« خسرو معتضد » تاریخنگار، نویسنده، مجری و کارشناس برنامههای تاریخ معاصر درخصوص تحریف تاریخ در سریال « جیران » گفت: من کتاب های زیادی درخصوص دوره قاجار و درباره « جیران » نوشته ام؛ از کتاب "از فروغ السلطنه (جیران) تا انیس الدوله" گرفته تا "زن ایرانی در رواق حرمسرا" ؛ از نظر من « حسن فتحی» « جیران » را نمی شناسد، به دلیل اینکه در واقعیت « جیران » شخصیتی پاک دارد اما در سناریوی این سریال شخصیت او بد جلوه داده شده است و حتی در روایت داستان او معشوقه دارد درحالی که در واقعیت اصلا شخصیتی به نام سیاوش وجود ندارد و حتی نویسندگان این سریال نمی دانند اسم « سیاوش » اسمی جدید است و در دوره قاجار چنین اسمی نداشته ایم. روایت این سریال با واقعیت تفاوت های زیادی دارد از جمله اینکه « جیران » زن با جرعتی بود و اسب سواری می کرد، اما اسب سواری را در خانه پدری اش نیاموخته بودچرا که وقتی وارد دربار شد یاد گرفت.
این تاریخ نگار معتقد است: ناصرالدین شاه، جیران را می پرستید و حتی دست او را می بوسید، کاری که محال بود یک شاه انجام دهد؛ جیران هم آنقدر ناصرالدین شاه را دوست داشت که به شاه می گفت " ناصر"؛ « جیران» از « ناصرالدین شاه » صاحب 4 فرزند شد، که همه آن ها فوت کردند؛ یکی از آن ها « محمد قاسم میرزا » که با لقب «امیر نظام» فرمانده کل ارتش ایران شد و بعد از آن هم به ولیعهدی رسید و طبق شواهد موجود و اسناد بریتانیا و فرانسه نشان می دهد که او نباید ولیعهد می شد به دلیل اینکه از قاجار قویونلو نبوده است ؛ در نهایت به علت علاقه زیاد شاه برای ولیعهد شدن او، سرانجام به این سمت نائل می شود اما چندی از ولیعهدی اونمی گذرد که از دنیا می رود. اگر در شاه عبدالعظیم و از قسمت باغ توتی به سمت مقبره ناصرالدین شاه به طرف پنجره بروید و فرش را کنار بزنید سه قبر در آنجا وجود دارد ؛یک قبر برای فروغ السلطنه جیران است ، سمت راست قبر محمد قاسم میرزا پسرش و قبر ناصرالدین شاه که درحال حاضر سنگ قبر او را از آنجا برداشته اند و آن را به کاخ گلستان منتقل کرده اند. ناصرالدین شاه روز جمعه برابر 17 ذیقعده 1313هجری قمری ( 12اردیبهشت 1275 ) زمانی که به ضرب گلوله زخمی بود، گفت من را بر سر قبر جیران ببرید و وصیت کرد که او را در کنار جیران خاک کنند.
او افزود: « جیران » زنی آزاده بود؛دختر "میرزا محمد علی خان تجریشی" که بعد از آنکه دخترش به همسری شاه در می آید، حاجب الدّوله می شود، یعنی بعد از "حاج علی خان حاجب الدّوله" که قاتل امیر کبیر است، او حاجب الدوله ی ایران می شود و سپس تمام اموال ، باغ های سلطنتی را به پدر « جیران » می دهند و من فکر می کنم نویسندگان این سریال فقط نگاه کوتاهی به کتاب المآثر و الآثار داشته اند و حتی به دنبال تحقیق و پژوهش در اسنادی که در بریتانیا و فرانسه بوده است نرفته اند. در این سریال از « شمس العماره » به عنوان لوکیشن استفاده شده است اما از این می توان صرف نظر کرد به دلیل اینکه لوکیشن دیگری ندارند.
او ادامه داد: « ناصرالدین شاه » به شخصه از زنان خود عکس می گرفت و نمی خواست نامحرم این عکس ها را ببیند، من درکتابی که درباره « جیران » نوشته ام و به زودی قرار است چاپ شود، عکس های بسیاری از آن دوره در این کتاب گذاشته ام که می توان بعد از چاپ به آن مراجعه کرد اما به هرحال مَراجعی بوده است که بتوانند برای گریم ها، چهره ها و انتخاب بازیگر به آن مُراجعه کنند تا شبیه سازی بهتری انجام دهند به طور مثال « ناصرالدین شاه » ریش داشته است یا برای زنان تاج گذاشته اند درصورتی که درواقعیت زنان حرمسرا تاج نداشتند و از « چهارقد » استفاده می کردند، این مسئله برای جذب تماشاگر اتفاق افتاده اما از واقعیت تاریخ دور است. « جیران » درعکسی که از او داریم هیچ شباهتی به خانم « پریناز ایزدیار» ندارد، جیران یک دختر بسیار زیبای 17 ساله بوده است که همسر ناصرالدین شاه می شود، «ساموئل گرین بنجامین» نخستین دیپلمات رسمی کشور ایالات متحده آمریکا در زمان ناصرالدین شاه در ایران بوده است که کتابی به نام «ایران ایرانیان» می نویسد که قسمتی از آن را هم محمد حسن نجفی در کتاب جواهرالکلام آورده ست و من وقتی متوجه شدم بخشی از آن درباره ی جیران نوشته شده است سپردم تا آن قسمت را برایم ترجمه کنند؛
نوشته شده بود جیران دختری گرسنه که روی درخت نشسته بود و توت می خورد اما «موید الممالک» چنین چیزی ننوشته است به دلیل اینکه او نوه ی دختری ناصرالدین شاه بود و هیچ وقت نمی توانست بگوید ملکه ی ایران قبل از اینکه همسر شاه شود، گرسنه بر روی درخت نشسته بوده، بنابراین اشتباهات زیادی در روایت داستان این سریال رخ داده است. قصه بسیار ضعیف و مطالعات نویسندگان بسیار کم است.
او اظهار داشت: جیران خیلی زود از دنیا می رود. اگر کتاب 50" سال حرم ناصری" را بخوانید نوشته شده؛ ناصرالدین شاه وقتی پیر شده و 60 سال دارد روزی به ازگل می رود، دختری را می بیند که درست مانند "جیران" روی درخت نشسته است و برای ناصرالدین شاه، جیران تداعی می شود. شاه به دلیل اینکه فاطمه سلطان دختر باغبان ازگل ،مانند جیران بود از او خوشش می آید، فاطمه سلطان هم مانند جیران تند و بی اعتنا صحبت می کرد و هر چه ناصرالدین شاه می گوید من شاه هستم فاطمه سلطان قبول نمی کرد اما بعد متوجه می شود و همسر شاه می شود. یک روز لباس مخصوص فروغ السلطنه را میبیند، لباسی زر دوزی شده که روی آن فروغ السطنه نوشته شده بود، « فاطمه سلطان» تصمیم میگیرد آن لباس را بپوشد و لقب فروغ السطنه را از شاه بگیرد اما با خشم ناصرالدین شاه مواجه می شود و شاه هرگز این لقب را به فرد دیگری نمی دهد.
این کارشناس در پایان بیان کرد: علت اینکه برای جیران معشوقه گذاشته اند چیست؟ این توهین به شخصیت تاریخی اوست؛ نباید در تاریخ و چنین مسئله ای دست برد. تنها نقشی که من در این فیلم پسندیدم، نقش « میرزا آقاخان نوری» صدر اعظم وقت بود که آن را امیر جعفری بازی کرد و از نظرم تمام حقه بازی ها و دورویی های ضیا خان صدر اعظم را به خوبی مجسم کرده است. « ناصرالدین شاه » شعری در وصف « جیران » گفته است که کارگردان می توانست با کمک خوانندگان خوب کشورمان موسیقی آن را بسازد و برای تیتراژ پایانی و ابتدایی کار از آن استفاده کند. در کل همین که تعداد زیادی از افراد در این پروژه کار می کنند و به تاریخ توجه دارند باعث خوشحالی است اما در کنار آن باید نکات را هم رعایت کنند.
گفت و گو از : سوگل امیری