دیباچه - معصومه شمسینی غیاثوند: کتاب «مناقبخوانی در ایران»، نوشته هوشنگ جاوید، یکی از آثار ارزشمند در زمینه ی معرفی این هنر در ایران است. این کتاب با بررسی جامع تاریخ شکلگیری مناقبخوانی مذهبی، چگونگی رشد و شکوفایی هنرِ مناقب خوانی در ایران را مورد بررسی و تحلیل قرار میدهد و به تازگی آلبوم مناقبخوانی از تولیدات مرکز موسیقی حوزه هنری رونمایی شد.
هوشنگ جاوید، گردآورنده آلبوم «مناقبخوانی» به دیباچه میگوید: یکی از شاخههای موسیقی آیینی ایران، موسیقی قدسی، آیینی، مذهبی است و موسیقی آیینی فقط دینی و مذهبی نیست. ایرانیان همواره با آیین زندگی کردند و باید بدانند که در موسیقی آیینی، مذهب و دین و نگرشهای معنوی هم جاری است و درک ما باید به کار آید و با فرهنگسازی کاربرد و نقش آن را به جامعه منتقل کنیم.
این پژوهشگرِ فرهنگ عامه و موسیقی نواحی و آیینی ایران عنوان کرد: در هیچ قومی جشنی وجود ندارد که نامی از خدا، پیغمبر و ائمه اطهار (ع) در آن برده نشود، به عنوان مثال در عروسیها، از عاشقها دعوت میشوند، بسماللهخوانی و حمدخوانی میکنند و مدح خوانی انجام میشود و سپس افراد عاشقانهخوانی میکنند. ایرانیان در طول قرنها یادگرفتند در سوگ و در سور به یاد خدا باشند و این بسیار زیباست.
وی تصریح کرد: مناقبخوانی پیش از اسلام همان ستایشگری و ستایش پاکان و نیاکان بوده و پس از اسلام ویژه ائمه اطهار(ع) میشود. مناقبان همچون رسانه عملکرد و غلوهایی در اشعارشان داشتند. اینکه حقیقت با خیالپردازی همراه شود و آواز به آن افزوده شود، مناقبخوانی نام دارد. ما در ایران شاعری نداریم که شعر گفته باشد و مناقب نداشته باشد و در این بین عدهای در نحلههای فلسفی مناقبی بسیار جالبی دارند.
« جاوید » با اشاره به اشتراکات موسیقایی ایران با کشورهای همسایه درباره مناقبخوانی گفت: مناقبخوانی هنر سادهای نیست، هنری است که ایرانیها برایش خون داده و شهید دادهاند، چراکه مناقبخوانان آداب ایرانی را با آیینهای دینی آمیخته بودند، برای مثال بالابردن دست و دعاکردن از آداب ایرانیهاست که در ادامه به مراسم دینی ورود پیدا کرد. تا جایی که در دورهای از سوی حاکمی در بغداد، بالا بردن دست هنگام دعا ممنوع و با برخورد تند و حتی قطع دست مواجه شد.
وی شکلگیری هنرهایی مثل شمایلخوانی و پردهخوانی را از راه مناقبخوانی دانست و گفت: در دوره سلطان محمود غزنوی، شاعری شعری درباره پیامبر اکرم (ص) سرود و سلطان دستور داد که از روی این شعر یک چهره کشیده شود و این شعر توسط اهل سنت در جنوب خراسان با نام «شمایل پیامبر» هنوز خوانده میشود. از قرن هفتم بسیاری از شاعران گرایش به ائمه پیدا کردند و مناقبسرایی برای امامان ادامه پیدا کرد. با آغاز رژیم پهلوی و با منع آیینهای مذهبی، ریشه مناقبخوانان کنده شد و آنها در چند قالب هنری مثل پردهخوانی، معرکهگیری، شمایلخوانی و ذاکران مناقبخوانی کردند.
جاوید با اشاره به اساتید مناقبخوان در کشور، گفت: اساتید زیادی در این حوزه را از دست دادهایم و ۱۴ نفر از اساتید این حوزه که در آلبوم حضور دارند درگذشتند. اگر اثری از این هنرمندان باقی مانده همین صداهای آنها است و به همین علت میگویم تنها صدا ماندگار است. بین اساتید مناقبخوان، اکبر درویش بلبل در یزد است. صمد حبیبی هم بر اثر سکته مغزی خانهنشین است. رضا آقامحمدکدخدا به عنوان آخرین غزلخوان از نسل گذشته باقی مانده است و تنها جلال زند سلیمی، ابوالفضل صدیق و عیدی شکاری مناقبخوانی میکنند.
این پژوهشگر فرهنگ عامه و موسیقی نواحی و آیینی ایران با ارائه پیشنهاد ثبت ملی مناقب خوانی به عنوان میراث موسیقی ایران و تشکیل پرونده آن برای ثبت جهانی در یونسکو گفت: امیدوار هستم که مجله «مقام» که تنها پایگاه سخن هنرمندان نواحی بود راهاندازی شود. کار ما زمانی آغاز شد که هنرمندان افغانستانی به ایران پناهنده شدند، آغاز کردیم، گروهی در خراسان تشکیل دادیم که از روی مناقب رضوی آلبومی با عنوان «قول و قبول» تولید کردیم که آفرینشهای آستان قدس آن را روی موسیقی قوالی اجرا کرد.