«بهنام خدارحمی» موسیقی دان و آهنگساز مطرح کشور، فعالیت موسیقایی خود را از ۶ سالگی با نوازندگی ساز آکاردئون شروع کرد و با ادامه فعالیتها در این عرصه و تحصیل در هنرستان موسیقی پس از مدتی به همکاری با واحد موسیقی تلویزیون دعوت شد. نقش آفرینی در بیشتر از ۲۰۰ اثر موسیقی با عنوان آهنگساز، تنظیم کننده، نوازنده و ناظر ضبط و کسب فیض از محضر اساتید بنام موسیقی، پیشکسوتانی همچون «پرویز یاحقی»، «اسدالله ملک»، «همایون خرم»، «فرهنگ شریف»، «فریدون شهبازیان»، «فضل الله توکل» و «مجتبی میرزاده» و... از افتخاراتی است که در مسیر حرفهای خود کسب کرده است؛ او تا کنون با خوانندگان مطرحی همچون «اکبر گلپایگانی (گلپا)»، «حسین خواجه امیری (ایرج)»، «علیرضا افتخاری»، «بهرام حصیری»، «محمد معتمدی»، «احسان خواجه امیری» و... در زمینه آهنگسازی همکاری داشته است. این هنرمند به تازگی کتابی با نام «سمفونی یک نفره» را به چاپ رسانده است؛ به بهانه این کتاب گفت و گویی اختصاصی با او داشتهایم.
«بهنام خدارحمی» موسیقی دان و آهنگساز درخصوص ایده نگارش کتاب " سمفونی یک نفره " گفت: از مدتها پیش به این کار علاقه داشتم و دلنوشتههای بسیاری نوشته بودم، اما هیچ وقت به شکلی جدی به این قضیه نگاه نمیکردم تا اینکه به صورتی کاملا اتفاقی از طریق یکی از دوستانم تشویق به انتشار دلنوشتهها و داستانهای کوتاهم شدم، رمان «سمفونی یک نفره» بر مبنای واقعیت است، هرچند بخشهایی از آن تلخ است و مایل به مرور آن نبودم، اما شخصا در کنار این تلخیها درسهای بسیار خوبی از آنها گرفتم. در این رمان واقعیت عشق به خوبی قابل لمس است و خواننده را به این نکته میرساند که هر اندازه انسان با تلخی و بی مهریهای روزگار و اطرافیان گرفتار بشود با معجزهی عشق میتواند، تلخیهای روزگار را بگذراند.
«بهنام خدارحمی» که این روزها علاوه بر آهنگسازی فعالیت در عرصه خوانندگی را هم تجربه میکند در این خصوص به خبرنگار حوزه موسیقی " دیباچه" گفت: در حال حاضر مشغول تنظیم کار دومم در زمینه خوانندگی هستم، از آنجا که اصلیت من لر بختیاری ست، یک سری ملودیهای لری را با حال و هوای تلفیقی و فیوژن آماده کردهام که با ساز کمانچه اجرا کنم. اگرچه در حیطه خوانندگی فعالیت میکنم، خودم را خواننده نمیدانم و تنها سعی میکنم که حسی برای مخاطب ایجاد کنم تا به موسیقی اصیل ایرانی جذب شود. در قطعه اولی که خواندهام تنظیم و سازبندی کاملا الکترونیک و پاپ است منتهی حال و هوای خواندن من ایرانیزه است. شاید خواندن به سبک ایرانی در ذهن مخاطب مساوی با تحریرهای سنگین باشد، اما باید بگویم ایرانی خواندن من با این حال و هوا نیست من ایرانی خواندهام، اما با حال و هوای امروز. این موضوعی است که مدتها در ذهنم بود و به آن فکر میکردم تا بتوانم از این طریق مخاطبان موسیقی ایرانی را جذب کنم تا کششی برای بیشتر گوش کردن به موسیقی ایرانی ایجاد کنم.
این آهنگساز در پاسخ به این پرسش خبرنگار حوزه موسیقی " دیباچه " که چه تعریفی از موسیقی تلفیقی دارد؟ و آیا اساسا تلفیق را ابزاری در خدمت موسیقی اصیل ایرانی میداند و یا عاملی تخریب زا؟ اظهار داشت: متأسفانه بعد از انقلاب ما تنها شنونده دو نوع موسیقی هستیم، موسیقی کلاسیک ایرانی به شکلی محدود و خاص که تنها یک عده خاص تصمیم میگیرند که به چه شکل و شمایلی اجرا و تولید بشود و موسیقی پاپ.
امروزه موسیقیهایی نظیر موسیقی محلی که جزئی از موسیقی کلاسیک ایرانی و بسیار غنی هستند، کمتر مورد توجه قرار میگیرند.شخصا مدتی که بر روی موسیقی محلی خودمان (لر بختیاری) کار میکنم، میبینم که چقدر ملودیهای این موسیقی ساده و در عین حال عمیق و تأثیرگذار هستند درحالی که شوربختانه بسیار مظلوم واقع شدهاند؛ البته مدت زمان کوتاهی است که به لطف شبکههای مجازی این موسیقی بیشتر شنیده میشود به همین دلیل من هم سعی کردهام، ملودی اصلی لری را با مقداری از تنظیمهای جدید و فیوژن مخلوط کنم که اصطلاحا به آن تلفیق میگویند تا با توجه به جدا ماندن مخاطب جوان از موسیقیهای بومی و محلی بتوانم گوش این نسل را اندکی با موسیقیهای اصیل محلی آشنا کنم.
وی ادامه داد: ما وقتی در مورد موسیقی اصیل ایرانی صحبت میکنیم باید به این نکته توجه کنیم که این موسیقی ۴۲ سال است که ۸۰ درصد از مخاطبانی که باید داشته باشد را ندارد و تنها ۲۰ درصد مخاطب دارد که آنها هم مخاطب خاص هستند و نه عام. در نتیجه برای شناسایی موسیقی اصیل ایرانی باید ترفندی بزنیم، اگر بخواهیم موسیقی کلاسیک را با همان بافتی که قبلا داشت ارائه بدهیم، چون به گوش مخاطب نا آشناست، مقداری درک و جذب آن سخت است، شخصا همیشه در هر ژانری که کاری انجام دادهام، سعی کردهام اصالت موسیقی کلاسیک را از نظر ملودی حفظ کنم و تنظیم و ارکستراسیون را مقداری پاپ گونه و امروزی انجام بدهم به این دلیل که گوش مخاطب با آن نوع از موسیقی آشنا است و از این طریق شاید بیشتر به شنیدن موسیقی کلاسیک ایرانی جذب شود.
این موسیقی دان در ادامه بیان کرد: متأسفانه وقتی شما مدت زیادی به مصرف غذاهای فست فودی روی میآورید و از خوردن غذاهای سالم، اصیل و آرام پز دور میشوید، خود به خود ذائقه شما به سمت غذاهای فست فود میرود و از اصالتی که در غذاها هست دور میشوید و آرام آرام بعد از مدتی از این غذاها بدتان میآید و دوری میکنید. دقیقا موسیقی کلاسیک ایرانی هم به همین شکل است، الان چهل و اندی سال است که مردم را از نعمت شنیدن موسیقی کلاسیک ایرانی محروم کردهایم و آنگونه که باید از این موسیقی استفاده نمیکنیم، بنابراین ذائقه شنیداری مخاطبان مقداری از فضای موسیقی کلاسیک ایرانی دور شده است، امیدوارم با گسترش شبکههای مجازی، موسیقی کلاسیک ایرانی بیشتر شنیده شود تا مخاطبان بیشتری را جذب خود کند وهمه به جایگاه و عمقی که این موسیقی دارد پی ببرند و لذت واقعی این موسیقی را درک کنند.
وی که در هر دو سبک از موسیقی، سنتی و پاپ فعالیت چشمگیری داشته است در خصوص دلیل عدم فعالیت در یک سبک مشخص اظهار داشت: معمولا متناسب با سفارشی کاری که دریافت میکنم چه در آهنگسازی و چه در تنظیم فعالیت میکنم، به طور نمونه زمانی برای «احسان خواجه امیری»، " هرچی آرزوی خوبه " را تولید و تنظیم کردم که در ژانر پاپ است و زمانی دیگر هم برای «محمد معتمدی» کارهایی ساختهام که در ژانر موسیقی کلاسیک است؛ صرفا موزیسین موسیقی پاپ و یا کلاسیک نیستم و متناسب با خواننده و ژانر کاری که سفارش میدهد فعالیت میکنم و خودم را مقید به یک حیطه نمیکنم؛ در آثار من موسیقی کوچه بازاری، لری، ترکی، کلاسیک ایرانی، پاپ، جاز و... دیده میشود. درواقع هر کاری را متناسب با سفارشی که داده شده سعی کردهام به بهترین نحو انجام بدهم.
آهنگساز «هرچی آرزوی خوبه» ضمن بیان این نکته که یکی از ملاکهای همکاری با خوانندگان صدای آنهاست، افزود: اینکه خواننده در چه حال و هوایی قرار است کار را اجرا کند اهمیت زیادی برای من دارد و تقریبا تکلیف من را مشخص میکند تا بتوانم آنچه از نظرم بهترین است را پیشنهاد بدهم، اما در مواقعی باید با تهیه کننده در ارتباط باشم متأسفانه دستم مقداری بسته است و باید گوش به فرمان تهیه کننده باشم که مایل به چه چیزی است.
گفت و گو از : اعظم صفایی