زهرا فرود : امام خمینی ( ره ) ، معمار کبیر انقلاب که خود تجسم عینی هنر اسلام ناب محمدی(ص) بود ،بر پایه اصول فقه و گسترش آن بر همه مفاهیم وموضوعات ،توانست ناب ترین فتواها را در عرصه فرهنگ و هنر ارائه دهند. به گونهای که امروز با تکیه بر آن نظریات می توان به راحتی تکلیف بسیاری از بلاتکلیفی ها را روشن کرد و راهگشای هنرمندان متعهد شد. پس مطلوب است فعالان عرصه فرهنگ و هنر بر اساس تحلیل و تبیین فتواهای امام راحل ،هنر درست را از بیراه تفکیک کنند و مخاطبان را از سردرگمی نجات بخشند و با سرلوحه قرار دادن اندیشه ها و تفکرات ایشان در همه زمینههای هنری به تولید و ارائه هنر ناب کمک کنند. "دیباچه "پیرامون تفکرات و اندیشههای امام خمینی(ره) پیرامون هنر بویژه حوزه آثار نمایشی با "علیرضا تابش" مدیرعامل سابق بنیاد سینمایی فارابی که هم اکنون عضو گروه تخصصی سینمای فرهنگستان هنر است و همچنین "علیرضا اسحاقی" که علاوه بر بازیگری ،فیلمنامه نویسی و کارگردانی، مدیریت گروه فیلم و سریال شبکه چهار، شبکه سحر و همچنین مدیریت اداره تولید فیلمنامه های سیما و نیزمدیریت تله فیلم های شبکه اول سیما را برعهده داشته گفتگویی صورت داده که در ادامه میخوانید:
" علیرضا تابش " عضو گروه تخصصی سینمای فرهنگستان هنر به خبرنگار دیباچه گفت: بازسازی عرصه فرهنگ و هنر ایران پس از انقلاب به صورت یک شبه رخ نداد، فرهنگ و هنری که در اذهان عمومی سال ۵۷ با قمار و شراب هم ردیف پنداشته میشد؛ با حمایت های امام خمینی(ره) از عرصه هنر انقلابی و تلاش دست اندرکاران فرهنگی بازسازی شد و حوزه فرهنگ و هنر انقلابی را تشکیل داد. این در حالی بود که عده ای تندرو، به نام انقلابی گری به دنبال تعطیلی سینما و هنر بودند و روند بازسازی هنر را بر نمیتافتند.
او افزود: سینماگران ایرانی که در سطح جهان حرفی برای گفتن داشتهاند در چهار دهه گذشته در آثارشان ارزش های ایرانی را بازتاب دادهاند و از همین رو سینمای ایران در مضمون و محتوا با سینمای رایج غرب رقابت می کند البته این در حالیست که غرب ضمن خاستگاه بودن سینما مظهر تکنولوژی هنری و سینمایی محسوب می شود،اما به هر حال هم اکنون سینمای کشور در حوزه پیام و مضمون با آنچه در سینمای غرب رایج است ، رقابت می کند و مخاطبان خود را نیز پیدا کرده ومی کند.
"تابش" اظهار داشت :دوران رهبری امام خمینی ده ساله است؛ اگر آن ده سال پر فراز و نشیب را مرور کنیم خواهیم دید که کشور ما پس از انقلابی تاریخ ساز ، درگیر جنگ تحمیلی می شود و فرهنگ و سیاست و اقتصاد و… ذیل جنگ تحمیلی تعریف خود را می یابند و امام(ره) در نخستین سخنرانی تاریخی خود در ١٢بهمن ٥٧ ،به مقوله فرهنگ و هنر و سینما که ابزاری برای انتقال فرهنگ و مفاهیم هستی بوده ، اشاره کردند. این بیانات راهگشا بود و سبب شد فضای مدیریت فرهنگی و رسانه ای کشور در گفت و گو با هنرمندان ،به تدوین سیاست های فرهنگی هنری بپردازد،من نقش این گفت و گوها را بسیار مهم می دانم، چون در جامعه هنری و حکمرانی فرهنگی، نمی توان صرفا به بخشنامه اتکا کرد ؛معتقدم مدیر فرهنگی باید در گفت و گو با صاحبان اندیشه و هنر ، مسیری تعاملی را طی کند. بنابراین با مرور دستاوردهای فرهنگ و هنر، طی این سالها درمی یابیم که کشور ما رویشهای بسیاری در بستر انقلاب اسلامی داشته و در ساخت فرهنگ و هنر توانمندیهایی را حاصل کرده که با قبل از انقلاب قابل قیاس نیست.
عضوگروه تخصصی سینمای فرهنگستان هنر ادامه داد: ما در آغاز انقلاب، نسلی از هنرمندان میانسال با کارنامه ای هنری را داریم که همراه با تحولات اجتماعی آن روزگار، آثار ارزشمندی را تولید کردند، همین طور شاهد حضور نسل نو بودیم که در این چهار دهه نسل برآمده از انقلاب، هنر متعهد را بارور کرد و همینطور در حوزههای مختلف شاهد آثار ماندگاری هستیم که همه اینها مرهون رهبری و اندیشه های امام خمینی (ره) است. در مدت رهبری امام خمینی در طول یک دهه، مواردی که ایشان وارد عرصه فرهنگ و هنر شدند و در این باره رهنمودهایی ارائه کردند اگر چه زیاد نبود، اما تأثیرات مطلوب بسیاری برجای گذاشت ، امام خمینی در سیام شهریور ماه سال ۱۳۶۷ و پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل، در پیامی خطاب به هنرمندان و خانواده های شهدا، به تجلیل از هنر و هنرمندان متعهد پرداختند و با همین رویکرد کمک کردند تا فرهنگ و هنر ملی در ایران سریع تر شکل گیرد. فرهنگ و هنری که برخواسته از ارزش های انقلاب است و دفاع از هویت اخلاقی و کرامت انسانی و نجابت ایرانی، جزو ذات اوست.
سلبریتیهای ما در جشنواره کن، چیزی جز شرمندگی از زبانشان بیرون نیامد
"علیرضا اسحاقی" بازیگر،فیلمنامه نویس وکارگردان که مدیریت فیلم وسریال شبکه های چهار،سحر ومدیریت اداره تولید فیلمنامه های سیما و نیز مدیریت تله فیلم های شبکه اول سیما را برعهده داشته در پاسخ به این سوال که با توجه به تعریف امام خمینی(ره)از هنر که این عرصه را در مدرسه عشق نشان دهنده نقاط کور ومبهم معضلات اجتماعی و...می دانستند هم اکنون این حوزه چقدر توانسته هم راستا با این اندیشه ها پیش برود؟ به خبرنگار دیباچه گفت: هنر در عرفان اسلامی در واقع ترسیم روشن عدالت ،شرافت، انصاف وتجسم تلخ کامی گرسنگان مغضوب قدرت وپول معرفی شده است.به طور کل تعاریف متفاوتی از هنر داریم؛برخی این عرصه را صرفا از بُعد زیبایی شناختی بررسی می کنند، برخی ازبُعد کارکردهای اجتماعی آن ازجمله مفهوم بخش ،انرژی بخش وامیدبخش بودن آن ،بعضی دیگر ازمنظر سیاسی ازجمله جناح چپ یا جریانات سرمایه داری وسایر جریانهای سیاسی .
وی افزود:در منظر اسلام نیز، هنر تعریفی دارد که به نظرم حضرت امام(ره)به زیباترین درجه آن را تعریف کرده واگر بخواهیم هنر را، هم از بُعد زیبایی شناسی که در واقع تجلی آن بیشتر در عرفان اسلامی متجلی شده وعرفان اسلامی در شعروادبیات ما وحتی در هنر معماری گذشته ما و در بسیاری از شکل های هنری اعم از لباس ،پارچه،دست نوشته و حتی خط که تجلی نگاه عرفانی خطاط است ونیز در نگارگری ها ومینیاتورهایی که در ادوار اسلامی، در دوره های گذشته کار می شده ببینیم به نظرم بهترین تعریفی که حضرت امام خمینی(ره) از هنر دادند همین تعبیر است؛چون تکلیف را روشن کردند یعنی هنر خواهد توانست نقاط مبهم معضلات اجتماعی، اقتصادی ،سیاسی وحتی نظامی را باز کند .به هرحال برای کسانیکه معتقدند هنر باید دردهای جامعه را تجلی دهد تا شاید کسانیکه در دولت،مجلس ودر نهادهای دیگر اهل عمل هستند و دنبال راه حل می گردند وارد میدان شوند.
.
"اسحاقی" بیان کرد: گاهی برخی، الزاما "ارائه راه حل" در راستای حل معضلات گوناگون را وظیفه هنر نمی دانند بلکه در واقع دیدن تیرک های پوسیده اقتصادی،اجتماعی وسیاسی را وظيفه هنروهنرمند میدانند علیرغم اینکه ماندن در این نوع نگاه ممکن است منجر به سیاه نمایی شود .چون خیلی از هنرمندان بدون در نظرگرفتن تعهدی که در ارتباط با اعضای اجتماع دارند، فقط شروع به دیدن بدبختی وبیچارگی ها می کنند بنابراین تعریفی که امام خمینی(ره)از هنر دارد و آن چنین است که باید معضلات گوناگون جامعه ضمن دیده شدن به گوش مسئولین نیز رسیده شود ، ناب ترین تعریف از هنر است .از طرفی حتی خود مردم هم گاهی برخی رفتارهایشان نیاز به نقد دارد واین نقد در عالم هنر است که خواهد توانست به بهترين شکل تجلی پیدا کند .
"اسحاقی" که علاوه بر فیلمنامه نویسی سریال "بهترین تابستان من" در آن مجموعه نیز به ایفای نقش پرداخته گفت: روز اولی که امام به کشور تشریف آوردند در بهشت زهرا واژه کامل وزیبایی را پیرامون هنر بکار بردند و آن واژه این بود که « هنر وسینما وظیفه اش دمیدن روح تعهد در انسانهاست». در واقع انسان با دیدن سینمای متعهد وسینمایی که هدفش ایجاد روح تعهد است رشد میکند، تعالی می یابد وبالا می رود. متاسفانه در بخشی از سینمای ما وحتی در تلویزیون شاهد هستیم آثاری ساخته می شوند که به جای دمیدن روح تعهد در جامعه ،روح بی تعهدی ،یاس وسرخوردگی را بر مردم می دمند ومدام ما را نسبت به آینده کشور نا امید می کنند واین یک خطا واشتباه بزرگ است. معتقدم آمریکا که کشوری با ظرفیتهای مختص به خوداست قطعا با توجه به نظام فرهنگی خود، ویژگی های مثبت فراوان و حتی معضلات خاصی را برای مردمانش دارد وابرقدرتی است که سازمان اجتماعی پیشرفته ای در خیلی از مسائل دارد وتوانسته درطی سالها، دریک دوره نسبتا کوتاه سیطره کاملی را پیدا کند واین سیطره به قدری قدرتمند بوده که هنر ،اقتصاد، سینما ، سیاست وحتی مسائل نظامی را تحت تاثیر خودش قرار داده و تمام این ها بدون قدرت وتوان فرهنگی امکان پذیر نیست .بنابراین نباید چشممان را ببندیم؛ یعنی اگر در مورد آمریکا یا غرب صحبت می کنیم بایستی نسبت به این توانمندی ها ، چشممان باز باشد وبه درستی اعتراف کنیم. اما در عین حال چون این فرهنگ از اساس مبتنی برمادیات است وبه مسائل دینی ومذهبی به آن معنا که اسلام مد نظرش است و غایت انسان را به درستی تعریف کرده توجه نمی کند، برحسب یقین به سمت هدفی در حرکت است که به نتیجه درست وقطعی نخواهد رسید وما افول سیاستها، هنر واقتصاد آمریکا را نه تنها در گذشته شاهد بودیم بلکه به نظر می رسد این شکافها روز به روز بیشتر خواهد شد و معتقدم فرهنگ وهنر آمریکا با توجه به اینکه غایت انسان را درست تعریف نکرده علیرغم تمام توانمندیهایش رو به افول خواهد رفت و نوع اخلاق و رفتارشان در حوزه اجتماعی از جمله نوع برخوردشان با افراد سیاه پوست، قتل ،غارت وکشتار وکمپانی های نظامی که تمام فکرشان فروش اسلحه است از جمله مواردی به شمار می روند که نشان دهنده افول وضعف آن نظام است. به هرحال فکر می کنم اگر ما بتوانیم به درستی در مسیرتعریفی که امام خمینی پیرامون هنر ارائه داده اند قدم بر داریم، به طور قطع رستگار خواهیم شد وهنرمندان نیز به نقطه مطلوب خواهند رسید.
این کارگردان پیرامون نیاز جامعه امروز نسبت به بهره گیری از تفکرات امام در قالب آثار نمایشی اظهارداشت: متاسفانه امروز خیلی از هنرمندان ،برخی از مسئولین و حتی مردم فاصله زیادی با افکار واندیشه های حضرت امام(ره) دارند و به گمانم نیاز است به اندیشه های ناب ایشان،بازگشتی داشته باشیم. امام خمینی(ره) در واقع همه دغدغه اش تجلی اسلام و مفاهیمی است که اسلام وقرآن می گوید؛ بنابراین اگر ما به سمت اسلام ومعارف دینی تلاش کنیم، به نحوی همان حرف های حضرت امام محقق خواهد شد. چون اساس ذات اسلام در واقع برقراری عدالت ونفی ظلم است وآیات قرآن به وفور به این مورد اشاره دارد وامام نیز تشریح وتفسیر کننده مبانی قرآنی است وانقلاب اسلامی نیز تجلی، در راستای احیای دین است، دینی که در زمان شاه متاسفانه به دلیل رفتارهای غلط نظام شاهنشاهی و طاغوت به سمت حاشیه سیر می کردو بسیاری از مردم دین مدار نیز به تبع آن علاوه بر به حاشیه رانده شدن، مورد ظلم واقع شده بودند. بنابراین تعریف حضرت امام از هنر، همان تعریف دین وضرورت آن است وازاین زاویه بسیار نو و بدیع است .
کارگردان فیلم هایی چون" تله روباه" و"لبخند سبز" ادامه داد : در بخشی از صحیفه سجادیه آمده که امام خمینی(ره) معتقدند ،تنها هنری مورد قبول قرآن است که صیقل دهنده اسلام ناب محمدی(ص)باشد بنابراین مراد از هنردینی و قرآنی که ایشان توصیف می کنند به صراحت اشاره شده .امام درادامه این فراز به کرّات میفرمایند« اسلام فقرای دردمند ،اسلام پابرهنگان، اسلام تازیانه خوردگان» که در واقع کلید واژه هایی که ایشان انتخاب کرده اند به روشنی نشان می دهد که مرادشان چه نوع اسلامی است؛ مثلا وقتی آیات قرآن درباره نمرود، فرعون وتمام جابران وظالمان عالمیان صحبت می کند نشان دهنده این است که آنان حقوقی را از انسانها در همه ادیان سلب کرده اند واین قدرتمندان هستند که مدام در حال سیطره پیدا کردن هستندوتلاش می کنند بر پابرهنگان ومستضعفان غلبه کنند وآنها را به استثمار وظلم خودشان بکشند وحضرت امام این فراز از قرآن ودین را مورد توجه قرار می دهد و به گمانم تا انتهای خلقت بشریت وتا زمان ظهور حضرت مهدی (عج) موضوع برقراری عدالت و رفع ظلم، استکبار واستثماری که قدرتهای جهانی در هر شکل ولباس، به مردم تجلی می دهند و آنها را زیر ظلم خودشان نگه می دارند هنر وظیفه اش این خو اهد بود که با این جریان مبارزه کند وبه نفع فقرای دردمند و پابرهنگان تلاش کند. به هر حال دو جریان بزرگ در دنیا بودند که بخصوص حضرت امام توجهشان درآن مقطع به آنها بود وکماکان هم ادامه دارد جریان کمونیسم بود که به قهقرا رفت وهمینطور که امام خمینی پیش بینی نموده بودند به نحوی به زباله دان تاریخ پیوست ولی جریان سرمایه داری که هم اکنون آمریکا خودرا نماد ویکه تاز آن می داند می خواهد در تمام عرصه ها سیطره خود رابه رخ بکشد وما با پوست،گوشت وخونمان بخصوص در ۴۰ سال گذشته بهتر وبیشتر آن رالمس کردیم .بنابراین اینکه حضرت امام(ره)می فرمایند هنر زیبا وپاک هنری است که کوبنده سرمایه داری مدرن ،کمونیسم خون آشام ونابود کننده اسلام باشد، یک اصل است و این نکته هم ،به نظر من یک ضرورت انکارناپذیر محسوب می شود.
"اسحاقی" در پاسخ به این سوال که چه تمهیداتی نیاز است تا برخی آثار نمایشی که تاحدی از مسیر تفکرات و آرمانهای امام راحل خارج شده اند بتوانند به این اندیشه ها نزدیک شوند افزود: ریشه وبن مایه تفکر امام ریشه در احیای مجدد دین اسلام است و بالاخره در طول تاریخ دین و احیای آن فراز وفرودهایی را داشته است. مثلا تصور کنید در زمان حضرت علی (ع) مردم از برخی زوایا دچار مشکلات شده بودند به گونه ای که بواسطه این مسائل کم کم از اطراف اسلام پراکنده می شدند و با جریان های دورو و ریاکارانه ای که داشتندسعی می کردند اسلام را ازمسیر اصلی خود منحرف کنند وامام علی چه تلاش هایی کرد وچه جنگهای تحمیل شده ای را پشت سر گذاشت اما ایستاد ولی در نهایت ایشان را با شمشیر زهرآلود به شهادت رساندند وآن ماجرای تراژیک رخ دارد.بعد ازآن ،اتفاق درباره امام حسن رخ داد و معاویه که نماد ظلم واستکبار آن مقطع ،نماد اسلام التقاطی واسلام مرفهین بی درد بود شکل جدی تری به خودش گرفت و بعداز آن نیز فاجعه بزرگ را پسرش یزید در کربلا ایجاد کرد ومتاسفانه عاشورا خلق شد. به هر حال دیدیم که بر سر ائمه چه اتفاقاتی را ایجاد کردند .بنابراین اگرما درواقع بخواهیم به این مسیر برگردیم و بویژه این مفاهیم را در آثار نمایشی تجلی دهیم می طلبد برگردیم به همان اسلام فقرای دردمند ،اسلام پابرهنگان و این یک ضرورت است که امام خمینی بارها براین کلام تاکید داشته وآن را به کار بردند.
وی گفت: امروزه بویژه سیطره سینمای غرب به قدری است که بسیاری از جوانان ما را تحت تاثیر سریال ها و فیلم های متعدد آمریکایی و غربی قرار داده وبه گونه ای که آن ها، بیشتر مفاهیمی که از آن طرف گفته می شود را به طور مستقیم یا غیر مستقیم می پذیرند وتحت تاثیر آن فرهنگ قرار می گیرند به هرحال وظیفه هنرمندان ما در عرصه نمایشی این است که آن ابعادی که، مغایر و مخالف با دین وفرهنگ ناب واصیل ایرانی دارد را شناسایی کنیم و با آنها مقابله کنیم و بهترین راه تجلی این موضوع هم در آثار نمایشی است؛ پس رویکرد روشن است. یعنی اگر از این رویکرد غفلت کنیم، به طور قطع ضرر وزیان می بینیم .مثلا غربی ها فیلم میسازند و امروز فیلم، بستری شده برای بیان تفکرات فلسفی آنها و مدام در آثارخودشان باورها وتفکرات فکری وفلسفی خود را بارفیلم ها میکنند اما ما متاسفانه گرفتاری وبدبختیهایمان را بار تولیداتمان می کنیم ودرواقع شرمنده ایم از اینکه درکشور اسلامی زندگی می کنیم و این را در بین هنرمندانمان دیدیم که قشر سلبریتی که متاسفانه اخیرا به جشنواره کن رفته بودند چیزی جز شرمندگی از زبانشان بیرون نمی آمد .گویی در کشوری زندگی می کنند که اجازه نفس کشیدن به احدی داده نمی شود در حالیکه همین آثار را دراین کشور ساختند. همین ها بهترین وبالاترین دستمزدها را درهمین کشور می گیرند ومتاسفانه پنجه به رخ همین مردم،فرهنگ ونظام می کشند بنابراین راه حلش این است که صادقانه برگردیم به مفاهیم عمیق خودمان و مقابله کنیم؛ البته منظورم این نیست که هرآنچه غرب می دهد غلط است نه بلکه معتقدم به گفتمان فرهنگی. ولی اگرقرارباشد غلبه و سلطه غرب به فرهنگ وهنر ما تجلی پیداکند وبنای نابود کردن فرهنگ وباورهای ما را داشته باشد باید بدون تعارف مقابله کنیم و علیه این سلطه بجنگیم؛ در واقع آنها با رفاه وشکم سیری خودشان به ما فشار می آورند ودر پی از بین بردن ما هستند بنابراین سینماگران ماهم باید به طور شرافت مندانه برگردند به همان مفاهیم.