به گزارش دیباچه، پرستو عزیزی هنرمند نقاش و مجسمهساز است که در پی فعالیتهای تحصیلی و حرفهای خود در خارج از کشور، تجارب و دیدگاههای مفیدی به دست آورده است. از سال ۱۳۷۳ به صورت متمرکز نقاشی را شروع کرد و این هنر را به صورت خودآموخته فرا گرفته است. از سال۱۳۸۰ برای ادامه تحصیل به آمریکا می رود و همانجا ضمن ادامه دادن نقاشی به شکلی جدی و حرفه ای تر، مجسمه سازی را شروع می کند و چندین نمایشگاه در تگزاس و آمریکا برگزار می کند.این نقاش چندین نمایشگاه در ایران و کشورهای مختلف برگزار کرده است.با این هنرمند، گفتگویی انجام دادیم که از نظرتان می گذرد:
روایت شخصی از تجربه هنری خودتان در مواجهه با کارهای هنری چیست؟
بی تردید یک اثر هنری متناسب با فضا، تفکر و دیدگاه هنرمند از زندگی و محیط اطراف است.زمانیکه اثری خلق میشود، در تمام پروسه خلقِ آن، همه افکار و ذهنیت شما تحت تاثیر آن اثر قرارمی گیرد و آنچه هنرمند خلق می کند، ریشه در شناخت خود، عمق نگاه به اطراف، سليقه و موقعيت هنرمند است که آن را در بر ميگيرد. به واسطه اين پروسه و جهانبيني، هنرمند موفق به كشف درون و انتخاب موضوع و سليقه شخصي و سبك آثار مي شود كه در آخر تاثير کامل بر شیوه زندکی فرد می گذارد.
فکر می کنید چه چیزهایی از ابتدا در ایجاد علاقه به کار هنری در شما تاثیر داشته است؟
از سنین کودکی با نقاشی و مجسمه سازی در کنار مادرم آشنا بودم. او بسیار خلاق بود و من در محیطی بسیار هنری بزرگ شدم. ساعت ها صرف خرید لوازم نقاشی رنگ، قلم، بوم و وسایل مجسمه (گل) می کردم و از آن بسیار لذت می بردم. از ۱۹ سالگی نقاشی و از ۲۰ سالگی مجسمه سازی را شروع کردم و با هنر زندگی کردم و هنر شیوه زندگی من شد.
ویژگی خاص و وجه تمایز آثار هنری شما چیست؟
از نظر محتوایی شاید بتوان گفت داشتنِ نماد و نشانه، مهم ترین ویژگی آثارم است و بیشتر بر عمیق بودن آثار به همراه نشانه ها و نمادها توجه دارم. در عین حال ابهامی که در آثار ایجاد می کنم، تنوع دریافت هایم را بیشترکرده و موجب می شود مخاطبانی با دیدگاه های مختلف و متفاوت با آثارم ارتباط بر قرار کنند.
شما نمایشگاههای مختلفی را در ایران و آمریکا برگزار کردید، بازخورد مخاطب ها در مواجهه با آثار هنری شما چیست؟ چه تاثیری در مخاطب به وجود آورده است؟
در رابطه بین اثر هنری و مخاطب آنچه درک کردم این موضوع بوده که کسبِ رضایتِ همه مخاطبان، امری محال است و هر اثر هنری مخاطبین خود رادارد. مخاطبی که با من هم سلیقه است و دغدغه های ذهنی مشابهی با من دارد، به احتمال زیاد از لحاظ زیبایی شناسی تصویر و رویکرد مرا می پذیرد و با آن ارتباط برقرار می کند. در مجموع به نظر من آثار هنری که عمق داشته باشد تاثیر عمیقی هم بر مخاطب می گذارد.
پایه های فکری و فلسفه شما در خلق اثر هنری چیست؟
دیدگاهم در زندگی آثارم را خلق می کند. آنچه به آن باور دارم تجربیات و فهم عمیق از زندگی و آنچه پیرامون ما می گذرد سبک زندگی آثارم را خلق کرد. گرچه به این باور رسیده ام که همه چیز نسبی است و هر آنچه که من با قاطعیت به آن رسیده ام از زاویه دید دیگری معنای متفاوت پیدا می کند. زندگی در فاصله بین تعادل و عدم تعادل جریان دارد. هر آدمی در درونش جهانی دارد که آن را به سختی و با تجربه های شخصی اش ساخته است. این است که اگر صداقت و عمق در آثار هنری باشد این جهان به خوبی نمایان می شود.
حرف پایانی...
هنر پاسخ روح خلاق انسان و بازتاب آن به فراخوان حقیقت درون است، به همین دلیل هنر با ترکیب از سلیقه ها، ایده ها اصول قوانین و دیدگاه به وجود می آید. هر کسی سعی دارد مسیر متناسب با خود را در آن جستجو کند و خود را در آیینه دنبال کند. به طور طبیعی هماهنگی و انطباق با طبیعت و هستی اتفاقاتی است که در ذهن خالق اثر رخ می دهد. همیشه بر این باور بوده ام که هنر قانون ندارد و هنر شیوه زندگی است.
گفت و گو از : غزاله سعادتی