دیباچه: شهرام ناظری گفت تعارفاتی که در میان نسل ما باب شده است در هنرمندان نسل گذشته وجود نداشت و نسل گذشته کردار بسیار شکوهمندی داشتند.
به گزارش خبرنگار موسیقی
دیباچه، شهرام ناظری بیش از سه دهه است که جایگاهش در قلههای آواز ایران است و همچنان در آواز ایرانی با خصوصیات حماسی و عرفانی یکهتازی میکند و در طول همه بیش از سه دهه مذکور، ناظری همواره نظرش درباره افراد و وقایع را بدون تعارف بیان کرده است. در شرایطی که پس از درگذشت بسیاری از بزرگان هنر، همه به دنبال تعارف و تحسینهای بیپایه و اساس میشوند، ناظری مرجعی است که حقیقت جایگاه و تاثیرگذاری مصطفی کمال پورتراب را برای ما روشن کند. درباره اهمیت و جایگاه این استاد برجسته که به تازگی درگذشته است با شهرام ناظری بدون هیچ پیشوند و پسوندی گفتوگو کردهایم که میخوانید.
شهرام ناظری
*آدم حسابیها همه رفتند!
به نظرتان مصطفی کمال پورتراب در موسیقی ایران چه جایگاه و اهمیتی داشته و دارد؟
خوب ببینید وقتی به اظهار نظر درباره هنرمندان میرسیم، همیشه هنرمند زنده با هنرمند مرده خیلی فرق میکند. وقتی یک نفر از میان ما میرود طبیعتا همه تعریف میکنند، اما پورتراب موضوعش واقعا فرق میکند زیرا نه اینکه تنها من بگویم بلکه همه میدانند ایشان متعلق به نسلی بودند که همه با فرهنگ بودند؛ همه وظیفهشناس بودند. همه از یک انضباط اخلاقی بسیار درونی و با اصالت برخوردار بودند. این است که واقعا برای من باعث تاسف است که احساس میکنم یکی از آخرین بازماندههای آن نسل، آدمحسابیهای آن نسل که همهشان پشتوانههای واقعی برای همه ما بودند، از میان ما رفتند.
*به طور مداوم در حال پسرفت هستیم
ایشان و نسل ایشان چه خصوصیتهایی داشتند که نسل آنها را از نسلهای بعد از خودشان متمایز میکند؟
خصوصیاتی که ایشان داشت و در میان همه آن نسل هم مشترک بود مشخص است. یکرنگ بودنشان، شکوه رفتاریشان. پاکیزگی در اخلاق و کردارشان. شکوهمندی عجیبی در رفتار ایشان بود که برای من واقعا لذتبخش بود. پاکی و یکرنگی و این همه آقایی و بزرگمنشی. کسی نیست که از دریای دانش و معرفت ایشان بهرهای نبرده باشد. همه یا به نوعی به طور مستقیم شاگرد ایشان بودهاند، و یا غیر مستقیم و با واسطه. اینها از معلمان بزرگ موسیقی بودند و برای من هم خیلی دلپذیر و شیرین بود همکلامی با ایشان و هم مایه پشتگرمی همه ما بودند. اکنون خیلی متاسف هستم از اینکه از کنار ما رفتند. بسیار دشوار است احساس کنیم کسی از آن نسل نمانده است. وقتی نسل بعد از ایشان آمدند شاهد افت زیادی بودیم و نسل بعدش افت شدیدتری داشتیم و اکنون در جامعه از آن همه شکوه در انسان دیگر خبری نیست. همه کوتوله شدهاند. نظرگاهها به شدت تنزل کرده است. طبیعتا حاصل تربیت یک دوره، آدمهای همان دوره را میخواهد. همه کسانی که در آن دوره تربیت شده بودند را که نگاه میکنیم میبینیم که همگی از خصوصیات شکوهمندی برخوردار بودهاند. افرادی با رفتارهای زیبا و شایسته میدیدیم امروز اما متاسفانه به طور مداوم در حال افت و پسرفت هستیم.
*پورتراب در جلسهای خیلی صریح حرفشان را به مسئولان زدند
آیا تا به حال شده بود که از استاد پورتراب دلگیر شوید؟
خیر. پورتراب عشق بود. اصلا انسانی با خصوصیاتی که عرض کردم حضور و دیدار با ایشان، رفتارشان و کردارشان لذت خاصی میبخشید. با کسی تعارف نداشتند و در آن نسل هم درخشان بودند. اگر چیزی به نظرشان بد بود با صراحت میگفتند و اگر خوب بود بدون تعارف مطرح میکردند. تعارفات امروز که ما درگیر آنها شدهایم در ایشان وجود نداشت. خود من شاهد بودم که در جلسهای اداری که موزیسینها را دعوت کرده بودند و مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد هم حضور داشتند (البته مربوط به دوره قبل از مدیریت علی مرادخانی بود) یکی از بزرگان دولتی چیزی گفتند و همه ضمن تایید مطلب ایشان، گفتند بله، بله باید همینگونه باشد! من ته دلم خیلی ناراحت بودم که چرا در مخالفت چیزی نگفتم اما همان لحظه استاد پورتراب تصریح کردند که «این حرفها بیمعنی است و همه در اشتباه هستید! و...» خیلی کیف کردم که ایشان بدینگونه با شهامت نظرشان را مطرح کردند و با شکوه تمام آنچه که درست نمیدانستند را گفتند.
*با فقدان بزرگی مواجه شدیم
یکی از وجوه استاد پورتراب که برجستهتر از دیگر خصوصیاتشان بودند را بگویید لطفا.
شما همه صفاتی که یک انسان باید از نظر رفتار و کردار و گفتار داشته باشد را در نظر بگیرید ایشان داشتند. واقعا نمیشود که انگشت بر روی یک یا دو خصوصیت ایشان گذاشت و آنها را برجستهتر از بقیه دید. هر گونه که حساب کنیم ما با فقدان بزرگی مواجه هستیم.