یکی از این ساعتها، یکی دو ساعت منتهی به افطار است. ساعاتی که روزهداران در انتظار بانگ اذان، کاری برای انجام دادن ندارند و از لحاظ روحی نیز در اوج رقت و آمادگی و تأثیرپذیری هستند. برنامههای قبل از افطار، سالها بود که دچار کلیشه و عدم خلاقیت شده بود. اکثر این برنامهها، پیرنگ برنامه محبوب «ماه عسل» را داشتند که خود این برنامه نیز مشمول بلیه کلیشه و آشنایی بیش از اندازه مخاطب با فضای آن شده بود.
برنامهای که توانست پس از سالها در این روال تکراری یک وقفه مهم ایجاد کند و فضایی در اوج تازگی و جذابیت فراهم کند، پدیدهای بود به نام «زندگی پس از زندگی» که از شبکه چهارم سیما پخش میشد و در رمضان امسال نیز خیل مخاطبان را پای خود مینشاند. «زندگی پس از زندگی» تناسب زیادی با فضای ماه رمضان داشت و دارد و با بهرهگیری از اکسیر ذکر و یاد مرگ،ظرفیت ایجاد تغییر و تحولهای جدی در زندگی مخاطبان خود را داشت. اما به هر رو هر چقدر هم که محتوای یک برنامه فاخر و ارزشمند باشد، ذات هنر و رسانه آشناییزدایی و تازگی است و این برنامه هم در توالی سالها، جذابیت اولیه خود را از دست خواهد داد.
امسال آنچه ساعات قبل از افطار مخاطبان رسانه ملی را چه از نظر محتوا و مضمون و چه از نظر شکل و شمایل به کل متفاوت ساخت، برنامه «محفل» بود. محفل، تجربهای پخته است که شکلی شبیه برنامههای استعدادیابی دارد اما در عمل رنگ و بویی از رقابت ندارد، بلکه گرمترین نوع دورهمی و محفل را تداعی میکند. مجلسی شاد و بهجتآمیز با محوریت قرآن. گروهی از دوستداران و متخصصان قرآن دور هم جمع شدهاند و با قرآن صفا میکنند، این ماهیت برنامه محفل است که میتواند مخاطب خود را با کلام الهی و معجزه رسول خاتم رفیق کند. قرآن، بستری بینظیر برای به ظهور رساندن انواع استعدادهای آدمی است. از حفظ گرفته تا قرائت، از تدبر و تفسیر گرفته تا تواشیح و هنر، همه از جانب قرآن کریم قابل وصول است. در محفل، برنده تمام رقابتها و عنصر درخشنده و اعجابآور خود قرآن کریم است. اولین خلائی که محفل پر میکند، خلائ یک برنامه جذاب، رمضانی و متفاوت در ساعات پیش از افطار است.
خلاءی دوم، مسئلهای است که طرفداران علوم انسانی و دغدغهمندان فرهنگ ایران و اسلامی را از زمان عصر جدید آزار میداد. عصر جدید برنامه خوب و پیشرویی بود که برنامههای خوب «معلا» و «محفل» تا حدودی به آن وامدارند، اما برخی اصحاب دغدغه معتقدند بودن این برنامه، میتواند ایرانیتر باشد. محفل، یک برنامه بومی است که ذاتی اسلامی و ایرانی دارد.
خلاءی بسیار مهمی دیگری که «محفل» از پس پر کردن آن بر میآید، خلائ یک برنامه پرمخاطب قرآنی در شبکهای غیر از شبکه قرآن بود. رمضان، بهار قرآن است و ماه قرآن؛ اما دیرزمانی در صداوسیما خبری از شکوفه رمضان که قرآن باشد نبود. به قول علی صدرینیا، مستندساز و فعال فرهنگی: «راه اندازی شبکه قرآن غیر از همه برکات و حسن هایش برای مخاطب تخصصی ،قرآنی یک آفت بزرگ هم در این سالها داشت؛ اینکه الباقی شبکه های تلویزیونی دیگر برای تولید برنامه های تلویزیونی قرآنی، متناسب با مخاطب هدف خودشان دینی را به گردنشان احساس نمی کردند و این موضوع را از سبد ماموریت های خود بیرون می گذاشتند و تلاش ویژه ای هم در این راستا نمی کردند یعنی برای بخش قابل توجهی از مخاطب عام، به مرور شبکه قرآن تبدیل به شبکه ای شد که بدون لحظه ای توقف صرفا از روی آن می پریدند و بقیه شبکه ها هم اساسا دغدغه ای برای طراحی و تولید آثار ویژه قرآنی و کشاندن موضوعات قرآنی به ساحت عمومی نداشتند و این در حالی بود که برنامه های با سابقه تری همچون درس هایی از قرآن هم طبیعتا با گذشت دهه ها از شروع پخش و حفظ ساختار ثابت برنامه کم کم دوران اوج خود را سپری کرده بودند و این خلا بیش از پیش به چشم می آمد.
مهمترین ویژگی برنامه محفل از نظر من همین است؛ اینکه این برنامه اولین تلاش ویژه در سال های اخیر است برای کشاندن موضوعات قرآنی به ساحتی عمومی تر برنامه ای قرآنی که این بار مخاطب هدفش مخاطب تخصصی شبکه قرآن نیست بلکه مخاطبی از جنس مخاطب شبکه سه را هدف گرفته است؛ اساس این دغدغه و فکر ارزشمند است. ضمن اینکه در تولید برنامه هم ویژگی هایی وجود دارد که نشان از این می دهد که با برنامه ای فکر شده و دارای طراحی مواجهیم طبیعی است که این برنامه هم مثل هر اثر دیگری در فصل ابتدایی اش نقایصی داشته باشد اما به نظرم حتما تا اینجا نمره قبولی می گیرد و اگر آسیب شناسی دقیقی از این فصل اتفاق بیفتد و طراحی ویژه تری برای فصل های بعدی انجام شود، حتما با برنامه ای آینده دار و جریان ساز و دارای اثرگذاری بیشتر روبه رو خواهیم بود.
منبع : رسالت