مدیر پایگاه میراث جهانی چغازنبیل و هفتتپه گفت: برداشت اشتباه، باعث انتشار خبری در خصوص کشف ۲۳ اسکلت در یک کاوش در هفتتپه شد اما این کشف مربوط به ۵۰ سال پیش است.
عاطفه رشنویی در خصوص این خبر اظهار کرد: یکم شهریور امسال یک رسانه مصاحبهای را با اسماعیل (احسان) یغمایی منتشر کرد که مروری بر دههها تجربه و حضور این پیشکسوت در محوطههای مختلف و مشاهدات وی از کاوشها در این محوطهها است.
وی افزود: بخش کوتاهی از این مصاحبه در مورد هفتتپه و کاوش در آرامگاه معروف به آرامگاه دستهجمعی هفتتپه است که استاد یغمایی که بنا به اسناد تصویری در کاوش این گور شرکت داشت، به درستی به حضور ۲۳ اسکلت در گور اشاره میکند.
مدیر پایگاه میراث جهانی چغازنبیل و هفتتپه در ادامه گفت: عنوان این خبر موجب شد در اذهان عمومی تصوری شکل گیرد که این گور و ۲۳ اسکلت آن به تازگی کشف شدهاند در حالی که کاوش آنها به بیش از ۵۰ سال پیش بر میگردد.
وی در ادامه به داستان کاوش این گور دستهجمعی اشاره کرد و افزود: در کاوشهای دهه چهل شمسی در هفتتپه که به سرپرستی نگهبان انجام شد، دو گور دستهجمعی به دست آمد که گور اول که ابعاد بزرگتری داشت، همان گور معروفی است که بخشی از طاق هلالی آن در جریان تسطیح زمینهای نیشکر و راهسازی، آشکار و آغازگر سالها کاوش در هفتتپه شد.
رشنویی با بیان اینکه در گور اول یک تدفین دستهجمعی به دست آمد که در این تدفین نظم خاصی در قرار گرفتن اسکلتها وجود نداشت، گفت: گور دوم که به گور دستهجمعی هفتتپه معروف است، یکی از منظمترین تدفینهای تاریخ ایلام را به نمایش گذاشته بود که در آن ۲۳ اسکلت در کنار هم قرار گرفته بودند.
وی در توصیف این گور به نقل از نگهبان در کتاب گزارش کاوش هفتتپه بیان کرد: ۱۴ عدد از این اسکلتها به موازات یکدیگر و بقیه احتمالاً به دلیل وجود فضای ناکافی به صورت نامنظم قرار داشتند.
مدیر پایگاه میراث جهانی چغازنبیل و هفتتپه تصریح کرد: آنچه نگهبان در مورد آن به یقین صحبت میکند، مشاهدات وی و نحوه قرار گرفتن اسکلتها است.
وی به نقل از نگهبان در تفسیر این گور اظهار داشت: کیفیت و وضعیت استخوانها و پوسیدگی شدید آنها به نحوی بود که اظهار نظر و تشخیص درباره جنس خاص زن و مرد و همچنین کامل یا ناقص بودن اعضای بدن امکانپذیر نبود و بعضی از فکها دور از محل خود و روی سینه قرار داشتند ضمن آنکه بیشتر دندانها سالم بودند و به نظر میرسد که اسکلتها به افراد جوان تعلق داشتند.
رشنویی با اشاره به اینکه نظریات مختلفی در مورد علت این تدفین از جنگ یا مرض واگیردار تا آرامگاه خدمتکاران و امرای مملکت و همسران متعدد شاه مطرح شد که هر یک به نوبه خود ممکن است مورد پرسش قرار گیرد، گفت: در کاوشهای بعدی در هفتتپه تعداد زیادی الواح گلی و سنگی پیدا شد که از موضوعات مختلفی شامل انواع و میزان هدایا و پیشکش به معابد، دستمزد خدمتکاران، شرح وظایف و جریمه به دلیل کوتاهی در کار صحبت شده بود.
وی افزود: متن این الواح موجب شد گمانهایی در مورد ارتباط این گورها و ساختمان آن با معبد مطرح شود که کاوشهای بیشتر و ترجمه الواح مشابه دیگری که از شوش به دست آمده بود، موجب شد که تا حدودی این گمانها با تردید روبهرو شوند.
مدیر پایگاه میراث جهانی چغازنبیل و هفتتپه اضافه کرد: اکنون میدانیم بر اساس مطالعات دهههای اخیر، در ماهیت معبد بودن آرامگاههای دستهجمعی شبهاتی جدی وجود دارد.
وی یادآور شد: در زمان نگهبان و پس از وی تعدادی کمی از الواح هفتتپه ترجمه شدند و بخش بسیاری از آنها به دلیل پیچیدگی این متون و انگشتشمار بودن زبانشناسان مسلط به این الواح ناخوانده باقی مانند.
رشنویی در ادامه به رویکردهای جدید در پایگاه میراث جهانی چغازنبیل و هفتتپه اشاره کرد و گفت: کاوش در هفتتپه نیز مانند هزاران محوطه دیگر آغازگر هزاران پرسش جدید شده است تا جایی که امروزه علوم میان رشتهای به کمک باستانشناسی آمده تا بسیاری از این پرسشها را پاسخ دهد.
وی افزود: در این میان، استخوانشناسی ممکن است به روشن شدن علت مرگ، جنسیت، سن و رژیم غذایی استخوانها کمک کند.
مدیر پایگاه میراث جهانی چغازنبیل و هفتتپه بیان کرد: در سه سال گذشته تلاش کردهایم که با دعوت از استخوانشناسان، زبانشناسان و سایر متخصصان از سرتاسر دنیا رازهای سر به مهر این محوطه مهم ایلامی را بگشاییم و امروز باعث خوشحالی است که جامعه به چنین موضوعاتی علاقهمند است و اسکلتهای هفتتپه پس از نیمقرن بار دیگر موردتوجه علاقهمندان قرار گرفته است.
وی همچنین در پاسخ به پرسشی در خصوص محل نگهداری ۲۳ اسکلت پیشگفته اظهار کرد: این استخوانها تا دهه ۶۰ در موزه هفتتپه نگهداری میشدند اما با توجه به جنگ تحمیلی و تخلیه موزهها در این دوران، اسکلتها به مخازن امن منتقل شدند و اکنون نیز به صورت پراکنده در موزههای شوش، هفتتپه و موزه ملی نگهداری میشوند.