کارگردان فیلم «گاهی» معتقد است: زمانی که فیلمسازی میپذیرد که اثرش در «هنر و تجربه» اکران شود دیگر نباید توقع عجیب و غریب از آن داشته باشد؛ همین که این فیلم بتواند جای خود را در میان مخاطبان باز کند، دیده شود و افراد درموردش صحبت کنند، کافی است.
دیباچه:
محمدرضا رحمانی که فیلمش از نیمهی اردیبهشتماه در گروه سینمایی «هنر و تجربه» اکران شده است در مورد این فیلم گفت: سالهاست که سینمای مستقل در دنیا به عنوان سینمایی پیشرو و به دنبال اندیشه بوده است؛ همچنین فیلمسازانی که میتوانستند با فیلمهای ارزانتر دغدغههای خود را به تصویر بکشند همیشه در این نوع سینما فعالیت میکردند؛ سینمایی که در آن بتوان مهمترین عوامل فیلم مانند سه پایه دوربین، موسیقی، طراحی صحنه و... را از آن حذف کرد و این تفکر جرقهی ساخت فیلمی تجربی را در ذهن من روشن کرد.
او یادآور شد: در همان مقطع بود که فیلمنامهای از دوستم، آقای آرش عباسی را خواندم که احساس کردم میتوانم ایده خود را با این داستان عملی کنم؛ هر چند که عملی کردن این ایده، علاوه بر وسوسه انگیز بودنش، ریسک بسیار بزرگی هم داشت و همین اتفاق هم افتاد و در زمان پیش تولید فیلم هیچ تهیهکنندهای، حاضر به همکاری با این پروژه نمیشد.
رحمانی افزود: به مدت دو سال دنبال تهیهکننده و دیگر عوامل فیلم بودیم. در این مدت من با حدود 50 تا 60 بازیگر صحبت کردم؛ با تعدادی از آنها وارد تمرینات هم شدیم ولی بعد به سبب مشکلاتی، ادامهی کار متوقف شد. تا زمانی که به دفتر آقای پورکیان رفتیم و پس از ملاقات با ایشان، تهیهکنندگی فیلم را بر عهده گرفتند. فیلمی که دو سال برای ساختش دوندگی کرده بودم، با دو روز تمرین و دو روز فیلمبرداری به اتمام رسید.
این کارگردان در ادامه به وضعیت بازگشت سرمایهی فیلمهای تجربی اشاره کرد و گفت: زمانی که بحث سینما میشود همه میدانیم که این رسانه در وهله اول برای سرگرمی است بعد برای صنعت و تجارت و در کنار اینها میتوان سینمای اندیشه را هم داشت چرا که در اغلب فیلمهای این سینما بازگشت سرمایه صورت نمیگیرد و تهیهکننده برای پذیرفتن مخارج آن باید ریسک کند. در چند سال اخیر که تولیدات سینمای ما کمتر شده است، هزینههای زندگی مردم نیز بالاتر رفته و فیلمسازی را در این شرایط سختتر کرده است. با توجه به این مسائل تصمیم گرفتیم به سمت ساخت فیلمی ارزان برویم چرا که وقتی هزینههای تولید فیلم بالا میرود این سوال مطرح میشود که اصلا چرا باید چنین فیلمی ساخته شود؟! فیلمی که اگر ضرر نکند احتمالا سودی هم نخواهد کرد.
او در مورد بازیگران این فیلم اظهار کرد: زمانی که حرف از کارهای خاص میشود بعضیها هستند که با جان و دل میپذیرند و پای کار میآیند و به دلیل همین خاص بودن کار آنها خودشان هم به فیلم انرژی میدهند. من دنبال چنین افرادی بودم که علاوه بر اینها، همزمان در جای دیگری مشغول به کار نباشند. به طور مثال در بخشهایی از فیلم که احساس کردیم ساکت است، خانم فولادوند (که شاعر هم هستند) بخشی از اشعار خود که مرتبط با شخصیت در فیلم شان هم بود را خواندند که پس از فیلمبرداری فیلم، آن صوت را هم به فیلم اضافه کردیم.
رحمانی در بخش دیگری از سخنانش، با اشاره به اینکه فیلم «گاهی» فیلمبردار ندارد و تمامی تصاویر با دوربین کوچکی که توسط بازیگران فیلم حمل و ضبط میشود، انجام شده است، گفت: در ابتدا برای فیلمبرداری، ضبط تصاویر را با تلفن همراه تست کردیم ولی دیدیم که از آن طریق کیفیت تصاویر به شدت پایین میآید و به دلیل اینکه دوربین هنگام حرکت از داخل خانه به خارج از آن، کات ندارد و برای ایجاد نور مورد نیاز تصاویر دچار مشکل می شویم، نیاز به دوربین حرفهایتری داریم؛ در همین راستا به دوربین کوچکی رسیدیم که علاوه بر اینکه راحت حمل شود، حداقل کیفیت پخش روی پرده سینما را داشته باشد.
او ادامه داد: ترجیح ما در فیلمبرداری آن بود که اصلا کات نخورد ولی چندان اصراری بر این قضیه نداشتیم چرا که این فرم فیلمبرداری پلان سکانس پیشتر هم تجربه شده بود. هر چه از زمان فیلم میگذشت فیلمبرداری ریتم بهتری پیدا میکرد تا در بخشی که دوربین به مدت 20 دقیقه ثابت بود ولی اصلا تماشاگر را خسته نمیکرد. این اتفاق که دوربین مدت طولانی حرکت نداشته باشد، باعث نزدیکتر شدن سینما به تئاتر هم میشود.
رحمانی همچنین به مشکلات این نوع فیلمبرداری اشاره کرد و اضافه کرد: از آنجایی که این کار فیلمبردار نداشت، پذیرفتن این موضوع برای تهیهکنندگان و بازیگران کمی سخت بود چرا که فیلمبردار برای آن ها بسیار اهمیت دارد و در درجه اول پس از کارگردان میخواهند بدانند که تصاویر آنها قرار است با چه کیفیتی و توسط چه کسی ضبط شود. این مسائل برای بازیگران که میخواستند کاری تجربی را امتحان کنند بسیار ریسک داشت ولی ما به شدت دنبال این بودیم تا فیلم را به سرانجام برسانیم.
کارگردان فیلم «گاهی» در بخش دیگری از سخنانش درمورد داستان فیلم تصریح کرد: فیلمنامهای که آرش عباسی نوشته بود را بازنویسی کردیم و در بخشهایی از آن، نقش برخی شخصیتها را تغییراتی دادیم. این داستان فضای شادی دارد که کم کم تراژیک میشود. با اینکه فیلم از اواسطش رو به تراژیک شدن میرود، ولی شاید بینندگان پیشبینی تلخی پایان فیلم را نداشته باشند. به هر حال ما این ترفند را در پایان فیلم نگه داشتیم و خیلیها هم از آن استقبال کردند و در پایان به دلیل غافلگیر شدن، از فیلم رضایت بیشتری داشتند. همچنین ما در این فیلم هیچ موسیقیای مگر آهنگ استاد شجریان که توسط ضبط ماشین و یا آهنگ تولدت مبارک که در خانه پخش میشد، نداشتیم. نداشتن آهنگساز و ساخت قطعهای برای فیلم نیز نشاندهندهی فیلمی تجربی هم است.
رحمانی که فیلمش در سیوچهارمین جشنواره فیلم فجر نیز اکران شده است، با اشاره به اکران هنر و تجربه آن از اواسط این ماه خاطرنشان کرد: از ابتدای ساخت این فیلم به دلیل ویژگیهای خاصی که داشت به فکر اکران در این گروه سینمایی بودیم. از آنجا که هر کسی که فیلم میسازد میخواهد به هر صورت ممکن فیلمش دیده شود، مشکلی با اکران خاص هنر و تجربه نداشتیم. چرا که میدانستیم سینمای اندیشه و هنر و تجربه مخاطبان خود را هر چند کمتر از دیگر تماشاگران سینما، دارد.
او ادامه داد: از نظر من زمانی که فیلمسازی میپذیرد که اثری در این گروه اکران شود نباید دیگر توقع عجیب و غریب داشته باشد. همین که این فیلم بتواند با اکرانهای هر چند محدودش جای خود را در میان مخاطبان باز کند و دیده شود و افراد درموردش صحبت کنند، کافی است. علیالخصوص این فیلم ما که ممکن بود در هر بخش از ساختش با شکست مواجه شود.
این کارگردان سینما دربارهی نحوهی تبلیغات گروه هنر و تجربه، بیان کرد: احساس میکنم در موضوع تبلیغات باید کارهای ویژهای در این گروه صورت بگیرد. هنر و تجربه میتواند با جمع کردن اهالی فن تبلیغات تغییراتی را در این بخش از کار خود دهد. اگر این اتفاق بیفتد متوجه میشویم که راه درستی را پیش گرفتهایم. هنر و تجربه میتواند از همان راههای سینمای بدنه و حتی به شیوههای بهتر به تبلیغات فیلمهای خود بپردازد.
او در عین حال گفت: تا همین جای کار جای شکرش باقی است که این گروه که از فیلمهایی هنری و تجربی حمایت میکند راهاندازی شده است و کاری میکند تا فیلمها دیده شوند تا افراد بتوانند در مورد آنها صحبت کنند چرا که اگر فیلمسازی بتواند فیلمش را اکران کند با درآمد حاصل از فروش آن میتواند بر روی فیلم بعدی خود کار کند و اینطور است که چرخه سینما به دلیل چرخیدن سرمایه کار خود را به درستی انجام میدهد.
رحمانی که فیلمهایی چون «ستایش» در سال ۱۳۸۶ و «دلخون» در سال ۱۳۸۷ را در کارنامه کاری خود دارد و «گاهی» سومین فیلم بلندش در مقام کارگردان است، در پایان با بیان اینکه مشغول کار بر روی فیلمنامهی یک کار جدید است، گفت: دوست دارم در آینده باز هم فیلمهایی تجربی را امتحان کنم.
این فیلم داستان سه زوج است که سابقا در دانشگاه با هم دوستی داشتهاند و پس از مدتها در ویلای خارج از شهر یکی از زوجها مهمان هستند. در آنجا قرار است صاحب خانه دیگران را غافلگیر کند، اما این غافلگیری باعث وقوع یک تراژدی در پایان قصه میشود.
ایسنا نوشت: فیلم «گاهی» که در آن فریبرز عربنیا، مهدی پاکدل، اندیشه فولادوند، آزاده صمدی، عاطفه نوری، ایمان افشاریان به عنوان بازیگر حضور دارند، در بخش «هنر و تجربه» سیوچهارمین جشنواره فیلم فجر به نمایش در آمد.