دیباچه: در حالیکه بهتازگی خبری مبنی بر سرقت مجسمه برنزی 350 کیلویی از معاونت هنری منتشر شد، خالق این اثر میگوید شش نفر به سختی میتوانستند این مجسمه را جابجا کنند.
به گزارش خبرنگار هنرهای تجسمی
دیباچه، ماجرای دزدیده شدن مجسمه برنزی 350 کیلویی از بیخ گوش حراست معاونت هنری وزارت ارشاد، از دیروز تا امروز دیگر تبدیل به یک بحران تمامعیار شده است. در حالی که بهداد لاهوتی سازنده این مجسمه تازه از دزدیده شدن اثر خود باخبر شده، موسسه توسعه هنرهای معاصر میگوید این دزدی مربوط به فروردینماه امسال بوده است.
روز گذشته به نقل از بهداد لاهوتی مطلبی منتشر شد که از سرقت مجسمه برنزی او از ساختمان معاونت هنری وزارت ارشاد خبر میداد. او در این باره خاطرنشان میکند: امروز بعد از گذشت دو هفته از سرقت مجسمهام، تازه متوجه شدم که این اثر به سرقت رفته است. تا امروز کسی درباره سرقت مجسمهام چیزی به من نگفته بود.
لاهوتی همچنین خاطرنشان میکند: این اثر بخشی از مجموعهای بود که سال ۱۳۸۹ کار کرده بودم و سال ۱۳۹۰ در اکسپویی که در گالری شیرین برگزار شد، ارائه دادم. در آن زمان، موزه هنرهای معاصر این کار را خرید. آنطور که دوستانم به من گفته بودند، وضعیت نگهداری اثرم مناسب نبود و آن را زیر پله معاونت هنری گذاشته بودند و در معرض آسیب بود. حالا امیدوارم دست کم دزدها قدر آن را بدانند.
اما مسئله اینجاست که مجسمه برنزی این هنرمند نه دو هفته پیش، بلکه چهار ماه قبل از مقابل دیدگان حراست مجموعه ساختمانهای معاونت هنری دزدیده شده و تازه حالا خبرش به بیرون درز کرده است و اساسا چرا در این باره هیچگونه شفافسازی در موقعیت و زمان خودش صورت نمیگیرد و باید بعد از 4 ماه به صورت انفاقی رسانهها از این موضوع مطلع شوند؟
در همین ارتباط، ساعتی پس از صحبتهای بهداد لاهوتی، موسسه توسعه هنرهای تجسمی معاصر درباره این اتفاق در اطلاعیهای توضیح میدهد: مجسمه سرقت شده متعلق به موسسه توسعه هنرهای تجسمی معاصر به عنوان نهادی غیردولتی است که سال ۱۳۹۰ در اکسپوی مجسمه که از سوی انجمن هنرمندان مجسمه ساز ایران در نگارخانه شیرین (مکان اسبق نگارخانه) برگزار شده بود، خریداری شد.
میخواستیم نهادهای دولتی را تلطیف کنیم!
در ادامه این اطلاعیه آمده است: با توجه به اینکه این موسسه در مواردی آثار هنری متعلق به خود را به منظور تلطیف فضای بصری در نهادها و ادارههای مختلف قرار میدهد، این اثر نیز در یکی از ساختمانهای اداره کل هنرهای نمایشی معاونت امور هنری قرار داشت که پس از تعطیلات نوروز، موسسه متوجه شد که این اثر در محل یاد شده نیست و بلافاصله موضوع به حراست معاونت امور هنری اطلاع داده شد. حراست معاونت امور هنری و اداره آگاهی از همان زمان در حال پیگیری ماجرای سرقت این مجسمه هستند که در صورت مشخص شدن نتیجه، اطلاعرسانی خواهد شد.
یاداوری سرقتهای سال 1389
این اتفاق، یادآور سرقت تعدادی از مجسمههای نصب شده در سطح شهر تهران در طی مدت کوتاهی در سال ۱۳۸۹ است. تعداد آن مجسمهها 12 مورد بود که هریک بین 70 تا 700 کیلو وزن داشتند؛ ماجرایی که هیچگاه ابعاد آن باز نشد. اینک نیز این پرسش مطرح است که دزدیدن و انتقال یک مجسمه 350 کیلویی از مقابل چشمان حراست مجموعه ساختمانهای خیابان شهریار چگونه ممکن است؛ آنهم در محوطهای که خبرنگاران نیز بدون آفیش شدن حق ورود به آن را ندارند.
توجیه مدیرکل: مجسمه ارزش مالی چندانی نداشته است
اما مجید ملانوروزی مدیر کل دفتر هنرهای تجسمی ارشاد؛ در خصوص سرقت این مجسمه سنگین برنزی تصریح میکند: این مجسمه به موسسه توسعه هنرهای تجسمی تعلق داشته و صحبت هایی که در رابطه با اختصاص آن به گنجینه موزه هنرهای معاصر مطرح شده کذب هستند و به گونهای جوسازی کردهاند.
وی افزود: طبق مدارکی که در این موسسه برای خرید مجسمه از بهداد لاهوتی موجود است این اثر جزو اموال دولتی نبوده است، همچنین لازم به ذکر است که اثر مذکور از لحاظ هنری خیلی شاخص و با ارزش نبوده و سارقان هم احتمالا برای فروش و بهرهمندی از فلز آن این کار را کرده اند.
سرقت در تعطیلات نوروز رخ داده است
ملانوروزی در خصوص رسیدگیهایی که در رابطه با این سرقت انجام شده اظهار کرد: به جهت وزن سنگینی که این کار داشت قطعا برای ربودن آن به ماشین و یا چند نفر نیاز بوده است و این دزدی در تعطیلات عید نوروز رخ داده است. پس از آن هم آقای سیاهکارزاده مسئول این موسسه به نیروی انتظامی اطلاع دادند و مظنونینی که در جریان این اقدام در موسسه و فضای آن حضور داشتند، مورد بازجویی قرار گرفتهاند.
مدیر کل هنرهای تجسمی ارشاد درباره وضعیت نگهداری این اثر و مظنون این پرونده گفت: این کار مدتها بود که بین دو انبار و فضایی مثل زیرپله نگهداری میشد و در این گونه سرقتها که کار حجیمی ربوده میشود به جهت لزوم وجود همکاری چند نفر پای نگهبان آن محل وسط کشیده میشود اما با وجود همه این ها آگاهی همچنان در حال بررسی است و احتمال دادهاند که به جهت باقی ماندههایی که حول این کار ماندهاند، اثر را با دستگاهی برش زده و بعد آن را خارج کردهاند.
ملانوروزی در پایان تاکید کرد: این اثر همانطور که گفتم هیچ تعلقی به دولت و موزه هنرهای معاصر نداشته و مسئولان موسسه به همراه نیروی انتظامی همچنان در حال بررسی و تحقیقات هستند.
چند پرسش از مدیرکل هنرهای تجسمی
در شرایط حاضر سخنان مجید ملانوروزی، مدیرکل هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ماجرا را کاملا به یک بحران تبدیل کرده است. اساسا چند پرسش ریشهای از دل سخنان ملانوروزی بیرون میآید. نخست اینکه اگر موسسه توسعه هنرهای معاصر یک موسسه دولتی نیست و به معاونت هنری ارتباط ندارد چگونه غالب مناسبات مالی جشنوارههای کاملا دولتی و مهم همچون جشنواره تجسمی فجر و جشنواره موسیقی فجر از طریق این موسسه انجام میشود و هنرمندان با این موسسه حسابهای خود را تسویه میکنند و اگر دولتی نیست چگونه مجسمهای که خریداری کرده است را در محوطه یک اداره دولتی قرار داده است تا فضای آنجا به قول خودشان «تلطیف» شود؟ اصلا به یک موسسه خصوصی چه ارتباطی دارد که یک محوطه دولتی تلطیف بشود یا نشود؟!
تحقیر هنرمندان چرا؟!
پرسش بعدی این است که اگر مجسمه مذکور ارزش مالی و معنوی چندانی نداشته است، دقیقا موسسه توسعه هنرهای معاصر به چه دلیل در اکسپو این مجسمه را خریداری کرده است؟ و اساسا این موسسه بودجهاش را از کجا میآورد که پولهای هنگفت را صرف خرید آثار بیارزش از نظر مدیرکل میکند؟ و آیا اینگونه سخن گفتن درباره اثر یک هنرمند آنهم بدون یقین داشتن درباره درست بودن آن شایسته است و موجب دلخوری هنرمند نمیشود؟
اگر خرد کرده باشند فاجعه عمیقتر است
و پرسش آخر اینکه باز هم گمانه زدهاند که احتمال دارد مجسمه را خرد کرده باشند و بیرون برده باشند. مگر میشود از یک ساختمان دولتی که در حالت عادی دهها نفر نیروی حراست و نگهبانی دارد و اگر بخواهی به آنجا وارد و یا از آنجا خارج شوی چند مرحله مورد بازرسی قرار میگیری، یک دستگاه برای برش یک مجسمه 350 کلیویی وارد کرده باشند و سپس قطعات خردشده را خارج کرده باشند؟ اگر چنین اتفاقی افتاده باشد که فاجعه عمیقتر است و باید به شدت نگران سایر گنجینهها، وسایل و اثار موجود در انبارهای دفتر موسیقی، تالار وحدت، مرکز هنرهای نمایشی و بنیاد رودکی باشیم. سازهای قدیمی و گرانقیمت، آثار هنری و واسناد موجود در این مکانها چگونه نگهداری میشود و آیا به همین راحتی امکان خروج آنها از ساختمانهای مربوط به معاونت هنری وجود دارد؟