مهدیه بهارمست: گرانی و بیکاری در هر جوامعی باعث بروز نارضایتیهایی می شود که بعضا ممکن است این
اعتراضات به خیابانها کشیده شود تا بلکه دولتمردان با شنیدن صدای معترضین تصمیمات
مدیریتی مناسبی را برای درمان بیماری اقتصاد تجویز کنند؛البته در هر اعتراضی بعضا شاهد
این هستیم برخی از آب گل آلود ماهی گرفته و به
جای اعتراض مسالمت آمیز با رفتار خشونت آمیز نه تنها کمکی به شرایط موجود نمی کنند
بلکه امنیت ملی را زیر پا گذاشته و با ایجاد اغتشاش سعی می کنند برنامه مورد نظرخودشان
را پیاده کنند؛اتفاقی که متاسفانه در کشورمان شاهد آن بودیم؛طبق قانون اساسی
اعتراض مسالمت آمیز حق طبیعی شهروندان ایرانی است اما اگر این اعتراض از حالت
مسالمت آمیز خود خارج شود آنوقت دولت مجبور است برای حفظ امنیت عموم شهروندان
تدابیر امنیتی را وضع کند؛ شاید بشود مشکلات اقتصادی را با برنامه های کوتاه و
بلند مدت حل کرد، ولی بی اخلاقی ای که متاسفانه جامعه دچار اش شده تا چندین نسل
زمان میبرد به ثبات اخلاقی برسد، در همین خصوص گفت و گوی اختصاصی دیباچه با «سید حسن موسوی
چلک» رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران را بخوانید:
از نظر آسیب شناسی علل
اعتراضات اخیر چیست؟
نارضایتی مردم برمیگردد به
شرایط بد اقتصادی که برای آنان ایجاد شده است، با این شرایط دلار، هزینههای غیرقابل پیش بینی و کم شدن ارزش دارایی
مردم نگرانیها رو بیشتر کرده است، وقتی فقر گسترش پیدا میکند، حالا آقاین میگویند
حباب ایجاد شده است ولی طبعا عدهای نمیتوانند این شرایط را تحمل کنند و
اعتراضاتشان را به طریقی نشان میدهند، حالا با تجمعات آرام یا نوشتن پلاکارت و یا
شعار بر دیوارها، حتی ما شاهد تخریب اموال عمومی و تعرض به حقوق دیگران هم هستیم،
البته یک بخشی از موج اعتراضات هم افرادی هستند که از آب گلآلود ماهی میگیرند،
بعضی از رفتار ما بدون اینکه خودمون بخواهیم وارد یک موجی قرار میگیریم که کنترل
به دست کسانی میافتد که مطالبات غیرواقع دارند و تبعات مختلفی برای جامعه و
شهروندان را در پی دارد.
هیچکس منکر شرایط نابسامان
امروز نیست، هرکسی تریبونی دارد و از سر دلسوزی یا نگاه سیاسی
این موضوع را اذعان می کند اما نباید فراموش کرد بعنوان مسئول باید در مقابل
مطالبات مردم پاسخگو باشیم و اگر توانایی مدیریت نداریم باید کناره گیری کنیم و
الزاما نیازمند استیضاح و تغییر توسط مقام ارشد نیست، اگر فرد مسئول حس میکند
توانایی در مدیریت مجموعه را ندارد خوداش باید عزم به کناره گیری بگیرد، بخشی از
این اعتراضات مربوط به مسئولین است و بخشی هم سیاستگذاریهای غلطی که دچار اش
هستیم، باید مسئولین شهامت داشته باشند و سیاستگذاری های ناکارآمد یا غیر موثر را
در این شرایط کنار بگذارند و سیاست گذاری های جدید برای برون رفت از شرایط موجود
اتخاذ شود.
در این بین آنچه مهم است،
وحدت مسئولین است که این اتفاقات منجر به تعرض بیشتر به حقوق مردم نشود، البته که
بخشی از آن مربوط به مردم است، من یک شهروند هستم ولی این شرایط ناشی از سوءمدیریت
است و نمیتوان منکر آن شد، ولی باید قبول کرد که خود ما مردم هم در واقع باید
مدیریت کنیم، فضا را بیش از این التهاب آور نکنیم، البته به مردم حق میدهیم زیرا
مردم نگران آینده هستند،باید فراموش نکنیم که اگر این رفتار را داشته باشیم دیگر
سنگ بر روی سنگ بند نمیشود، باید همه مردم کنار هم باشند و با مسئول مفسد برخورد
کنند و قانون غیر موثر را کنار بذاریم.
همه افرادی که به خیابان
میآیند فقرا نیستند و مطالبات اجتماعی و دیگری هم دارند که به هر دلیلی آنها هم به
خیابان میآیند، افرادی اند که به دنبال سوءاستفاده از شرایط اعتراضی مردم عادی هستند،
ما در کشوری زندگی میکنیم که اگر همراه هم باشیم می توانیم با آرامش به مطالباتمان برسیم و از طرفی هم برای خروج از این
وضعیت به دنبال احتکار نباشیم، گرچه بخشی از رفتار مردم به دلیل اعتماد کم مردم به
مسئولان است، در جامعه ای که در آن اعتماد کم است نمیتوان در آن توقع مشارکت داشت.
از نظر جامعه شناسی چه
راهکاری برای این وضعیت در نظر دارید؟
باید آرامش را به کشور منتقل
کرد، این ناآرامیها دود اش به چشم خودمان میرود.
باید با آرامش بیشتری مطاباتمان را پیگیری کنیم و مراقب باشیم اگر به هر دلیلی امنیت
کشور مخلل شود آن زمان دیگر راضی و ناراضی نمیشناسد و همه تحت تاثیر بی امنی قرار
میگیرند. سکوت در مقابل حق و بی تفاوت بودن مسئولین در مقابل حق مردم سیاستگذاری
غلط است در اصل باید با مردم شفاف صحبت کرد. برای خروج از این گرداب باید در کنار
هم باشیم و در مقابل هم بودند و دعواکردند با هم دیگر مار ا به اهدافمان نمیرساند.
بیکاری چند درصد بر اعتراضات
تاثیر گذاشته ا؟
بیکاری یک نوع نگرانی است که
میتواند مردم را به خیابان بیاورد، نمیتوان گفت چند درصد از این افراد به دنبال
مطالبات با محور اقتصادی هستند، چون غربالگری نمیشود، ولی مطالبات اقتصادی، سیاسی
و اجتماعی اینگونه شور و شوق وجود دارد اما در یک دوره ای ممکنه نگرش سیاسی غلبه
کند و در این برهه زمانی مطالبات بر محور اقتصادی است، باید تمام مطالبات مردم را
بعنوان حقوق شهروندی به رسمیت بشناسیم.
در این اعتراضات کدام افراد
بیشترین آسیب را میبینند؟
در این اعتراضات بیماران خاص،
معلولین و قشر کم درآمد بیشترین کسانی هستند که در این فشار اقتصادی قرار میگیرند
و بیشترین آسیب اجتماعی را متحمل می شودند، البته این فشار اقتصادی در جامعه پیامدهای
منفی هم بازتاب میکند از جمله سرقت، گرایش به مواد مخدر و موضوعات مختلفی که فقر
یه دنبال دارد، در این شرایط این مشکلات را تشدید میکند. مهمترین وضیفه مدیران
اطمینان بخشی به مردم با اتخاذ سیاست های بلند مدت و کوتاه مدت است؛ مردم از شعار
خسته شده اند، مردم باید این تغییرات را در سفره های خود ببینند.
چرا مردم نسبت به مسئولین بی
اعتماد هستند؟
پرسش گری و مطالبه گری باید
نهادینه شود مثلا اگر فردی مسئولیتی دارد باید پاسخگو باشد و من بعنوان شهروند که
مسئولیتی در جامعه دارم حق پرسشگری من وجود دارد و در اصل هردو بستر باید فراهم
شود. آنچه کمک میکند به بهبود فضا شفافیت، شایسته سالاری، صداقت و سلامت در تمامی
ابعاد مخصوصا اینکه این روزها خبرهای خوبی از فساد اقتصادی مسئولین به گوش نمیرسد،
باید قبول کرد اینگونه اخبار در کاهش اعتماد مردم دخیل است و به طریقی وقتی دیوار
اعتماد ترک بخورد، بند زدن آن خیلی راحت نیست.
طرح سوال از رئیس جمهور
اعتماد مردم را باز میگرداند؟
زمانی ما از رئیس جمهور سوال
میپرسیم که ندانیم اوضاع مملکت چگونه است، اگر برای نمایندگان این موضوع مشخص نیست، خوب سوال را طرح کنند ولی در این چند وقت موضوعات و سوالات مشابه مطرح شده است،
پاسخ آن هم در مجلس گرفته اند ولی سوال حق نماینده است و امیدوارم ما در این شرایط
کشور با بهربرداری سیاسی فاصله بین دولت و مردم را بیشتر نکنیم. گاهی مواقع
رفتارهای سیاسی مسئولین نباید بر جامعه اثر منفی بگذارد.
به هر سو پاسخگویی وظیفه رئیس
جمهور است، من فکر میکنم همه سوالات تکراری است و موضوع جدیدی مطرح نشده است. باید منتظر بود که چه اسنادی را رو میکنند و باید دانست نباید
منافع سیاسی را فدایی مصالح کشور کرد و بلعکس.