فاطیماه میرزایی دخت؛ پیام پورفلاح، یکی از فعالان حوزه کارتون و کاریکاتور که خود را به عنوان کارتونیست معرفی میکند، در گفتگو با دیباچه در خصوص تفاوت کاریکاتور و کارتون اظهار کرد: به طور کلی، اسم عام کاریکاتور در ذهن افراد تداعی کننده چیزهایی شبیه به یکدیگر است، در حالی که اگر بخواهیم به طور تخصصی به تفاوتهای کارتون و کاریکاتور بپردازیم باید بگوییم که کارتون به آثاری گفته میشود که محور آنها موضوعاتی، چون فقر، گرانی، اختلاس و... است، اما کاریکاتور به آن دسته از کارهایی گفته میشود که محورشان پرتره و تصویر یک شخص واقعی است که از آن جمله میتوان به کاریکاتور چهرههای سیاسی، ورزشی، هنری و... اشاره کرد.
او در رابطه با دلیل ورودش به دنیای هنر اظهار کرد: از دوران کودکی به نقاشی علاقه داشتم؛ به طوری که یکی از سرگرمیهای من در آن زمان، نقاشی کشیدن از مکانهایی بود که به آن جا میرفتم و در این مسیر، پدرم مشوق جدّی من بود و به همین دلیل، مجله گل آقا را برای من میخرید و من هم از روی طرحها و کاراکترهای آن کپی میکردم و سپس، در حوزه هنری اصفهان ثبت نام و در کلاسهای کاریکاتور شرکت کردم.
این کارتونیست درمورد حس خود در زمان دریافت نخستین جایزه اش گفت: یکی از مهمترین و شیرینترین جایزههایی که در دوران نوجوانی دریافت کردم مربوط به جشنوارهای در بلژیک بود که حس خوبی برای من به ارمغان آورد و در حقیقت، انگیزهای شد که کارم را دنبال کنم و همین موضوع در جشنوارههای داخلی هم اتفاق افتاد که تجربه بسیار شیرینی بود.
پورفلاح با اشاره به فعالیتهای رسانهای خود در زمینه کاریکاتور و کارتون توضیح داد: من در این سال ها، با رسانههای مختلفی چون؛ روزنامههای سراسری و محلیِ اعتماد، رویداد ایران، اصفهان امروز، اصفهان زیبا و خبرگزاریها همکاری کرده ام و همچنین، سردبیر ماهنامه طنز " نیمروز" بوده ام. امّا در حال حاضر، به دلیل مساعد نبودن شرایط مطبوعات و این که خبرگزاریها نیز ستونی برای کاریکاتور، کارتون و نگاه انتقادی به موضوعات مختلف ندارند و اولویتشان این است کارهای بی خطرتری را انجام دهند، ترجیح میدهم که به طور مستقل فعایت کرده و دغدغه هایم را بدین صورت بیان کنم.
او درمورد ژانرهای کاریکاتور تصریح کرد: ما در کاریکاتور دو ژانر اصلی داریم که یکی، آثار ژورنالیستی و دیگری، آثار غیر ژورنالیستی هستند که نوع نگاه به مورد دوم متفاوت است و تا حدی بُعد هنری تری دارد که شاید بیشترین موضوعی که بتوان در کارهای من پیدا کرد موضوعات صلح محور است و به ترتیب، کارهای زیادی در حوزههای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی دارم و به همین دلیل، موضوعات آثارم را براساس دغدغه هایم انتخاب میکنم. به طور مثال؛ وقتی در حوزه ژورنالیستی، اخبار را رصد میکنم، مواردی که ذهنم را درگیر میکنند و دغدغه شان را دارم بهانه و موضوع کارهایم میشوند و بدنبال آن، مطالعه و تحقیق میکنم و سپس، اگر به ایدهای برسم که خودم را راضی کند دست به قلم میشوم و در این زمینه کار میکنم.
این کارتونیست با بیان متغیر بودن زمان برای خلق آثارش ادامه داد: این موضوع خیلی متفاوت است چراکه ممکن است خلق اثری در مدت زمان ۲۰ دقیقه تا نیم ساعت طول بکِشد در حالی که آثار دیگری هم هستند که کِشیدن آنها؛ یعنی از زمان شکل گیری ایده اولیه در ذهن من تا وقتی که برای تحقیق، بررسی و جزئیات خبر اختصاص می دهم و وارد ایده پردازی و اجرا می شوم، حداقل، ۸-۷ ساعت زمان می برد و البته کارهایی هم هستند که خلق آنها ممکن است طولانیتر باشد چراکه اخیرا به جز کاریکاتور، متناسب با ایده هایم، کارهای تدوین، تصویرسازی و گرافیک فوتومونتاژ هم اجرا می کنم و همه اینها بستگی به مدیوم انتخابی ام دارد.
پورفلاح، در رابطه با دغدغههای خود به عنوان یکی از فعالان حوزه کارتون و کاریکاتور افزود: هر کارتونیست و یا کاریکاتوریستی که نگاه انتقادی دارد، بدنبال این است که مشکلات موجود در شهر و کشور خود را از این طریق بیان کند و در حقیقت، هدف و دغدغه اش اصلاح این ایرادات و مشکلات است چراکه دوست دارد کشورش در جایگاه بهتری باشد و شأن مردم حفظ شود و به طور کلی، مشکلات اقتصادی و ساختاری که در کشور وجود دارد، ازبین برود. از اینرو، با توجه به این که همه ما با چنین چالشهایی روبرو هستیم، تلاش میکنیم که آگاهیهای لازم را به مردم منتقل کنیم.
این کارتونیست با اشاره به بازار کار کاریکاتور و کارتون در ایران تاکید کرد: متاسفانه، درآمد آنها به تنهایی در حدی نیست که به عنوان شغل درنظر گرفته شوند؛ به طوری که شغل اصلی تمام کارتونیست و کاریکاتوریستهای فعال در کشور چیزدیگری است که امکان دارد مشاغل صنعتی یا دیگر حوزههای هنری باشد. مثلا یکی از فعالیتهای اصلی ام، مدیریت هنری است و درآمد جدی من نیز از طریق این کار است. البته برخی از کارتونیست و کاریکاتوریستها، پروفایلهای حمایتهای مردمی دارند و یا کارهای سفارشی برای موضوعاتی با مضمون فرهنگ سازی هم انجام میدهند که درآمدشان از این طریق هم بدست میآید.
او درمورد میزان آزادی به منظور خلق آثار خود بیان کرد: وقتی که ما در نشریههای رسمی فعالیت میکنیم با ممیزیهای نانوشته زیادی روبرو هستیم که بخشی از آن طبیعی است و این موضوع در مطبوعات سراسر دنیا نیز وجود دارد، اما واقعیت این است که تعدد این ممیزیها در ایران بسیار زیادتر است. این در حالی است که دست ما برای انتشار آثارخود در صفحه شخصی مان بازتر است و راحتتر میتوانیم نگاه انتقادی به سوژههای موردنظر داشته باشیم، اما در هر صورت، وقتی آثاری در فضای کشور منتشر میشوند تابع قوانین نوشته و نانوشتهای هستند که امکان دارد با خود، خط قرمزهایی هم به همراه داشته باشند و واقعیت این است که من به شخصه خط قرمزهایی دارم و تلاش میکنم که به آنها احترام بگذارم. زیرا به هر حال، قصد دارم که به فعالیتم در این زمینه ادامه دهم حتی اگر چنین خط قرمزهایی را قبول نداشته باشم.
پورفلاح با اشاره به نقش صفحههای اجتماعی مثل اینستاگرام در مطرح شدن آثار او و دیگر همکاران فعالش در این بستر، بیان کرد: بدون شک، شبکههای اجتماعی با وجود محدودیتهایی نسبی برای درآمدزایی، بهترین رسانه برای بازدید هستند. مثلا زمانی که ما از طریق نشریههای به مراتب پُرتیراژ فعالیت می کردیم، حتی اگر همه آنها به دست مخاطب هم می رسید به دلیل این که اثر ما صرفا در یک ستون قرار داشت مخاطب کار ما نیز ۲۰ درصد مخاطبان کل نشریه بودند و درحقیقت، بازدید بسیار محدود بود. این در حالی است که وقتی همان اثر را در شبکه اجتماعی قرار می دهیم، در کمتر از چند ساعت، بازدید فوق العادهای دارد که به بیش از ۵۰ یا ۱۰۰ هزار و یا حتی نزدیک به یک میلیون می رسد که این موضوع بدون درنظر گرفتن بازنشرهای اثر در صفحههای دیگر است و این موضوع نشان میدهد که این دو رسانه سنتی و مدرن هیچ گونه شباهتی با یکدیگر ندارند تا جایی که یکی از ویدیوییهایم با موضوع نگاه انتقادی به سلبریتیها و تلویزیون در صفحه اجتماعی خودم بازدید میلیونی داشت و یا ویدیوی دیگری درمورد احمد مسعود داشتم که استقبال از آن نیز بی نظیر بود. اما از میان کارهایم، آثاری که با موضوع گرانی کار کرده ام به نوعی دلی تری هستند و با وجود این که یک سال از منتشر شدن آنها میگذرد هنوز در حال بازنشر شدن هستند.
او در خصوص کاریکاتور ایران در سطح جهانی گفت: کاریکاتورایران به ویژه در حوزه جشنوارهای و نمایشگاهی جزء شاخصهای جامعه جهانی است؛ به طوری که من در بلژیک، جایزهای را برنده شده بودم که در لوح آن، این طور نوشته شده بود: " شما سنتی از جوانان ایرانی را دوباره تکرار کرده اید. " و این واقعیتی انکارناپذیر است چراکه گاهی در بسیاری از جشنوارههای جهانی، تعداد شرکت کنندههای ایرانی از خودِ برگزار کننده نیز بیشتر است و این نشان میدهد کاریکاتور ایران در سطح جشنوارههای جهانی جایگاه خوبی دارد که جوان بودن هم در آن بسیار شاخص است و اگرچه میانگین سنی در بسیاری از جوامع کاریکاتور دنیا بالاست، اما ایرانیها عمدتا جوان هستند و همه اینها نشان از موقعیت خوب آن در سطح بین المللی است.
این کارتونیست در پاسخ به پرسشی مبنی بر تفاوت شرایط کارتونیست و کاریکاتوریستها در ایران و خارج از کشور تاکید کرد: جایگاه شغلی بسیاری از رشتههایی از جنس کارتون و کاریکاتور در برخی از کشورها تعریف شده است تا جایی که شأن و جایگاه ویژهای در رسانههای مطبوعاتی و همچنین، تعامل زیادی با کشورهای دیگر دارند. مثلا در NFT، هنرها به شکل متفاوتی در دنیای مدرن عرضه میشوند. این در حالی است که هنرمندان به دلیل تحریمها با محدودیتهای بسیاری روبرو هستند.
پورفلاح افزود: نکتهای که در خصوص آموزش کارتون و کاریکاتور برای افراد علاقهمند وجود دارد، این است که تجربه کاری در این دو حیطه بسیار به آنها کمک می کند تا نوع متفاوتی از دیدن را تجربه کنند و به نظرم این موضوع حتی برای آنها که نمیخواهند این رشتهها را به صورت جدی دنبال کنند نیز راهگشاست؛ به طوری که در مقدمه یکی از کتابهای تئوری کاریکاتور تالیف محمدحسین نیرومند، نوشته شده است که به همه توصیه می کنم برای یک بار هم شده کاریکاتور را تجربه کنند و این بسیار جالب است چراکه کارتون و کاریکاتور به قوه تخیل و خلاقیت زیادی نیاز دارند که بخشی از آن در فرآیند این رشتهها تربیت می شود. البته داشتن نگاه انتقادی و اهل مطالعه بودن و همچنین علاقه و پشتکار در این مسیر نیز بسیار راهگشا هستند و در این میان، استعداد فقط یک سرعت دهنده است که اگر از آن استفاده درست نشود تاثیر چندان زیادی در این مسیر ندارد.
این کارتونیست در پایان خاطرنشان کرد: تفاوت کاریکاتور و طنز در مقایسه با بسیاری از هنرها، به دلیل تیغ برّندهای است که دارند چراکه وقتی هنرمندان این عرصه، در آثارشان حرفهای تند و تیزی را بیان میکنند خطر بیشتری هم آنها را تهدید میکند. از اینرو، در جوامع مختلف به دلیل خط قرمزهای موجود، کارتونیست و کاریکاتوریستها همانند روزنامه نگاران، خبرنگاران و... با تهدید و خطرهای زیادی روبرو هستند و کار آنها جزء مشاغل پُر خطر رسانهای است.