توماج دانش بهزادی درباره حضور در پروژههای جدید و نقشهای متفاوتی که ایفا کرده، به دیباچه توضیح میدهد.
« دانش بهزادی » ابتدا درباره «لختگی» فیلمی که قرار است بهمنماه، در جشنواره فیلم فجر اکران شود، توضیح میدهد؛ او میگوید: « لختگی » درباره یک خانواده است که اتفاقاتی عجیب برایشان رخ میدهد. این خانواده در شمال کشور جمع شدهاند و ناگهان برخی رازهای این خانواده برملا میشود. من در نقش داماد این خانواده ظاهر شدم که مهندس است و سعی میکند به نتایجی که دوست دارد، برسد.
توماج دانشبهزادی، حال و هوای فیلم را این گونه شرح میدهد: فیلم یک درام بسیار جدی است. بازیگرها همه به یک میزان کاراکتری جدی دارند. فیلم درباره یک خانواده هشت نفره است که دور هم جمع شدهاند تا تکلیف زمینهای قدیمیشان را روشن کنند تا اتفاقی که میخواهند، انجام شود.
بازگیر فیلم لختگی ادامه میدهد: کاراکتر من در این فیلم یک مرد بدون عزت نفس است. کسی به حرف او گوش نمیدهد و به او توجه نمیشود. این آدم همواره در حاشیه است اما در اواخر فیلم دست به انجام عملی میزند که همه غافلگیر میشوند. تا جایی که فردی به او میگوید که تبدیل به یک آدم «تو سری خود فامیل» شده است.
بازیگر مستند «خط باریک قرمز» درباره نقشی که ایفا کرده بود، شرح میدهد: نقشی که به من پیشنهاد شده بود با غالب کارکترهایی که من بازی کرده بودم فرق داشت. اکثر نقشهایی که داشتم تفاوت شخصیتی زیادی با من داشتند. این کاراکتر هم همین طور بود. اگر که این بتوانیم کار را درست تمام کنیم، این پروژه یک پروژه بسیار خاص است.
این هنرمند از انگیزهاش درباره کار در این فیلم میگوید: من کارگردان پروژه را از پیش میشناختم و قبلا با او یک کار کوتاه کرده بودم. فیلمنامهنویس این کار هم فیلمنامهنویس بسیار خوبی است. آخرین نسخه فیلمنامه هم بسیار قوی بود و اصولا برای ما بازیگران هم فیلمنامه اهمیت زیادی دارد. فیلمنامه یک فیلمنامه خوب بود و بازیگران همه حرفهای بودند. من هم که با عوامل آشنا بودم فکر کردم این فیلم میتواند یک فیلم متفاوت و خاص شود.
او همچنین به جذابیت نقشی که بر عهده داشته اشاره میکند: این شخصیت بسیار از من دور است و به همین دلیل هم برایم جذاب بود. دوست داشتم بازی در این شخصیت لوس و بدون اعتماد بهنفس را تجربه کنم.
دانشبهزادی فضای طنز در این پروژه را اینگونه به تصویر میکشد: بسیاری از دوستان همیشه از من میپرسیدند که چرا طنز بازی نکردهام. حالا این شخصیت رگههایی از طنز دارد و من در فضایی جدا باید رگههایی از طنز را هم چاشنی بازیام میکردم.
این فیلم در شمال کشور فیلمبرداری شده است ؛ یکی از چالشهای ما در فیلمبرداری این فیلم، بارش باران است. فیلمبرداری در باران سخت است، هوا بسیار سرد میشود و باید مراقب باشیم بیمار نشویم. لوکیشن این فیلم مکانی بسیار زیبا در شمال است. فیلم هم در عمارتی که در ارتفاعات ماسال قرار گرفته، شکل میگیرد.
دانشبهزادی از حضور در جشنواره فجر خبر میدهد: حدود ۱۰ جلسه فیلمبرداری کردهایم و قرار است تا ۱۰ آذر فیلمبرداری پروژه به پایان برسد و پس از آن هم فیلم در جشنواره فجر اکران میشود.
شخصیتم در بینشان خاکستری است!
بازیگر فیلم «لختگی» از تجربه حضور در سریال «بینشان» صحبت میکند. او اظهار میکند: من در سریال بینشان بازیگردانم، در انتخاب بازیگر کمک میکنم و در یکی از نقشهای سریال هم بازی میکنم. کاراکتر من در بینشان کاملا با کاراکترم در لختگی متفاوت است.
او از شخصیت خاکستری «افشین» در «بینشان» تعریف میکند: نقش من در این سریال، فردی عاشق قدرت است که دوست دارد در یک شب به موفقیت برسد. او هرکاری میکند که زودتر به خواستههایش برسد. با این وجود این فرد رگههایی از انسانیت در خود دارد. او سرانجام زمانی دچار تناقض میشود که بین انتخاب انسانیت یا اهدافش چالش پیدا میکند. این کاراکتر خاکستری هم برای من بسیار جذاب و دلنشین است.
البته به نظر میرسد که شخصیت «افشین» چالشهای زیادی داشته. توماج دانشبهزادی تحلیل میکند: این نقش ابتدا خاکستری نبود اما در نهایت قرار شد هیچ یک از کاراکترها، شخصیت صفر یا شدی نداشته باشند. هر یک از انسانهای دنیای واقعی هم وقتی دست به انجام عملی میزنند متوجه نیستند مرتکب خطا شدهاند. نیازها باعث میشوند انسانها دست به اعمال مختلف بزنند.
به نظر میرسد افشین هم مانند همه ما، تقابلهای زیادی با خود دارد و مدام در حال حنگ با خود است. بازیگر سریال «بینشان» به جنبههای انسانی «افشین» قصه اشاره میکند: قرار شد برای این که شخصیت داستان تبدیل به یک کاراکتر منفی مصنوعی نشوند، شخصیت موقعیتهایی داشته باشد که جنبههای انسانی خود را هم نشان دهد. بالاخره هر فرد با توجه به جامعهای که در آن زندگی میکند، دست به اقداماتی برای بقا میزند. افشینِ بینشان، مثل همه انسانهای جامعه میتواند مثبت یا منفی باشد.
داستان سریال «بینشان» زندگی یک خبرنگار است که به نوعی با «افشین» قصه هم ماجراهایی دارد. دانشبهزادی اظهار میکند: سریال درباره خبرنگاری است که به مفاسد اقتصادی میپردازد و دست بر افشاگری پروندهای میکند که در نهایت مشکلاتی برای او به وجود میآورد.
او انگیزههای بازی در «بینشان» را برمیشمرد: یکی از دلایل اصلی بازی من در سریال بینشان، مرتضی رزاقکریمی است. ایشان مستندهای بسیار ارزشمندی ساختهاند و حضور او به عنوان تهیهکننده کار عامل دلگرمی من بود. راما قویدل هم سریالساز کاربلدی است. همه اینها باعث شد بالاخره بپذیرم در این سریال ایفای نقش کنم. ابتدا یک نقش به من پیشنهاد شد و من قبول نکردم. بعد از آن پیشنهاد بازیگردانی را قبول کردم و چند روز بعد هم بالاخره پذیرفتم رسما در پروژه حضور پیدا کنم.
به گزارش روابطعمومی سریال بینشان، قرار است زمستان امسال این سریال اکران شود. بازیگر نقش «افشین» بیان میکند: بینشان مقابل دوربین رفته است. من یکماه بازیگردان کار بودم. الان هم مهندسی شخصیتها انجام شده و همه شخصیتها کاملا پردازش شدهاند و بینشان اوایل بهمن به پایان میرسد و همزمان هم در شبکه سه اکران میشود.
نقش یک جادوگر یهودی متعصب و عاشق را بازی کردم!
توماج دانشبهزادی تجربه کار در سریال «سلمان فارسی» داوود میرباقری را هم در کارنامه خود ثبت کرده است. این بازیگر که برخلاف اکثر هنرمندان این حرفه، کمتر نقشهای شبیه بهم بازی کرده درباره این پروژه به خبرنگار دیباچه میگوید: در سلمان من یک جادوگر یهودی متعصب و عاشقم. البته در ابتدای امر قرار نبود این شخصیت شیفته کسی شود اما من این پیشنهاد را دادم. به نظرم آمد که اینگونه این شخصیت جنبههای انسانی بیشتری دارد. آقای میرباقری هم آنچنان انسان شریف و بزرگی هستند که پیشنهاد من را در راستای بهتر شدن فیلمنامه پذیرفتند. این جادوگر عاشق زن کولیاش است.
توماج دانشبهزادی که نقش جادوگری واله و شیدا را در این پروژه بر عهده گرفته است، ادامه میدهد:من شش ماه با پروژه سلمان فارسی همراه بودم. این پروژه مهر پارسال شروع شد و اواخر اردیبهشت هم به پایان رسید.
البته به نظر میرسد توماج دانشبهزادی هم تجربه خیلی خوبی از کار در تلویزیون نداشته است. دانشبهزادی ماجرا را این گونه شرح میدهد: من سالها با احتیاط به سمت تلویزیون میرفتم و ترجیح میدادم در تلویزیون بازی نکنم اما حالا به این نتیجه رسیدهام که اتفاقا بازیگران خوب باید تلویزیون هم توجه کنند. اگر همه بازیگران با تلویزیون قهر کنند، کیفیت کارهای تلویزیون به شدت پایین میآید. وظیفه تلویزیون این است که از عواملی که برایش زحمت کشیدهاند، مراقبت کند اما متاسفانه تلویزیون تا به حال، چنین نکرده است.
با این حال انگار مهر و محبت مردم و دنبالکنندگان صداوسیما آن قدر زیاد است که به همه این مسائل ارجح است: من مدت زیادی فکر میکردم مردم تلویزیون تماشا نمیکنند اما از برخوردهایی که مشاهده میکنم متوجه میشوم مردم هم تلویزیون تماشا میکنند.
حضوردر پروژه بینالمللی و چالشهای آن
دانشبهزادی همچنین از حضور در یک پروژه بزرگ بینالمللی پردهبرداری میکند: پس از سلمان من در یک پروژه بینالمللی به نام «بهار است» هم کار کردم. این پروژه درباره جنگ آذربایجان و ارمنستان است. در این سریال نقش یک فرمانده نفوذی آذری را بازی میکنم. من تنها بازیگر بینالمللی آن پروژه بودم. کارگردان این سریال در یکی از بهترین دانشگاههای آمریکا تحصیل کرده است و تقریبا همه بازیگرهای خوب ارمنستان در آن بازی میکنند.
او میافزاید: این فیلم درام، اردیبهشت ماه در آمریکا و ارمنستان اکران میشود و قرار است به جشنوارهها فرستاده شود. خود ارمنستان هم هزینه زیادی برای این فیلم کرده است. خانوادهای ارمنی که مجبور به درگیری با جنگ میشوند. این خانواده هنرمند، چالشهای زیادی دارند و جنگ تاثیر زیادی بر آنان میگذارد.
دانشبهزادی در آخر از چالشهای این کار هم صحبت میکند: من یک ماه در ارمنستان بودم و تنها یک مترجم ارمنی-ایرانی داشتم. برای ارتباط با کارگردان باید انگلیسی حرف میزدم و این اولین بار بود که چنین فضایی را تجربه میکردم. با این حال تجربه. تجربه بسیار خوبی بود. شکل کارگردانی خیلی با اینجا متفاوت بود اما خوشبختانه آن طرف هم راضی بودند.
گفت و گو از : مریم رحیمی