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه روند تا پایان سال مشخص شدهاند و در نتیجه تکلیف هنرمندان کاملا مشخص است، از سویی دیگر این مدیر جدید تعامل خوبی با اعضای شورای عالی خانه هنرمندان برقرار کرده است. همچنین در دوران مدیریت مجید رجبیمعمار اتفاقهای خوبی برای این تماشاخانه رخ داده است.
اوایل سال 95، خبری منتشر شد که بر مبنای آن، خانه هنرمندان از نمایشهایی که در سالنهای استاد سمندریان، استاد ناظرزادهکرمانی و استاد انتظامی خانه هنرمندان روی صحنه میروند، هیچگونه وجهی حتی در حد درصد معمول تماشاخانههای دولتی، دریافت نمیکند.
البته در مقابل این تصمیم، از سوی شورای عالی خانه هنرمندان قانونی وضع شد مبنی بر اینکه هر اثر نمایشی باید طی 10 اجرای اولیه خود معادل 33درصد ظرفیت سالن اجرای خود را بلیتفروشی داشته باشد. در غیر اینصورت گروههای نمایشی که قادر به رسیدن به حد نصاب کف فروش در 10 اجرای اولیه خود نباشند، به کار خود پایان خواهند داد.
این قانون از یکسو سبب میشود تماشاخانه ایرانشهر پرمخاطبتر شود اما تا حدودی کار را برای هنرمندان دشوار میکند و امکان دارد به حضور گستردهتر چهرههای غیر تئاتری در نمایشهای این تماشاخانه دامن بزند که اینبار کاملا از سوی کارگردانها و برای تضمین بقای اجرایشان در ایرانشهر صورت میگیرد.
مجید رجبیمعمار تا کنون کمی دل اهالی تئاتر را به دست آورده است اما در کنار این اتفاق، خانه هنرمندان باز هم به روال مدیریت مجید سرسنگی، تنها خانه اهالی تئاتر است. اینکه در این مکان روزانه هفت تئاتر اجرا شود، اتفاقی بسیار خوب و مثبت است که برخی از هنرمندان عرصه تجسمی نیز نمایشگاههایی در آن برگزار میکنند اما خبری از نشستهای ادبی و ... که در دوره مدیریت غریبپور برگزار میشد، نیست. امیدواریم این اتفاق نیز بیفتد و خانه هنرمندان، تکمنظوره نشود
وقتي شمشير را براي تئاتر از رو ميبندند
اگر نگاهي به رزومه سه مدير مجيدنام! خانه هنرمندان پس از بهروز غريبپور بيندازيم درمييابيم در زمينه انتخاب مديرعامل، شهرداري خود راسا بيشترين نقش و تاثيرگذاري را داشته است و شوراي عالي خانه هنرمندان در اين زمينه تقريبا با نقشي فرماليته و در حد اطلاع داشتن از انتخاب در اين بازي حضور داشته است و نه نقشي در خور نام دهانپرکن «شوراي عالي».
نکته جذابتر اين است که پس از بهروز غريبپور، يعني هر دو مدير مجيدنام همگي به خوبي و خوشي به خانه هنرمندان وارد شدهاند و با صلح و آشتي نيز استعفا دادهاند! باید ببینیم سرنوشت سومين مدير مجيدنام خانه هنرمندان چه خواهد شد