به گزارش دیباچه، نمایش «صبحانه در غروب» به تازگی در تالار
قشقایی مجموعه تئاترشهر به صحنه رفته که در طراحی صحنه آن حجم زیادی قهوه فضای اجرا
را پوشانده و بوی خوش آن در تمام مدت زمان کار استشمام میشود.
گلچهر دامغانی ـ نویسنده و کارگردان این
نمایش ـ که اولین بار آن را به زبان فرانسه نوشته و بعد به فارسی برگردانده است، در
گفتوگویی با ایسنا درباره اجرای نمایش خود و بازخوردهایی که در همین روزهای ابتدایی
گرفته است، بیان کرد: در چند روزی که از شروع نمایش میگذرد در مقایسه با کارهایی که
با حضور چهرهها روی صحنه میروند، به نظرم استقبال خوبی از «صبحانه در غروب» صورت
گرفته است مخصوصا اینکه این نمایش تقریبا هیچ عامل جذبکنندهای که بسیاری از تئاترهای
امروز ما به آن "دچار" هستند و باعث جذب تماشاچی میشوند، را ندارد. البته
این حُسن تئاترشهر را هم باید در نظر داشت که گیشه آن فعال است و تماشاگر را به سمت
این مجموعه میکشاند.
او درباره این نمایش که بیشتر به عنوان
اثری با داستانی بر پایه جنگ معرفی شده است، توضیح داد: «صبحنه در غروب» مطلقا نمایشی
درباره جنگ نیست بلکه قضیه جنگ همانند کارهای دیگرم در این نمایش هم وجود دارد، چون
جنگ به طور عام برای من مسئله است و همیشه یک ردپایی از آن در کارهایم وجود دارد. وجود
جنگ در این نمایش فقط در همین حد است که یک شخصیت داستان، بخشی از دوران سربازی خود
را در زمان جنگ سپری کرده است و بعد با مهاجرت به کشوری دیگر شرایطی برایش پیش آمده
که انگار جنگ همچنان او را دنبال میکند.
دامغانی ادامه داد: هنگام نوشتن این نمایشنامه
تاریخ معاصر ما تأثیر زیادی روی کارم داشت،
مثل جنگ یا مهاجرتهایی که پس از جنگ اتفاق افتاد، در واقع این مسائل بخشهای
اصلی داستان «صبحانه در غروب» هستند که به عنوان بستری برای روایت داستان از آنها
استفاده شده است.
وی تأکید کرد: «صبحانه در غروب» داستانی
را روایت میکند که در آن آدمها با وجود اینکه یکدیگر را دوست دارند و دلشان برای
هم میتپد اما گاهی در یک فضایی به هم میرسند و یک زندگیای را تجربه میکنند که به
طور ناخواسته باعث زیان و فاجعه میشوند.
گلچهر دامغانی همچنین درباره نگارش این
نمایشنامه که رنگ و بوی ادبیات، فرهنگ و جغرافیای فرانسه هم در آن وجود دارد، توضیح
داد: این نمایشنامه را پیش از این به زبان فرانسه نوشته بودم که طولانیتر از متن فعلی
بود و به چاپ هم رسید. در فرانسه آن را نمایشنامهخوانی نیز کردم اما پس از ترجمه و
بازنویسی متن آن را برای اجرا در ایران آماده کردم.
کارگردان نمایش «به گزارش باروت» که این
اثر خود را سال گذشته پس از 13 سال دوری از صحنه اجرا کرده بود، درباره اینکه چرا به
گفته خودش از عوامل جذب کننده رایج در تئاتر امروز از جمله چهرههای تئاتری استفاده
نکرده است؟ گفت: قصد نداشتم از بازیگران چهره استفاده کنم و معتقدم کسانی که الان در
این نمایش بازی میکنند مناسب نقش بوده و تمام تلاش خود را برای اجرای هر چه بهتر نقش
به کار گرفتهاند به همین دلیل از همکاری با آنها راضی هستم.
وی با اشاره به اینکه برای تمرین و آماده
سازی یک نمایش قواعدی را همچون خیلی از تئاتریهای حرفهای دنبال میکند، ادامه داد: در نمایش «صبحانه در غروب»
همکاری گروهی بسیار پررنگ بود و بازیگران حتی در برخورد با سلما (بازیگری غیر ایرانی
نمایش) بیش از چیزی که انتظار میکفت همراهی داشتند در حالی که شاید برخی کسانی که
الان چهره شدهاند از فضای کار گروهی فاصله گرفته باشند و بیشتر به دنبال این باشند
که کار خود را انجام دهند و بروند و برای من کار در چنین فضایی سخت است چون هنوز ترجیح
میدهم مدت زمان درستی را برای تمرین نمایش صرف کنم.
او درباره حضور یک بازیگر خارجی در نمایش
خود نیز گفت: سلما که به عنوان یک دختر فرانسوی در نمایش بازی میکند اصالتا اهل مراکش
است و به زبان فرانسه هم تسلط دارد. همچنین فارسی را خوب میخواند و صحبت میکند چون
دانشجوی ادبیات فارسی در دانشگاه تهران است. یکی از اتفاقات خوب این نمایش این بود
که همکاری خوبی میان گروه وجود دارد و مجتبی پیرزاده میتوانست خیلی راحت از تمرین
زیاد با سلما صرف نظر کند و بگوید این مسئله به من هیچ ارتباطی ندارد اما به عنوان
بازیگر تئاتر میداند که اتفاقا این مسائل در تئاتر مهم است در حالی که وقتی بازیگری
از سینما به تئاتر بیاید خیلی به این موضوعات توجه نمیکند.
دامغانی در پایان درباره صحنه نمایش «صبحانه
در غروب» که با پودر قهوه پوشانده شده است، بیان کرد: چنین صحنهای پیشنهاد منوچهر
شجاع بود که من هم از آن استقبال کردم چون فضای خاک و شن را هم براساس داستان تداعی
میکرد و گرمایی را که برای حال وهوای نمایش میخواستیم در خود داشت، ضمن اینکه قهوه
یک عنصر سمبیک است که حکایت از حک شدن سرنوشت آدم در جایی دارد و انگار صحنه نمایش
ما بزرگ شده این فنجانهای قهوه است. البته این فنجانهای قهوهای که فال شخصیتها
در آنها دیده و روایت میشود نشانه اعتقاد من به فال قهوه نیست بلکه یک نماد سمبیک
است و بهانه خوبی برای روایت ماجراست.
در «صبحانه در غروب» که
ساعت 21:15 و به مدت زمان 75 دقیقه با قیمت بلیت 25 هزار تومان به صحنه میرود، مجتبی
پیرزاده، علیرضا ثانیفر، شمسیصادقی، حسینفرضیزاد و سلما کریم عمری به عنوان بازیگر حضور دارند.