دیباچه: ایوب آقاخانی گفت: مسئله اصلی نمایش «کسوف» که بعد از شش سال بهروی صحنه میرود مهاجرت است شاید تنها تفاوتش با شش سال پیش پیرتر شدن سهبازیگر نمایش است.
به گزارش
دیباچه به نقل از فارس، ایوب آقاخانی بازیگر نمایش «تریو بدون هارمونی» و کارگردان نمایش «کسوف» که این روزها با این دو اثر در تماشاخانه باران روی صحنه رفته است، درباره همزمانی اجرای این دو نمایش در فاصله کمی از هم و سختی آن گفت: از سال گذشته قرار بود در بهار 95، در تماشاخانه باران اجرایی داشته باشم اما اینکه چه اجرایی باشد، مشخص نشده بود. در ادامه تصمیمگیریهایم برای اینکه چه نمایشی را به روی صحنه ببرم تراژدی غمبار اتفاقی که برای دختر افغان افتاد، او را شاهد بودیم که ناگهان یک عزمی در من و گروهی که کار میکنیم به وجود آمد تا به عنوان تنها بازتولید گروهمان نمایش «کسوف» را دوباره به روی صحنه ببریم و به نوعی ابراز همدلی کنیم و نزدیکترین فرصتی که برای به روی صحنه آوردن این نمایش داشتم، زمانی بود که تماشاخانه باران در اختیار من گذاشته بود.
این کارگردان در ادامه صحبتهایش درباره بازی در نمایش «تریو بدون هارمونی» به کارگردانی سیاوش پاکراه اظهار کرد: این نمایش چند سال پیش توسط سیاوش پاکراه کارگردانی شده بود که متأسفانه در مرحله بازبینی جشنواره تئاتر فجر متوقف شد. این کارگردان علاقهمند بود تا این نمایش را به هر شکل که شده روی صحنه ببرد. به او گفتم اگر قرار است که طبق چند سال گذشته که این نمایش را تمرین کردیم من نیز دوباره در اجرای آن حضور داشته باشم و بنا به دلایلی که شرایط ممکن است ایجاب کند، از گروه جدا نشوم، بهترین اتفاق ممکن این است که یک نمایش همزمان و نزدیک به هم داشته باشیم. چرا که بدون تردید میدانستم در زمان اجرای نمایش «کسوف» به شدت زمانم پُر خواهد بود. به همین دلیل کارهای دیگر را باید بر مبنای نمایش «کسوف» پیش میبردم.
وی در ادامه افزود: پاکراه نیز تمام تلاش خود را به کار گرفت تا کمک کند و این اتفاق عملی شود و طی یک زمان نزدیک به هم نمایش «تریو بدون هارمونی» و «کسوف» به روی صحنه برود. به این نکته باید دقت کنیم که نوع مسئولیتهای من در دو نمایش یکسان نیست. در یک نمایش فقط بازیگرم و در دیگری «کسوف»، نویسنده، کارگردان و بازیگر هستم. واقعیت این است که «کسوف» فشار زیادی را به روی دوش من گذاشته است.
کارگردان نمایش «کسوف» در این رابطه که آیا در نمایشش به طور مستقیم به ماجرای دختر افغان که چندی پیش تیتر یک مجلات و روزنامهها و فضای مجازی شده بود، پرداخته است، گفت: خیر، به طور مستقیم به این حادثه پرداخت نشده است اما مبحث اصلی در ارتباط با مهاجرت است و اینکه چگونه برخی مهاجرین مورد ظلم قرار میگیرند. مسئله «کسوف»، مسئله مهاجرت به جستوجوی زمینی است که بتوان به روی آن پای نهاد. جستوجو برای پیدا کردن یک مکان ایمن برای زندگی. جان کلام «کسوف» مهاجرت است.
آقاخانی در ارتباط با اینکه در نمایش «کسوف» بیشتر متن مورد توجه قرار گرفته یا بازی بازیگران توانسته نمایش را پیش ببرد، گفت: در واقع بدون تعارف باید بگویم نمایش «کسوف» یکی از سوگولیهای کارنامه من است که واقعاً دوستش دارم؛ اما بهتر است به جای اینکه من پاسخ خودم را بدهم که همه جزئیات آن را نیز دوست دارم، نقل قولی داشته باشم از افرادی که نظراتشان را در این رابطه به من منتقل کردهاند. طبق نظر دوستان آن چیزی که شخصاً متوجه شدم نقطه قوت نمایش متن آن و بعد بازیگری است.
کارگردان نمایش «گلولههای سنگین سرب»، درباره اینکه آیا نمایش «کسوف» نسبت به اجرای 6 سال پیشش تغییری داشته، گفت: متن نمایش به هیچ عنوان تغییر نکرده است، همین جای تعجب دارد که این نمایش بعد از 6 سال وقتی اجرا میشود، با مخاطب ارتباط برقرار میکند و آنها او را دوست دارند. در واقع مخاطب با «کسوف» همدل میشود. تنها به ضرورت صحنه متفاوتی که داریم کمی طراحی صحنه تغییر کرده است؛ اما نکتهای که در این نماش وجود دارد و کمتر کسی به تغییر آن توجه میکند، این است که هر سه اجراکننده نمایش «کسوف»، «حمیدرضا آذرنگ، نسیم ادبی و ایوب آقاخانی»، 6 سال پیرتر و پختهتر شدهایم.
آقاخانی درباره نمایش «تریو بدون هارمونی»، نیز گفت: به نظرم این نمایش برای من یک نمایش نسبتاً خوشساخت و خوشمتن محسوب میشود که کمی برای من امکان پوست انداختن در بازیگری وجود داشت، نه به این معنی که کار جدیدی انجام دادم؛ به این معنی که شخصیتهایی که در طول این مدت بازی کردم، کمتر امکان این اندازه از رهایی را برای من مهیا کرده بود. در این نمایش این امکان برای من فراهم شد؛ البته وجود دارد، شباهتهایی که مربوط به شخصیت او نیست؛ بلکه به لحاظ کاری که انجام میدهد، است دَن هم مسئولیت اداره یک گروه تئاتر را بر عهده دارد که برایش زحمت کشیده است. من نیز طی سالهای دغدغه اداره گروه تئاتر را داشتم؛ البته برای دومین بار است که با یک کارگردان جوانتر از خودم کار میکنم. نگاه جوانتر دوستان باید با ذهنمان ترکیب شود تا ما هم در فضای حرفهای ایمنتر باقی بمانیم و از نسل معاصر فاصله نگیریم این نیز خود یکی از امتیازات نمایش «تریا بدون هارمونی» است.
این کارگردان با انتقاد از بحران جذب مخاطب، گفت: این نمایش و همچنین از نمایشهای زیادی از بحران جذب مخاطب لطمه دیدند و همواره در تماشاخانههای خصوصی این نگرانی وجود داشته است. همواره به این دلیل بوده که برخی از افراد که در نمایشها استفاده میکنند که کمتوان هستند؛ اما در فضای عمومی مشهورتر و یا محبوبترند؛ اما متأسفانه نمایشهایی که سر به تو و موقر در مسیر درست و اصولی خود گام برمیدارند باید از کمبود مخاطب نیز رنج ببرند و مورد بیمهری نیز قرار میگیرد.
ایوب آقاخانی در پایان صحبتهایش درباره همبازی شدن با حمیدرضا نعیمی در نمایش «تریا بدون هارمونی» و اینکه هر دوی آنها جزو کارگردانان شناخته شده تئاتر هستند و مواجهاشان با یک کارگردان جوان گفت: واقعاً این سوال را باید سیاوش پاکراه پاسخ دهد ممکن است هنگام پاسخ دادن بغض کند و اشک در چشمانش جمع شود «میخندد»، به نظرم سختیهای زیادی را تحمل کرده است اما تمام مواردی که بین ما گذشته برای همدلی و دلسوزی بوده است در نهایت یک نمایش با کیفیتتری را شاهد باشیم.