دیباچه: داوود فتحعلی بیگی اعلام کرد که کارگروه قصد دارد از اهالی تئاتر آزاد که زین پس کمدی نامیده میشود حمایت و برخی از افرادی که در این حوزه فعالیت میکنند را هدایت کند.
به گزارش خبرنگار تئاتر دیباچه؛ داوود فتحعلیبیگی نویسنده، كارگردان، بازيگري ، پژوهشگر و مدرس دانشگاه در حوزه تئاتر است. او یکی از پیشکسوتان تئاتر آیینیسنتی است و ریيس کانون نمايشهاي سنتي ايران است. فتحعلیبیگی به تازگی یکی از اعضای کارگروه تئاتر کمدی در شورای ارزشیابی و نظارت ادارهکل هنرهای نمایشی، شده است. او همچنین این روزها سرگرم تمرین کردن نمایش «انسانم آرزوست» در مقام نویسنده و کارگردان است. به همین دلایل درمورد تئاتر «انسانم آرزوست» تئاتر آیینیسنتی و وضعیت تئاتر آزاد و برنامه کارگروه تئاتر کمدی، گفتوگو کردهایم
آقای فتحعلیبیگی قرار است پس از پنج سال با نمایش «انسانم آرزوست» به صحنه تئاتر بازگردید. درباره این نمایش بيشتر توضيح بدهید؟
سال ۹۰ نمایشنامه را نوشتم. قصه این نمایش به نوعی نقد اجتماعی درباره بیتفاوتی مردم نسبت به همنوعش در مواقع گرفتاری است و قالب نمایش هم سیاهبازی است.
قرار است این نمایش در تماشاخانه سنگلج اجرا شود. با توجه به اینکه این تماشاخانه درگیر تعمیرات شده، چه زمانی برای اجرای نمایش به شما اعلام شده است؟
قبلا به ما گفته بودند که از 31تیرماه اجراهای نمایش «انسانم آرزوست» آغاز میشود. با توجه به اینکه این تماشاخانه وارد پروسه تعمیرات شده است و اینکه اجرای نمایشی که قرار بود پیش از ما روی صحنه رود، به تعویق افتاده است، احتمالا اجرای نمایش ما نیز چند روزی به تعویق میافتد.
بسیاری از کارگردانهایی که در این تماشاخانه نمایش اجرا کرده بودند، نسبت به امکانات این سالن و سیستم نور آن، نقد داشتند. از دید شما نیز این سالن به تعمیرات نیاز داشت؟
چون در اغلب آثارم از نور تخت استفاده میکنم و چندان خودم را درگیر تکنولوژی استفاده از نور برای نشان دادن مکان و زمان نکردهام، چنین مشکلی را تجربه نکردهام اما بخشی از تعمیرات در این سالن ضروری بود. متاسفانه به دلیل شکایت همسایهها بهخاطر سر و صدای هواساز و خنککننده سنگلج، مسئولان این تماشاخانه ناچار شدند مکان چیلر این سالن را تغییر دهند. من در این سالها که در تماشاخانه سنگلج نمایش اجرا کرده بودم، با مشکلی مواجه نشدهام.
آیا میتوانیم تماشاخانه سنگلج را بهعنوان مکانی تخصصی برای اجرای نمایشهای آیینیسنتی در نظر بگیریم؟
خیر. تماشاخانه سنگلج پایگاهی برای نمایشهای ایرانی شده بود اما به دلیل نوع معماریای که این سالن دارد، چندان با شیوه اجرایی نمایشهای آیینی سازگار نیست. چون شکل اجرایی نمایشهای آیینی ایرانی، همچون تعزیه اغلب میدانی بوده است؛ یعنی بازیگران در حلقه میانی تماشاگران اجرا میکردند بنابراین سالن مد نظر ما باید به شکلی باشد که تماشاگر بتواند در چهار طرف بنشیند و اجرای نمایش در وسط سالن انجام گیرد. در چنین شرایطی نمایش ایرانی میتواند تمام قراردادهای خودش را بهصورت کامل به معرض اجرا بگذارد.
جریان مرکز نمایشهای آیینیسنتی به کجا کشیده است؟
هنوز مکان معینی برای تاسیس این مرکز پیشبینی نشده است. وعدهای از سوی شهرداری داده شده بود مبنی بر اینکه ساختمان اتحادیه را به مرکز نمایشهای آیینیسنتی اختصاص دهندکه ما هنوز امیدواریم این قول محقق شود.
این بحث سال گذشته و همزمان با برگزاری هفدهمین جشنواره تئاتر آیینیسنتی مطرح شده بود. اتفاق جدیدی در این حوزه نیفتاده است؟
خیر. ما همیشه در انتظار این بودهایم که مکانی در اختیار فعالان حوزه تئاتر آیینیسنتی قرار گیرد که با سازوکارهای اجرای این نوع تئاتر همخوانی داشته باشد که هنوز اتفاق نیفتاده است اما امیدواریم که صورت بگیرد.
آیا این مرکز نمایشهای آیینیسنتی قرار است برای اجرای نمایشهای قهوهخانهای، تختحوضی و ... نیز امکاناتی را در اختیار هنرمندان نمایشهای آیینی قرار دهد؟
تمام شیوههای اجرای نمایش آیینیسنتی میتواند در این سالن اجرایی شود؛ از معرکهگیری گرفته تا نمایشهای عروسکی، نقالی، پردهخوانی، شبیهخوانی و ... در این مرکز جای مخصوص به خود را خواهند داشت و با برنامهریزی درستی اجرا میشوند. این اتفاق میتواند در جذب تماشاگر و توریست اتفاقهای بزرگی را رقم بزند. همچنین تاسیس چنین مرکزی میتواند کمک شایانی به حفظ و نگهداری از آیینهای نمایش ایرانی کند.
برای این مرکز نمایش بودجهای تعیین شده است؟
وقتی مکانی برای این مرکز اختصاص داده شود، خود به خود راهکارهایی برای تامین بودجه آن میتوان پیدا کرد. اگر این مکان اختصاص پیدا کند، رفته رفته میتوانیم تماشاگر پیدا کنیم و از این طریق قسمت اعظم هزینههای این مرکز تامین شود.
یعنی اقبال به نمایشهای آیینیسنتی به اندازهای هست که این مرکز بتواند روی پای خود بایستد؟
بله. هر بار که ما نمایش اجرا میکنیم. تماشاگران که از آسمان نمیآیند؛ همین مردم هستند. این اتفاق تنها به تهران نیز معطوف نیست. در شهرستانها نیز این شرایط برقرار است. نمایشهای آیینیسنتی در شهرستانها نیز با استقبال بسیار خوب مردم مواجه میشود.
یعنی میتوانیم امیدوار باشیم که این حرکت از تهران آغاز شود و بهمرور هر یک از شهرستانها نیز صاحب یک مرکز تئاتر آیینیسنتی مختص به خود شوند یا این اظهار نظر خوشبینانه است؟
مطمئنا اگر چراغ این مقوله در تهران روشن شود، در شهرستانها سریعتر این اتفاق میافتد چون در شهرستانها مکانهای تاریخیای هستند که قابلیت بسیار خوبی برای تبدیل شدن به تماشاخانههای اختصاصی برای نمایشهای آیینیسنتی دارند. یکی از این مکانها، کاروانسرای شاهعباسی در کرج است. این مکان الان در دست بخش خصوصی است اما اگر در اختیار نمایشهای آیینیسنتی قرار گیرد، میتواند در طول سال فعال باشد و برنامههای خوبی را ارائه دهد.
شما یکی از اعضای کارگروه تئاتر کمدی هستید. طبق اعلام رسمی رئیس شورای ارزشیابی و نظارت ادارهکل هنرهای نمایشی، کارگروه تئاتر کمدی برای ساماندهی و هویتبخشی به تئاتر آزاد در شورای نظارت شکل گرفته است. این شورا را چگونه ارزیابی میکنید و آیا حضور این کارگروه کمی دست و پای اهالی تئاتر آزاد را نمیبندد؟
نه. بحث دست بسته شدن نیست. اتفاقا متاسفانه بسیاری از افراد حاضر در این نوع تئاتر، به جاده خاکی میزنند و از محدوده ضوابط اخلاقی خارج میشوند. اگر این افراد بر اساس معیارهای درست کمدی کار کنند و ضوابط اخلاقی را رعایت کنند، کسی با آنها کار ندارد و از فعالیتهای آنها استقبال میشود. مشکل از جایی آغاز میشود که بسیاری از این افراد معیارهای تئاتر کمدی را نمیشناسند و اصول و مبانی تئاتر کمدی را نمیدانند و درنمتیجه قصد دارند به هر قیمتی تماشاگر را بخندانند. به همین علت سادهترین راه را انتخاب میکنند و به سمت شوخیهای رکیک خلاف اخلاق میروند که ممکن است تعداد محدودی از تماشاگران بخندند اما اغلب مخاطبان و عرف جامعه این رفتار را نمیپسندند. این کارگروه قصد دارد از اهالی این نوع تئاتر حمایت کند و برخی از افرادی که در این حوزه فعالیت میکنند را هدایت کند.
سال گذشته بحثی به وجود آمده بود که چندان از سوی اهالی تئاتر مقبول واقع نشد؛ اعلام شد که کارگردانهای تئاتر آزاد باید برای اجرای نمایش خود از دفتر موسیقی مجوز دریافت کنند. این مساله در پروسه دشوار دریافت مجوز، نوعی محدودیت برای آنها به وجود آورده بود.
این اتفاق کاملا لازم بود چون بسیاری از کارگردانها به عنوان نمایش کمدیموزیکال، نوعی کنسرت اجرا میکنند! درصورتیکه اصولا نمایش موزیکال به این صورت نیست؛ در این نوع نمایش، گفتوگوها موزیکال اجرا میشوند اما در برخی از تئاترهایی که به عنوان موزیکال معرفی میشوند، اصلا چنین چیزی دیده نمیشود. اتلاق کردن نام تئاتر موزیکال به برخی از آثار تئاتر آزاد، بهانهای است تا موسیقی لسآنجلسی کار کنند. به بهانههای مختلف میخواهند آواز بخوانند؛ این افرادمیتوانند کنسرت برگزار کنند چرا با نام تئاتر مردم را جمع میکنند! طبیعتا باید بر تئاتر آزاد نیز نظارت حاکم باشد و این افراد باید مجوزهای لازم را بگیرند. رواج و شیوع پیدا کردن این نوع تئاتر در جامعه، سلیقه تماشاگر را تحت تاثیر خود قرار داده است. اگر قرار است تئاتر این شرایطی را داشته باشد پس دانشکدههای تئاتر به چه دردی میخورند؛ در دانشگاهها را ببندند!
یعنی به نوعی قرار است کیفیت تئاتر آزاد سنجیده شود؟
آنچه که من شنیدهام این است که قرار است اهالی تئاتر آزاد هم حمایت شوند و هم هدایت. دیدهام برخی از افراد به عنوان نویسنده برای اجرای تئاتر متن ارائه میدهند تاما این افراد حتی الفبای نویسندگی را بلد نیستند؛ جملهبندیها و املای کلمات آنها غلط است، بلد نیستند یک قصه ساده را تعریف کنند و ... تا کی شورای نظارت و کارشناسان باید از این آثار، نمایش قابل اجرا بیرون بکشند؟ این افراد باید آموزش ببینند. اینگونه نمیشود ادامه داد که فردی از صبح تا ظهر پیک موتوری باشد و شب تئاتر اجرا کند اما فارغالتحصیلان تئاتر در خانههای خود نشسته باشند! تمام افرادی که قصد دارند تئاتر اجرا کنند، اگر در این حوزه تحصیل کردهاند، باید مدرک خود را نشان دهند و اگر تحصیلاتی در این زمینه نداردن، باید دوره ببینند. اگر دورههایی را بگذرانند، با حداقلهای اجرای تئاتر آشنا میشوند و مطوئنا گیفیت کار آنها نیز بیشتر میشود.
یعنی قرار است فارغالتحصیلان تئاتر نیز به بخش تئاتر آزاد که به تازگی تئاتر کمدی لقب گرفته است، ورود کنند؟
من در جریان این برنامهریزیها نیستم اما اساسا چرا نباید کسی که تحصیلات تئاتر دارد، تئاتر اجرا کند؟ حتما باید تئاتر در یک تماشاخانه رسمی اجرا شود؟ الان دربسیاری از نقاط دنیا، در کافهها نیز تئاتر اجرا میشود اما باید ضوابطی نیز وجود داشته باشند. در سراسر دنیا شرایط به گونهای است که اگر عضو سندیکایی نباشید، نمیتوانید تئاتر اجرا کنید. برای پذیرفته شدن در سندیکا نیز شما باید دوره دیده باشید. در دورهای هر فردی از گرد راه میرسید و 10هزار تومان پرداخت میکرد میتوانست کارت عضویت بگیرد که این اتفاق، غلط بود. آموزش به افراد این دانش را میدهد که چه فردی به درد نویسندگی میخورد، کدام باید کارگردنی پیشه کند، چه کسی بهتر است در حوزه بازیگری فعالیتهای خود را ادامه دهد و چه افرادی اصولا باید فعالیتهای خود در حوزه تئاتر را تعطیل کنند. در تئاترهای شادیآور ایرانی، حداقل 50 یا 60 عنصر کمدی داریم که بسیاری از آنها با کمدیهای دیگر در سراسر دنیا مشترک هستند چرا برخی از اهالی تئاتر آزاد ما به جای اتستفاده از این شیوههای تئاتر، به لودگی صرف روی میآورند؟! قرار نیست به هر قیمتی تماشاگر بخندد. کسی مخالف فعالیت کردن اهالی تئاتر نیست؛ فقط باید بلد باشد تئاتر کار کند، اگر بلد نیست هم باید یاد بگیرد. باید کیفیت آثار بالا رود.