فاطمه شعبانی : کلر ژوبرت متولد فرانسه و بیش از 30
سال است که در ایران زندگی میکند. لیسانس علوم تربیتی، فوق لیسانس ادبیات کودک دارد. کار
نویسندگی و تصویرگری را همزمان از سال ١٣٧٥ آغاز کرده است و به دو زبان فارسی و
فرانسه مینویسد. از سال ١٣٨٨ همکاری با نشریات کودکان را آغاز کرده و از آن زمان
عضو گروه کارشناسی داستان رشد نوآموز است و با مجلههای سروش کودکان و خردسال،
نبات کوچولو و گاهی نشریات کودک دیگری (پوپک، دوست، سه چرخه) همکاری دارد. از سال
١٣٩١ تا ١٣٩٣ عضو گروه کارشناسی داستان سروش خردسال شده و به مدت یک سال (١٣٩٢) عضو
کارگروه بررسی کتاب خردسال نهاد کتابخانههای عمومی کشور بوده است. برگزاری نمایشگاه
کتاب امسال، بهانه ای بود تا به سراغ این نویسنده کودک و نوجوان برویم که تعداد
زیادی کتاب در این زمینه نوشته و تصویرگری کرده است و از دلایل میزان پایین
کتابخوانی در بین بچه ها بپرسیم و بشنویم .
تیراژ پایین
کتاب های کودکان درایران گویای این قضیه است که بچه های ما رغبت چندانی به کتاب خواندن
ندارند٬ دلیل آن نبودن کتابهای خوب است یا دلیل دیگری دارد؟
کتابهای خوب
کم نیست. به نظرم مشکل اصلی ضعف در معرفی و توزیع این کتابهاست. در
حال حاضر اقدامهای زیادی در سراسر ایران برای ترویج کتابخوانی در
میان بچهها صورت میگیرد، به
خصوص در شهرستانها اما با توجه به عوامل مختلفی مانند گرانی کتاب،
فراوانی کتابهای کمارزش و
بازاری، ضعیف بودن عملکرد خیلی از کتابفروشیها و کتابخانهها، مشغلههای درسی
بچهها و جذابیت چشمگیر دنیای تکنولوژی، تلاشهای فراوانی
باید انجام شود.
کتاب کودک
چه ویژگی هایی باید داشته باشد که بچه ها را جذب و به کتابخوانی ترغیب کند؟
عوامل زیادی در جذاب بودن یک کتاب کودک دخیل است، از
جمله جذابیت ظاهری و دلنشین و گویا بودن تصویر روی جلد و تصاویر داخل کتاب، کنجکاوی
برانگیز بودن عنوان، انتخاب درست فونت و صفحهآرایی مناسب،
اطناب نداشتن متن، متناسب بودن موضوع و مضمون با سن و دغدغههای مخاطب،
قوی بودن ساختار داستان و غیره... و البته این هم ضروری است که
نویسندگان، تصویرگران و مترجمان هم همت کنند تا کارهای خیلی قویتری را به بچهها
ارائه بدهند.
باتوجه به اینکه کودکی ونوجوانی شما در
کشور فرانسه سپری شده٬
نظام آمورشی فرانسه چکار می کند که بچه ها این همه به کتابخواندن رغبت دارند؟ از
سوی دیگر اشکال کار نظام آموزشی ما کجاست
که بچه های ما از تمایل چندانی به کتاب خواندن نشان نمیدهند ؟
جوابم قطعا
ناقص خواهد بود اما چند نکته در این مورد به نظرم میرسد: یکی
این که وقتی بچه بودم، عاشق کتابهای درسی فرانسه مقاطع مختلف دبستان بودم، به خصوص
به خاطر داستانهایی که داشتند. اما آیا کتابهای فارسی
مقاطع مختلف دبستان طوری طراحی میشوند که بچهها عاشقشان باشند؟
دیگر این که نظام آموزشی فرانسه تأکید روی درک مطالب به جای حفظ دارد و تا جایی که
میدانم، معلم اجازه ندارد آنقدر درس
و مشق در خانه بدهد که دانشآموز از هر چه نوشته است کلافه و زده بشود و دیگر این
که کتابخوان بودن در جامعه فرانسه یک ارزش محسوب میشود و مطالعه
در اماکن عمومی یک رفتار معمولی و پسندیده است.
با توجه به اینکه شما مادر هستید، در زمان کودکی فرزندانتان را چطور به کتابخوانی
تشویق می کردید؟
زمانی که فرزندانم کوچک بودند، خیلی برایم مهم بود که مثل من
عاشق مطالعه بشوند و خیلی برایشان کتاب میخواندم یا قصه میگفتم. زمانی هم که با سواد شدند این کار را متوقف نکردم. کتاب
خواندن در کنار هم یکی از لحظات شاد و شیرین برنامه روزانهمان بود. سعی کردم بهترین کتابها را در دسترسشان قرار بدهم، آنها را به کتابفروشی و کتابخانه ببرم، تشویقشان کنم تا با دوستانشان کتاب رد و بدل کنند. اما مطمئنم بزرگترین عاملی که باعث شد کتابخوان باشند همان همراهی صبورانه و
مطالعه با هم یا در کنار هم بوده است. بچهها کم حوصلهاند و این
که با سواد شده باشند معمولا کافی نیست تا بتوانند راحت و روان کتاب بخوانند و از آن
لذت ببرند. پس ما بزرگترها باید تا زمانی که بچهها احساس نیاز کنند همراهیشان کنیم، حتی اگر لازم باشد تا سن نوجوانی. چه اشکالی دارد
پدر یا مادر در کنار فرزند نوجوانش بنشیند و با صدای بلند برایش کتاب بخواند یا به
کتاب خواندش گوش کند؟ به هر حال اگر همه تلاشهای لازم برای کتابخوان کردن بچهها، چه در خانواده چه در جامعه، صورت گرفته بود، حق داشتیم ناامید
باشیم. اما جای کار بسیار است، از تألیف و ترجمه گرفته تا توزیع و ترویج، با این امید
که تأثیرگذار باشد به یاری خدا.
چطور میشود
سبک زندگی اسلامی -ایرانی را در آثار کودکان اشاعه داد و مفاهیم دینی را با زبان داستانی
بیان کرد؟
برای این
که چنین داستانهایی تأثیر گذار باشند خیلی مهم است که واقعا داستان
باشند، نه متنی آموزشی و شعاری. استفاده از طنز و خلاقیت و نوآوری در روایت هم میتواند به
جذاب بودن چنین داستانهایی کمک کند و البته تصویرگری هم نقش خیلی مهمی دارد.
در ضمن نویسنده و تصویرگر میبایست از افراط و تفریط پرهیز کنند و مواظب پیامهای ضمنی
و احیانا ناخواسته متن و تصاویر باشند. به عنوان مثال مسئله حجاب در تصویرگری کتابهای کودک
معمولا به عنوان یک امر فاقد منطق نشان داده میشود که
در هر موقعیتی، به صورت کامل یا ناقص، باید استفاده شود.