به گزارش دیباچه به نقل از ایران تئاتر، نشست «اقتباس یا انهدام» توسط
کانون نمایشنامه نویسان خانه تئاتر و با حضور هنرمندانی چون محمدرضا خاکی، حمیدرضا
نعیمی، مسعود دلخواه، ایرج راد، رضا سرور، میلاد اکبرنژاد، فارس باقری و بهزاد صدیقی
با یک ساعت و سی دقیقه تاخیر در سالن امیرخانی خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
در ابتدای این نشست محمدرضا خاکی به عنوان یکی از
سخنرانان در خصوص مبحث اقتباس در تئاتر ایران، اظهار کرد: همه ما خواهان این هستیم
که تئاتر خوبی داشته باشیم تا بتوانیم فرهنگ تئاتری را شکل دهیم. ما امروز با کمیت
قابل توجهی از آدم های علاقه مند و دانشجویان تئاتر مواجه هستیم که ظرفیت آن را نداریم.
وی با بیان این سوال که آیا تئاتر ما ظرفیت این
تعداد دانشجو را دارد؟ گفت: وقتی کمیت بالا می رود، کیفیت پایین می آید. ما در عرصه
تولید تئاتر نقصان متن و نمایشنامه داریم. دراماتورژی در ابتدا آغاز شد چون که حس کردیم
به آن نیاز داریم اما تاثیر آن در حال حاضر به صورتی است که تنها در پوستر های تئاتر
دیده می شود. دراماتورژهای مادرزاد تئاتر ما، باعث شده اند تا شاهد نمایش هایی باشیم
که در آنها فکری وجود ندارد. متأسفانه کارگردانان امروز ایران نمایشنامه های مطرح جهانی
را طوری به صحنه می برند که در واقع انگار دست و پای آنها قطع شده است.
در ادامه نشست حمیدرضا نعیمی نیز به ایراد سخنانی
درباره مبحث اقتباس در تئاتر ایران پرداخت و گفت: بحث اجرای نمایشنامه های خارجی در
ایران موافقان و مخالفانی دارد و همیشه این موضوع مطرح می شود که اجرای نمایشنامه های
خارجی به تئاتر ایران و جریان تئاتر ملی ما ضربه می زند. از این رو بحث اقتباس نیز
به همین گونه است، خیلی ها اقتباس را ضربه به اصل اثر می دانند و برخی نیز معتقد هستند
که نمایشنامه اقتباسی بیانگر این است که کفگیر نمایشنامه نویس به ته دیگ رسیده است.
وی افزود: از کارگردان های جوان تئاتر یک سوال می
کنم و آن این است که چرا یک نمایشنامه را انتخاب و کار می کنند؟ بسیاری از کارگردانان
از پاسخ به این سوال عاجز هستند. ما ضرورت اقتباس را فراموش کرده ایم. ضرورت برخی اقتباس
ها در تئاتر ایران چیست؟ مگر اثر اولیه چه مشکلی دارد که اثر ثانویه را خلق می کنیم؟
اقتباس در ذات تئاتر وجود دارد ولی از آنجایی که تاریخ تئاتر ما بیش از 120 سال نیست
و هنوز در درام نویسی با مشکل مواجه هستیم، نمی توانیم در زمینه اقتباستوقع و انتظار
بالایی داشته باشیم.
کارگردان نمایش «سقراط» در ادامه خاطر نشان کرد:
صحبت درباره اقتباس برای تئاتر ما زود است. ما در ابتدا باید خود را به عنوان درام
نویس ثابت کنیم و بعد به سراغ اقتباس برویم. دانشگاه های ما در زمینه آموزش درام نویسی
به هیچ وجه درست کار نمی کنند.
دکتر خاکی در ادامه مراسم با بیان اینکه معتقد است
بهترین درام نویسی در ایران وجود دارد، اظهار کرد:ما به هیج وجه به الگو های خارجی
نیاز نداریم. متأسفم که آثار استاد بیضایی را نخوانده ایم.در حال حاضر ما با یک آسیب
امروزی مواجه هستیم. امروز مرز بین کارگردانی، بازیگری و نمایشنامه نویسی مشخص نیست.
معتقدم در تئاترمان با آسیبی امروزی مواجه هستیم. آداپتاسیون یا اقتباس یعنی گسترده
کردن ایده متن در ذهن مخاطب و این کار کارگردان است. آیا ما این کار را کرده ایم؟
این مدرس و پژوهشگر تئاتر معتقد است که ما میراث
تئاتری و فرهنگی خود را فراموش کرده ایم و راحت طلبی، زحمت نکشیدن و نگاه نکردن به
جدیت تئاتر، ما را به این روز رسانده است.
وی در ادامه تأکید کرد: ما به زحمت کشیده شده توسط
درام نویسان و مترجمان بی احترامی می کنیم. ما اصلا درباره تئاترمان با هم گفتگو نمی
کنیم. به این فکر نمی کنیم که چرا نمایشنامه های بهترین نمایشنامه نویس ما روی صحنه
دیده نمی شود. تئاتر خوب می تواند ترافیک را هم خوب کند، مهم این است که تئاتر خوب
کار شود. در یک نابسامانی به سر می بریم و روی صحنه های ما هر کاری اجرا می شود. آیا
این آثاری که روی صحنه می آید، حاصل متن است؟ در تئاتر ما به لحاظ فکری چه چیزی تولید
می شود؟ اگر انگلیس ها رویکرد های مختلف نمایشنامه هملت را در صحنه تجربه می کنند،
این وضعیت حاصل رجوع به سنت های تئاتری آنها است.
خاکی صحبت هایش را این طورادامه داد: مدیریت و برنامه
ریزی تئاتر ما باعث سرخوردگی نیروهای جوان می شود. نمایش برای شکل گرفتن نیاز به زمان
دارد ولی امروز ما نمایش هایی را در طی ۱ یا ۲ هفته تولید می کنیم. تئاتر ما به محقق و پژوهشگر نیاز دارد. کسی که فکر
کند، بنویسد و تئاتر را به پیشرفت برساند. ما نیازمند فکر کردن هستیم.
این کارگردان تئاتر تصریح کرد: چیزی که در تئاتر
ایران از آن به عنوان آداپتاسیون یاد می شود، یک سرقت ادبی است.
در ادامه حمید رضا نعیمی با بیان اینکه ما در نمایشنامه
نویسی ایران مشکل طرح، ایده و اندیشه نداریم یادآور شد: آنچه ما در نمایشنامه نویسی
به آن نیاز داریم، تکنیک نوشتن است. گویا نوشتن هنر ارزانی شده است زیرا وقتی جشنواره
ای مانند تئاتر فجر فراخوان منتشر می کند و می گوید که متون اورجینال می توانند در
جشنواره شرکت کنند، ما شاهد ارائه ۸۰۰ نمایشنامه هستیم.
وی افزود: در دوران بعد از انقلاب نمایشنامه نویسان
خیلی تلاش کرده اند، ولی متأسفانه هنرمندان عرصه های مختلف هیچ ارتباطی با هم ندارند.
اگر بزرگان دانش خود را به ما منتقل نکنند نباید توقع داشته باشند که ما هم آثار و
نمایشنامه های شان را درک کنیم.
کارگردان نمایش «ترور» با بیان اینکه یک کارگردان
باید درام را بشناسد، اظهار کرد: فکر نمی کنم اگر کارگردان بخشی از نمایشنامه شکسپیر
را حذف و آن اثر را اجرا کند، بتوان گفت که اثر را مثله کرده است. کارگردان باید به
عنوان مؤلف دوم دست به قلم باشد و در مبحث اقتباس شرکت کند.
در بخش دیگری از این نشست، مسعود دلخواه مدرس و
کارگردان تئاتر نیز در زمینه اقتباس به ایراد سخن پرداخت و در این باره گفت: ما نمی
دانیم تعریف اقتباس و تفاوتش با دراماتورژی چیست. مهم این است که چه کسی صلاحیت دارد
تا در کار دیگران دست ببرد و اقتباس را به انجام برساند. در مقوله اقتباس با ۲ بخش اقتباس فرهنگی و اقتباس رسانه ای مواجه هستیم، به عنوان مثال کاری
که کوروساوا با آثار شکسپیر در سینمای ژاپن انجام داد، نمونه ای از یک اقتباس کامل
است. در آثار کوروساوا اقتباس هم در بخش فرهنگی و هم به صورت رسانه ای انجام شده است.اقتباس
یعنی یک اثر اورجینال را با شرایط نوین تطبیق دهیم.
کارگردان نمایش «بیگانه» توضیح داد: بین بازخوانی،
بازنویسی، الهام از، بر اساس و اقتباس تفاوت هایی وجود دارد که متأسفانه در تئاتر ایران
به آن ها توجه نمی شود در صورتیکه ما باید این موارد را از هم تفکیک کنیم.
دلخواه تأکید کرد: متأسفانه در بسیاری از پوستر
اجراهای نسل جوان اسم نویسنده و یا مترجم دیده نمی شود. این سرقت ادبی در تئاتر ما
مدام اتفاق می افتد. متأسفانه ما به جای اقتباس، در انهدام تخصص بیشتری داریم.
در ادامه مراسم ایرج راد، رضا سرور، میلاد اکبرنژاد،
فارس باقری و بهزاد صدیقی نیز به گفت و گو درباره موضوع «اقتباس یا انهدام» پرداختند،
اما در پایان نتیجه ای حاصل نشد و قرار بر این شد که با حمایت خانه تئاتر بستری فراهم
شود که این جلسات به طور مستمر ادامه پیدا کند.
در پایان این مراسم از شماره 11-12 مجله نمایش نامه
رونمایی شد و تعدادی از این مجله ها بین حاضرین جلسه توضیع شد.
حاشیه ها(ساعت اهالی تئاتر کجا تیک تاک می کند؟!)
زمانه تغییر کرده است. گویا تاخیر در تئاتری های
امروز به یک عادت مرسوم تبدیل شده. وضعیت به گونه ایست که اکثر جامعه تئاتر با تاخیر
در مراسم حاضر می شوند و جالب اینجاست که اصلا ایرادی به این قضیه وارد نمی دانند.
به همین صورت اگر فردی ازین عادت مطلع نباشد و به موقع در مراسم حاضر شود و از تاخیر
به وجود آمده شکایت کند، به او می خندند و با شوخی صبر او را مورد تمسخر قرار می دهند.
بر اساس برنامه ریزی اعلام شده از روابط عمومی جشن
خانه تئاتر، قرار بود نشست کانون نمایشنامه نویسان راس ساعت 17 آغاز شود و ما نیز برای
پوشش کامل این نشست، حتی 15 دقیقه ای زود تر در خانه هنرمندان حاضر شدیم اما درهای
سالن امیرخانی بسته بود و تا ساعت 17:15 نیز هیچ کس در این مکان حاضر نشد. بعد از آن
مهدی قلعه مدیر اجرایی جشن خانه تئاتر آمد و گفت که مراسم ساعت 18 شروع می شود. ساعت
18 شد، به داخل سالن رفتیم، که یکی از اعضای کانون نمایشنامه نویسان مقابلمان ایستاد
و گفت: زود آمدید، به دلیل مشکلی که ایجاد شده مراسم 18:30 دقیقه برگزار می شود. جالب
ترین نکته در برگزاری این نشست این بود، که هیچ یک از عوامل برگزاری این ناهماهنگی
را قبول نکرده و دیگری را به عنوان مقصر معرفی