به گزارش دیباچه، محمدمهدی اسماعیلی، وزیرفرهنگ و ارشاد اسلامی، در گفتوگو با ایلنا، اعلام کرد که کاهش مخاطبین تلویزیون را پذیرفته است. او کم شدن مخاطب را بیربط به مسائل سیاسی کشور دانست و ماحصل فراگیری شبکههای اجتماعی و افزایش فناوری دانست.
اسماعیلی در پاسخ به سوالی دیگر مبنی بر اینکه از قول او نقل میشود «صداوسیما بیننده کمی دارد و درحال از دست دادن ببینده خود است» توضیح داد: «در یک کنفراس و همایش علمی که دفتر تحقیقات رسانهای برگزار کرده بود من در مورد چالش رسانههای سنتی، مرسوم و متداولمان با فناوریهای نوین صحبت میکردم. اشاره داشتم درحال حاضر فناوریهای نو آمدهاند و یک بخش مهمی از مخاطبان به شبکههای اجتماعی منتقل شدند.»
صحبتهای اخیر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نشان میدهد که اسماعیلی، کاهش مخاطب تلویزیون را رسما پذیرفته، اما علت آن را مسائل سیاسی دخیل در کشور نمیداند و عوامل دیگری در این ماجرا دخیل بودهاند.
این اولین باری نیست که مسئولین میپذیرند مخاطبین تلویزیون نسبت به گذشته کمتر شده است. اردیبهشت سال ۱۴۰۱، پیمان جبلی، در نشستی که با هنرمندان داشت، کم شدن مخاطبان صداوسیما را پذیرفت و گفت:«همه ما، چه شما به عنوان هنرمند، چه ما به عنوان مسئولین صداوسیما، باید از خودمان بپرسیم چرا احساس علاقهای که مخاطب به هنرمندان و آثارشان داشت، کاهش یافته است؟ چرا بعضی آثار که در گذشته با هزینههای کمتر ساخته میشد، ماندگارترند؟ همه ما مقصریم و نمیتوانیم خودمان را تبرئه کنیم.»
مسئولین کاهش مخاطب را میپذیرند اما حمایت نمیکنند
با بررسی صحبتهای دو مسئول این ماجرا به وضوح دیده میشود که مسئولین کم شدن مخاطبان سیما را پذیرفتند؛ اما محل تعارض آنجایی است که در عین پذیرفتن این ماجرا از پذیرفتن و همکاری با هنرمندان سر باز میزنند مصداق بارز این ماجرا هم هنرمندی است که میگوید دستمزد تلویزیون کافی نیست، یا دیگری که معتقد است تلویزیون او را تحویل نمیگیرد و همه این اتفاقها هم در شرایطی رخ میدهد که هنرمندان علاقهمند به بازگشت و همکاری با تلویزیون هستند اما از آنها استقبال نمیشود و هنرمندان هم از این موضوع گلایه دارند.
پیرو همین انتقادات سیروس همتی، بازیگر سینما و تئاتر و کارگردان، در گفتوگو با ایسنا از سرگردانی طرحش که بیش از یکسال است به تلویزیون ارائه داده میگوید و درباه آن توضیح میدهد: «همه کارهای تلویزیون این روزها سفارشی شده است و جایی برای ارائه جوانان نیست.»
همتی در واکنش به این جمله که تاکید میشود «درِ صداوسیما به روی هنرمندان مردمی باز است»، اضافه میکند: «به نظرم چندان هم اینگونه نیست. حدود یک سال است که منتظر ساخت طرح سریال طنزم با عنوان «مبل» هستم و به دنبال تهیهکننده میگردم اما هیچکس ما را نمیشناسد. دوستانی بودند که در ظاهر از طرحم خوششان آمد اما در باطن ما را تحویل نگرفتند. متاسفانه در تلویزیون محلی برای تجربه جوانان وجود ندارد. من بنا دارم یک سریال طنز ۱۳ قسمتی بسازم و به شدت هم پایش میایستم و اسپانسر برایش پیدا میکنم اما متاسفانه یک عده افراد مشخصی هستند که همانها کار میکنند.»
ساخت «کتاب باز» برای کودکان
رضا فیاضی هم در گفتوگو با تسنیم با اشاره به اینکه طرحهای زیادی ارائه دادم که از هیچ یک استقبال نکردند، گفت :«من طرحهای زیادی دارم و دغدغههایم را مطرح میکنم، اما کو گوش شنوا! واقعاً با خودم فکر میکنم، میبینم ما میتوانیم یک «کتاب باز» برای کودکان داشته باشیم که طرح این کار را دارم اگر بخواهند. در واقع کتاب به کودکان و نوجوانان معرفی کنیم. «خوشبرگ» را برای نوجوانان در شبکه امید داشتیم که متأسفانه ادامه پیدا نکرد و معلوم نشد چرا این اتفاق افتاد.»
برخی از بازیگران نیز از کمبود دستمزدها و کم شدن تولیدات صدا و سیما شاکیاند. سپند امیرسلیمانی در باره این موضوع با ایرنا گفت و کو کرد.
این روند برای هنرمندان دیگر نیز به همین ترتیب است. سپند امیرسلیمانی بازیگر سینما، تلویزوین درباره وضعیت تولید میگوید: «اصولا در حال حاضر کاری برای تلویزیون تولید نمی شود و فکر نمی کنم بیش از دو سه کار امروز در حال تولید باشد و چرایی اش را نمی دانم.»
امیرسلیمانی ادامه داد: «زمانی دستمزد یک بازیگر متوسط دو سه برابر بیشتر از عرف جامعه بود. زمانی کلاه پهلوی (محمدرضا ورزی ۱۳۹۵) را بازی می کردم و جلسهای ۲۰۰ هزار تومان دستمزد میگرفتم و آن زمان اجاره خانهام ۲۰۰ هزارتومان بود. پولش را در میآوردم اما امروز به من برای یک جلسه کار به اندازه اجاره خانهام پول نمیدهند. به همین دلیل است که مجبوریم با نمایشخانگی کار کنیم؛ نه این که بگویم بد است و صرف پولش می رویم انجام می دهیم اما باید به معشیتمان هم فکر کردم.
صداوسیما روی محصولات خودش نظارت داشته باشد
دیگر در این شرایط همه در جریان دعوای میان صداوسیما و شبکه نمایشخانگی هستند، صداوسیما از ابتدا قصد داشت روی محتوای شبکه نمایشخانگی نظارت داشته باشد و اخیرا هم با مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی این طرح تصویب شد، از ابتدا هم جریان نظارت صداوسیما بر شبکه نمایشخانگی حواشی زیادی به دنبال داشت و پیرو همین ماجرا، مسعود اطیابی، تهیهکننده و کارگردان پیرامون انتقادها از صداوسیما و مصوبه مبهم شورای عالی انقلاب فرهنگی در خصوص شبکه نمایش خانگی، از نبود یک آئیننامه نظارتی مدون صحبت و بر لزوم نقد دستگاههای ناظر بخش خصوصی تأکید کرد.
اطیابی در خصوص بحث نظارت بر شبکه خانگی و ادعای صدا و سیما گفت: «اساساً با شوراهایی مواجهیم که افرادی با سلیقه و رویکرد خاصی ناخواسته و بعضا خواسته در پی نابودی فرهنگ و اوقات فراغت و فراری دادن مخاطب هستند. اگر مبنا بهانهجویی باشد در هر اثری میشود برای انتقاد نکتهای پیدا کرد و آن را برجسته جلوه داد و افکار خاصی را تحریک کرد.»
حالا با توجه به این که هنرمندان هنوز میخواهند به تلویزیون برگردند و مردم هم نسبت به پخش برنامه ها واکنش و درخواست دارند. مسئولین هم که خودشان میپذیرند، تعداد مخاطبان صداو سیما کم شده پس چرا همکاری و تعامل و اقدام لازم برای بازگرداندن مخاطب به تلویزیون شکل نمیگیرد؟