فاطمه شعبانی : « فریده دریامج» از خطه گیلان و بعد از سالها
با لهجه گیلانی صحبت میکند. در اغلب سریالها و فیلمها در نقش یک خانم مهربان ظاهر
میشود. او که در سریال آچمز نقش خاله زینت- به نوعی فالگیر روستا- را بازی میکند
درباره نقش خاله زینت میگوید:« خاله زینت به مصیب اعتماد به نفس می دهد که راهش
را پیدا کند و آدم قوی شود و از بیعرضگی و دست پاچلفتیگری در بیاید.»
شما در سریال آچمز نقش خاله زینت را بازی میکنید یک کم از نقشتان تعریف
کنید؟
در واقع خاله زینت، خاله مصیب( بازیگر اصلی سریال)
بود که در عین حال در روستا همه روی او حساب میکردند و احترامش را داشتند. برای
خواهرش هم همراه خوبی بود. کسی است که به مصیب اعتماد به نفس میدهد که راهش را
پیدا کند و باعث میشود تا او جرات پیدا کند و آدم قوی شود و از بیعرضگی و
دست پاچلفتیگری در بیاید. درکل مصیب با حرفهای خاله زینت تغییر میکند و اصطلاحا زبانش
باز میشود و میتواند برای گوسفندها سخنرانی کند!!! طلسمی را که به مصیب میدهد
در واقع یک چیز الکی است که میخواهد مصیب دلش به آن خوش و به خودش اعتماد داشته
باشد تا راهش را پیدا کند.
روستایی که
سریال آچمز در آن فیلمبرداری شده ، کجاست؟
روستایی نزدیک چهار دانگه، محلی به اسم مرتضی گرد
که شخصا اولین بار بود آنجا را میدیدم
البته یک بخشی از سریال هم در روستای کبوتر آهنگ در همدان ضبط شده است.
بازی در این سریال چطور بود؟
گروه صمیمی و خیلی خوبی بود و صمیمیت گروه را خیلی
دوست داشتم. این خوب بودن باعث میشود آدم بهتر کار کند و بیشتر مایه بگذارد. یک
وقتی درگروه چند نفر ناسازگار هستند یا جو گروه طوری است که آدم راحت نیست و سرکار
که میآیی به قدری آدم را اذیت میکنند که دوست داری کار زودتر تمام شود و خلاص
شوی اما گاهی جو گروه جوری است که ته دلت میگویی کاش این کار ادامه پیدا کند و
بازهم با این گروه باشم. من خیلی راضی بودم. تهیه کننده وکارگردان بسیار فهیم و با
اخلاق بودند. من این اولین کارم با آقای خوشبخت بود و امیدوارم دوباره با ایشان کار
کنم.
درحال حاضر مشغول چه کاری هستید؟
فعلا تمرین تاتر میکنم. نمایش نامه ای است به نام
نازگل که میثم یوسفی کارگردانی میکند و کارمان برای جشنواره سنتی قبول شده و در
حال تمرین هستیم تا برای جشنواره اجرا کنیم.
در میان فیلم ها و سریالهایی که بازی کردید کدام یک
را بیشتر دوست دارید؟
تقریبا همه نقشهایی را که بازی کردم دوست داشتم اما
در سریال عمارت فرهنگی نقش مادر شاه را بازی میکردم که خیلی دوست دارم و یک سریال
هم حدود 20 سال قبل بازی کردم به نام فقط به خاطر تو که مناسبتی و برای ماه رمضان
بود خیلی از مردم هنوز من را به اسم خاله بتولِ آن سریال میشناسند!
اگر به سن18 سالگی برگردید باز همین راه را انتخاب میکنید؟
بله قطعا. تاتر
خانه اول من، رادیو خانه دوم و تلویزیون و سینما خانه سوم من است. کار در رادیو را
دوست دارم من از سال 1353 که دانشجو بودم به رادیو رفتم و هنوز هم هستم و کار
رادیو را خیلی دوست دارم.
اینکه میگویند: رادیو نان ندارد چقدر صحت دارد؟
بعضی کم
لطفی میکنند یا پرتوقع هستند. ولی من راضی ام؛ شاید به دلیل اینکه من فقط به
رادیو بسنده نکردم و عرصه تاتر ، سینما و تلویزیون را هم امتحان کردم. در کل آدم
قانعی هستم شاید کسانی که بخواهند به تنهایی از طریق رادیو امرار معاش کنند برایشان
مشکل باشد ولی من به طور کل شاکرم.
شما هنوز ته لهجه گیلکی تان را حفظ کردید، تا چند
سالگی در گیلان بودید؟
من متولد تهران هستم ولی خیلی از سالهای عمرم را در
گیلان گذراندم. پدر، مادر و همسرم گیلانی هستند . سعی میکنم لهجه ام را حفظ کنم
و پنهانش نکنم. اصلا چرا پهنان کنم؟ گیلانی
بودن افتخار است گیلانی ها با فرهنگ هستند و اصالت دارند. موسیقی و تاترشان قدمت
دارد و یک زمانی گیلان تنها راه ورود خارجی ها بوده و دروازه اروپا به حساب میآمده
است. اینها جز اصالت ماست و باید حفظ شود. درست نیست که این گویشها فراموش شود و
همه تهرانی حرف بزنند. ما باید فرهنگ، موسیقی، صنایع دستی و زبان بومی مان را حفظ
و به نسلهای آینده ها تحویل بدهیم. در
واقع سعی میکنم با واژه های قدیمی گیلان ارتباط برقرار کنم و واژه های قدیمی را
یاد بگیرم الان شما خیلی ها را میبینید که بلد نیستند محلی حرف بزنند این خیلی
تاسف آور است که زبان مادری شان را بلد نیستند. من هنوز هم میگردم و واژه های گیلانی را پیدا میکنم که
این چه معنی میدهد و از خودم میپرسم چرا من تا به حال این را از کسی نشنیدم؟
با فرزندتان
گیلانی صحبت میکنید؟
نه گیلانی
صحبت نمیکنم ولی بچه های من کاملا گیلانی
بلد هستند.
بهترین بازخوردی که تا به حال از فیلم ها و
سریالهایتان گرفتید چه بوده است؟
اتفاق میافتد که مردم من را که میبینند میگویند
شما همان مادر مهربان شمالی هستید؟ این برای من خیلی با ارزش است که اسم من یادشان
نیست اما مهربانی من در خاطرشان مانده است.
این مهربانی چقدر از شخصیت خودتان نشات میگیرد؟
من نمیتوانم از خودم تعریف کنم اما دوستان و
اطرافیان میگویند که مهربان هستم. سعی میکنم در زندگی آدم مهربان و مثبتی باشم و
در مشکلات و گرفتاری ها به درد کسی بخورم
و جوابش را هم از آن بالایی میگیرم.
فصل مسافرت است و طبق معمول هدف خیلی از گردشگران
مازندران و گیلان، به عنوان یک شمالی چه توصیه ای به مردم دارید؟
به طبعیت عشق
بورزند و خیال کنند طبیعت خانه خودشان است. من خیلی متاثر میشوم وقتی میبینم مردم
روی زمین، در آب دریا و رودخانه آشغال میریزند و آلوده میکنند. بارها پیش آمده
که خم شده ام و آشغال را جمع کرده ام. وظیفه ماست این طبیعت زیبا را به دست نوه
ها، نتیجه ها و نسل آینده برسانیم. با حیوانات مهربان باشید غذاهای اضافه را که میخواهید
در سطل آشغال بریزید برای گربه ها بگذارید. هوا خیلی گرم است حواستان به پرنده ها
باشد پشت پنجره یک ظرف کوچولو آب بگذارید گنجشکها، یاکریم ها و کبوترها بخورند، در
این هوای گرم تشنه شان میشود و گناه دارند.