سمیه سادات موسوی : دنیایشان با دنیایی که پر از اسباب بازی بود، فرق داشت. زیر آفتاب گرم تابستان و در سرمای سخت زمستان، دستانشان توجه میطلبید که گاهی با نگاه ترحم آمیز مواجه میشدند؛ گاهی از کنارشان با سر تکان دادن میگذشتند؛ گاهی پای صحبت هایشان مینشستند و گاهی چیزی جز سکوت بین این کودکان و مردم رد وبدل نمیشد.دنیای پیچیده ای که حالا روح و جسم این کودکار کار را، سفت و سخت کرده که گویی باورشان بر این شده که دنیای کودکی همین ثانیه هایی است که در آن سخت زندگی میکنند. آمارها و تعریف از کودکان کار بسیار و متعدد است. «کودکان کار به گروهی از کودکان گفته میشود که به کار در بیرون از خانه اشتغال دارند. این نوع فعالیت طیف وسیعی از فعالیتها از جمله انواع کار واقعی و کاذب، کارگری غیر حرفهای، گدایی، واکس زدن، فروش کالاهای کم ارزش، و غیره را شامل میشود. کودکان کار به چند دسته تقسیم میشوند. دستهای از آنها در خیابانها کار میکنند و آخر شبها به خانه بازمیگردند و احتمالاً به مدرسه میروند و لزوماً در دام بزه نمیافتند. گروهی دیگر از رفتن به مدرسه و تجربهٔ دوران کودکی بیبهره هستند و ارتباطشان با خانواده در شرف قطع شدن است و سلامت روحی و جسمی آنها را تهدید میشود و زمینهٔ بزهکاری برای این دسته فراهمتر است.گروهی دیگر به مدرسه نمیروند و همراه خانوادهٔ خود در خیابانها زندگی میکنند. گروه دیگر هم از اساس بیخانواده هستند و در خیابان رشد میکنند و ناگزیر تن به کار میدهند» .نگاهی به اطرافمان در نزدیک یا دور کودکان کار را میبینیم که در کنار همه ی آسیب هایی که آنها را تهدید میکند، مشغول به کاری هستند که به اجبار از آنها خواسته شده است.این دغدغه خبرنگار دیباچه را بر آن داشت که در این حوزه با مدیرعامل انجمن حمایت از کودکان کار و خانم دکتر حسینی روانشناس، به گفتگو بنشیند :
قاسم حسنی، مدیر عامل انجمن حمایت از کودکان کار به خبرنگار دیباچه در خصوص کودکان کار گفت: تعریفی که ما در انجمن حمایت از کودکان کار از این کودکان داریم این است که، کودکان کار به کودکانی اطلاق میشود که به دلیل نابسامانی های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و غیره از حقوق انسانی خود محروم مانده و ناگزیر به کار در مزارع، منازل، کارگاه ها و غیره هستند.
« حسنی » با بیان اینکه، دسته بندی مشخصی برای اینکه بگوییم کودکان کار از کدام دسته عمدتا هستند؛ نیست اظهار داشت : پدیده کودکان کار در واقع یک پدیده سیال است و مرتب تغییر میکند و در دسته بندی های اجتماعی مرتب تغییر میکند و زمانی که مثلا در مورد قشر کارگر صحبت میشود،میتوانیم به عنوان یک طبقه اجتماعی از آنها یاد کنیم یا مثلا کارفرما به واسطه رابطه ای که با ابزار تولیدو سرمایه دارد، این قشر را تعریف میکنیم. اما برای مابقی گروه ها مثل کودکان کار، شاید نتوان تعریف خاصی کرد.
کودکان کار بر آمده از لایه های رانده شده اجتماعی هستند، رانده شدگان اجتماعی، گروه هایی از مردم جامعه هستند که در واقع ارتباطشان با روابط تولید، قطع شده و در واقع به نوعی به دلیل اتفاق هایی که برایشان میافتد و وضعیتی که برایشان پیش می آید از چرخه کار و تولید به حاشیه جامعه روی می آورند عمدتا جزو گروه هایی هستند که در حاشیه شهر ها زندگی می کنند.
کودکان کار رانده شدگان اجتماعی
مدیر عامل انجمن حمایت از کودکان کار افزود: علت این حاشیه نشینی در هر شهری متفاوت است، به طور مثال پدیده خشکسالی، کوچ روستاییان یا مثلا بحران های اقتصادی که باعث ورشکستگی میشود و قادر به پرداخت اجاره بها در مراکز شهر ها نیستند و عملا به سمت حاشیه ها روی می آورند و جمعیت حاشیه نشین را متورم میکند.یکی از علل شکل گیری رانده شدگی اجتماعی و در واقع حاشیه نشینی و سوانح طبیعی باعث میشود که افرادی که تا پیش از آن زندگی مشخص و جایگاه اقتصادی مشخص داشتند؛ ولی به سبب بحرانی که در سر راه خانواده قرار گرفته باعث شده از جایگاه اجتماعی رانده شده و در شرایط سخت قرار میگیرند که در واقع روی آوردن کودکان، به چرخه ی کار یکی از پیامدهای رانده شدگی اجتماعی است.
کودکان فضای مجازی هم با داشتن شرایط کودکان کار، جزو این پدیده محسوب میشوند
وی در خصوص کار کودکان در فضای مجازی بیان کرد : چناچه کار کودکان در فضای مجازی ویژگی های کودکان کار را داشته باشد کودک کار محسوب میشود. ( اجبار، محروم نمودن از حقوق، آسیب و بهره کشی) اگر این ویژگی سه گانه را داشته باشد حتما کار کودک محسوب میشود اما زمانی هست که پدر در کنار کودک است؛ بدون اینکه کودک با جبری مواجه باشد؛ بدون آنکه از حقوقش محروم شود و مورد آسیب و بهره کشی دیگران قرار بگیرد یک حضور کنترل شده در فضای مجازی را هم دارد مشکلی نیست؛ اما اگر حتی یکی از ویژگی های کار کودک را هم داشته باشد می توانیم بگوییم آن کودک در چرخه کار قرار گرفته و آن فعالیت کودک پدیده کار کودک است.
قانون برای کار کودکان کافیست، کودکان کار به حمایت نیاز دارند
حسنی بیان کرد: قانونی در رابطه با کودکان کار نداریم اما در مورد کار کودک داریم.زیرا کودکان کار وقتی میگوییم در مورد اشخاص حقیقی،صحبت میکنیم؛ اما کار کودک در خصوص یک پدیده اجتماعی صحبت میکنیم و چون کار کودک یک پدیده غیر رسمی هست؛ کودکان کار از نظر قانون غیر رسمی هست؛ ماده 75 قانون با صراحت کار کودکان زیر 15 سال را ممنوع کرده است و مواد 80_84 با تعریف کودکان بین 15 تا 18 سال یک مجموعه شرایط را در نظر گرفته است.
ما در ارتباط با کار کودکان قانون کم نداریم و قوانین محکم، روشن و صریحی داریم اما آنچه که باعث میشود که کار کودک خاتمه پیدا نکند علت بی قانونی نیست بلکه علت جبری است که بر زندگی کودک حاکم شده و او را در شرایطی قرار داده که راهی جز کار کردن در پیش رو ندارد. بنابراین برای اینکه کودکان کار نکنند بیشتر از اینکه از ابزار قانونی استفاده کنیم نیازمند امکانات رفاهی و تمهیداتی هستیم که بتوانیم شرایط فردی و خانوادگی کودک را به نحوی تغییر دهد که کودک ناگزیر به کار نباشد.
سیاست گذاری عدالت محور که کودکی مجبور به کار نباشد
وی تصریح کرد: شورای شهر و شهرداری ابزاری ندارند که بتوانند برخورد ریشه ای با کودکان کار داشته باشند بلکه حضور کودکان را میتوانند درک کنند و با نگاه حمایتی کنار کودکان قرار بگیرند که کودکان با آسیب کمتری این دوران را طی کنند؛ با دسترسی هایی که برایشان قرار میدهند مثل آموزش، ورزش، بهداشت بتوانند از آسیب ها بکاهند.
جامعه خوشبخت مستلزم توجه به وضعیت کودکان
وی اظهار داشت: انجمن حمایت از کودکان کار در 3 محور اساسی (حمایت، آموزش، آگاهی رسانی) فعالیت دارد. کودکان را از چرخه کار خارج میکند و از لحاظ آموزشی، بهداشت و نشاط آنها را حمایت میکند. سواد آموزی و بالا بردن اعتماد و عزت نفس کودکان مد نظر این انجمن است؛ در بحث آگاهی رسانی هم از دایره مخاطبان فراتر رفته، مسئولین، خانواده ها و تمام کسانی که به نوعی در ارتباط با این کودکان هستند را حساس به این موضوع کرده و بر این اصل پای میفشارد که رسیدن به جامعه خوشبخت، بی تردید مستلزم توجه کافی به وضعیت کودکان در هر زمانی است.
موفقیت نهایی ما زمانی است که هیچ کودکی در شرایطی قرار نگیرد که مجبور به کمک دیگران به او باشد.
هر شرایطی که دنیای کودکانه را به هم بزند، دنیای کودکان را در آینده با مشکلاتی مواجه میسازد،کودکانِ فضای مجازی، در آینده خود را وابسته به نگاه دیگران میکنند ،این گزارش حاکیست، دنیای کودکانِ کار با دیگر کودکانِ در جامعه، متفاوت است و در آینده آسیب هایی آنها را تهدید میکند.
دکتر زهرا حسینی طاری روانشناس و درمانگر کودک و نوجوان در رابطه با آسیب هایی که کودکان کار را تهدید میکند به دیباچه می گوید: یک کودک برای اینکه رشد طبیعی داشته باشد،لازم است که شرایطی برای او فراهم آید. دنیای بچه ها بازی، هم بازی و اسباب بازی است و هر شرایطی که دنیای آنها را به هم بزند، میتواند به رشد آنها آسیب بزند و آنها را در زندگی آینده دچار مشکلاتی کند؛ چرا که بسیاری از نیازهای آنها تامین نشده است.
این روانشناس حوزه کودک با بیان اینکه،کودکان کار به نوعی اشکال مختلفی دارد؛ از کودکان سر چهار راه ها تا کودکان کار فضای مجازی که خانواده ها برای جذب مخاطب از عکس و فیلم آنها استفاده میکنند، اظهار داشت:برخورد های نامناسب با کودکان کار، اینکه از طرف افراد جامعه در حال طرد شدن هستند و اینکه مدت زمانی که باید با کودکان هم سن خود تعامل داشته باشند صرف کار در خیابان ها ، کارگاه ها میشود؛ از فضای طبیعی کودکانه، دور نگه داشته میشوند و وادار به کاری میشوند که در جهت نیازهای آنها نیست.
دکتر حسینی طاری با اشاره به اینکه، اگر بخواهیم کودکان با مشاغل آشنا شوند مشکلی ندارد که این بستگی به هدف ما دارد، بیان کرد:اینکه کودکان ،مهارت ورزی داشته باشند و در راستای این باشد که نیازهای عاطفی کودک تامین شود و همین طور، مورد علاقه کودک باشد و نیازهای کودک در نظر گرفته شود، در این راستا کار کودک مشکلی ندارد.
وی در خصوص کودکانِ فضای مجازی، اظهار داشت:در فضای مجازی هم کودکان در شرایطی قرار میگیرند که به دلیل شناخته شدن، میتوانند تحت آسیب قرار بگیرند و میتواند خطراتی آنها را دنبال کند.اینکه خودشان تصمیم نمیگیرند که آیا تصاویرشان در فضای مجازی منتشر شود و یا خیر و اینکه در آینده وابسته به نگاه دیگران میشوند. توصیه من این است که دنبال کننده اینگونه صفحات نباشیم و سازمان ها نظارت بیشتری بر این فضاها داشته باشند.
این روانشناس عنوان کرد:بچه هایی که در سن پایین وارد کار میشوند مشخص است که بسیاری از نیاز های آنها در نظر گرفته نمیشود و توانایی هایی در آینده نخواهند داشت. نگاهی که به خودشان دارند مثبت نیست چرا که خود را در معرض قضاوت های دیگران قرار میدهند. بنابر این شخصیت آنها در بزرگسالی مورد آسیب قرار میگیرند. وقتی نیاز ها تامین نمیشود؛ در آینده، دست به راهکارهایی میزنند که از خود محافظت کنند و آدم های بی اعتماد به جامعه میشوند.