فاطمه شعبانی :دوستی میگفت:
از آدم پولدار نترس، از آدم فقیرهم نترس اما از فرد فقیری که ادای آدم پولدارها را
در میآورد پرهیز کن.! مدتهاست فضای مجازی عرصه رقابت یک نوع زندگی خاص اشرافی و
به قولی لاکچری شده است که عده ای خاص با نمایش ماشینها و لباسهای آنچنانی و
مهمانیها ودورهمی های خاص سعی در گسترش فرهنگی خاص به نام اشرافیگری دارند. شاید
به خودی خود، اینکه یک عده زندگی اشرافی داشته باشند ، در همه جوامع عادی باشد و
به ذات خود چیز بدی نباشد اما گسترش فرهنگ زندگی اشرافی برای کسانی که از لحاظ
اقتصادی توانش را ندارند آسیبهایی به جامعه و خانواده ها میزند که نمیتوان
نادیده گرفت؛ آسیب تظاهر به زندگی اشرافی را با دکتر« مجید ابهری» روانشناس و آسیب
شناس اجتماعی بررسی کرده ایم.
.....
چند سالی است که
در جامعه با سبک زندگی جدیدی مواجه هستیم که زیاد هم با فرهنگ اسلامی و ایرانی ما
تناسب ندارد تظاهر به زندگی اشرافی و سعی در به نمایش در آوردن آن، این سبک جدید
چطور وارد فرهنگ ما شده است؟
سبک زندگی هرکس
چراغ راه روابط اجتماعی، رفتارهای فردی وجمعی آن فرد است. گاهی سبک زندگی تحت
تاثیر عوامل خارجی دگرگون شده و از جاده اصلی خود خارج می شود مثلا در حال حاضر
سبک زندگی در ایران تحت تاثیر شبکه های ماهواره ای و فضای مجازی از مسیر ساده
زیستی، عزت نفس و قناعت خارج شده است و بخشی از جوانان ما تحت تاثیر فضای مجازی به
زندگی اشرافی و برندگرایی روی آورده اند. زندگی لاکچری که باعث ایجاد رقابت، حسادت
و چشم و هم چشمی بین گروه زیادی از مردم گردیده است و زندگی مردم ما را از ساده
زیستی به مصرف گرایی و اشراف زدگی سوق داده است. به طور مثال فروش هویج کیلویی 90
هزار تومان، گوشت کیلو یک میلیون تومان، دونات
و بستنی با روکش طلاو مهمانی های آنچنانی و خودروهای میلیاردی تا به آنجا پیش رفته
که موجب ظهور عده ای با عنوان شاخ ها در شبکه های اجتماعی گردیده است این
افراد با نمایش زندگی که مشخص نیست چند درصدش واقعی است فضایی مسموم و غیرقابل
تحمل در جامعه ایجاد کرده اند.
این قشر از
کجا آمده اند؟ چون اغلب در بین ثروتمندان اصیل و آنهایی که به صورت موروثی ثروتمند
بوده اند کمتر یا اصلا شاهد این ماجراها نیستیم؟.
بدون اینکه
قصد توهین به کسی را داشته باشم میگویم: اینها قشر نوکیسه و تازه به دوران رسیده
ای هستند که از چرخش روزگار صاحب پول مفت و زحمت نکشیده شده اند و این ثروت را به
راحتی به دست آورده اند و عقده و احتیاج به دیده شدن دارند و اینها سندرم روانی
خودنمایشی دارند و از توجه دیگران ارضاء
میشوند. متاسفانه در جامعه ای که جوانانش با وجود تحصیلات عالیه شغل ندارند و
جیبشان برای دادن کرایه تاکسی هم خالی است و بعضی از والدین برای تامین هزینه
دانشگاه و ازدواج و جهیزیه فرزندانشان اقدام به فروش کلیه خود میکنند حدود 5 درصد
جامعه با بهره گیری از رانت، ویژه خواری، اختلاس و روابط پشت پرده به ثروت های
بادآورده ای رسیده اند و یک نوع رقابت در نمایش داشته ها ایجاده شده است که ظهور و
نمایشش را در سطح خیابانها و درشبکه های مجازی شاهد هستیم.
رواج این نوع
سبک زندگی چه آسیبهایی به جامعه و خانواده ها میزند؟
رقابتهای گفته
شده جامعه را از ارزشهای رفتاری و معنویت و آرمانهای الهی دورساخته و به سوی قهقرا
و سقوط حرکت میدهند. به طورمثال سطح
انتظار خانم از زندگی بالامیرود و دلش زندگی آنچنانی میخواهد و همسر با درآمدی
که دارد هرچه به درودیوار بزند نمیتواند این خواسته ها را برآورده کند ودرنتیجه
باعث تلخی زندگی زناشویی یا حتی متلاشی شدن زندگی زن و شوهری میشود. یا فرزندان
با دیدن این سبک زندگی والدین خود را تحت فشار قرار میدهند و خواسته هایی را توقع
دارند که حق طبیعی خودشان میدانند و ممکن است پدر و مادری به خاطر دل فرزندش دست
به اقدامات خلاف شرع و قانون بزند تا بتوانمد خواسته های فرزندانشان را برآورده کنند.
به نظر میآید
به جز آنها که از طریق درست یا نادرست صاحب مال و منال شده اند و زندگی اشرافی
دارند عده ای هم هستند که ادای زندگی اشرافی را درمیآوردند؟
دقیقا این
قضیه صحت دارد. ادای اشرافی گری را درآوردن از زندگی اشرافی خطرناکتر است! وقتی
معیارها عوض شود و بیارزشها ارزش شوند، عزت نفس خصوصا در جوانها از بین می رود و
باعث تقلب در هویت میشود طرف بچه جنوب شهر است خودش را بچه بالای شهر جا میزند یا
در فضای مجازی برای خودش شخصیتی دروغین می سازد، شخصیتی که به هیج عنوان شخصیت
واقعی او نیست اما آرزویش را دارد گاهی با این شخصیت دروغین دست به کلاه برداری میزند،
گاهی جنس مخالف را فریب میدهد در هرصورت ادای زندگی اشرافی را درآوردن خطرناک تر است.
چه بخواهیم و چه
نخواهیم این نسل نوظهور در جامعه وجود دارند و در فضای مجازی و حقیقی در حال جولان
دادن هستند چکارکنیم تا فرزندانمان از آثار مخرب تقلید این نوع زندگی ها درامان
بمانند؟
به عنوان یک
آسیب شناس اجتماعی که خیلی وقتها در مشاوره هایم با این موارد برخورد میکنم توصیه
ام به والدین این است که با بچه ها دوست باشید و در حد توان فکری فرزندانتان، واقعیت
مالی زندگی را به آنها بگویید و به آنها بفهمانید زندگی پاک و باشرف هزاران بار بهتر
از آن است که والدین آنها پشت میله های زندان یا بدنام باشند. اطمینان داشته باشید
وقتی با بچه ها دوستانه گفتگو کنید بچه ها خیلی خوب می فهمند ودرک میکنند.