به گزارش
دیباچه؛ فیلم هفت ماهگی با بازی حامد بهداد، باران کوثری، پگاه آهنگرانی، هانیه
توسلی، احمد مهرانفر، فرشته صدرعرفایی، بهناز جعفری و رضا بهبودی ساخته شده است. هاتف
علیمردانی درباره انگیزه ساخت این فیلم گفت: هفت ماهگی در واقع مرور دغدغههای من در
زمان خاصیست که آن را روی کاغذ آوردهام. یک فیلمساز اجتماعی گاهی از یک اتفاق، گاهی
از یک صحبت، یک حال خوب یا بد به قصهای میرسد و همین قصه اساس فیلمنامه میشود.
کارگردان فیلم آباجان؛ درباره اضافه شدن
نفر سوم به یک زندگی خانوادگی و موضوع فرزندآوری گفت: پدر یا مادر شدن با تولد فرزند
درواقع بزنگاهی در زندگی انسان ایجاد میکند چه از لحاظ بیولوژیک و چه از لحاظ روحی
و روانی که انسان را تحت تاثیر خود قرار میدهد. انسانی که تا امروز طور دیگری فکر
میکرده، با آمدن فرزند، همه چیز برایش تغییر میکند و مسئولیتی را میپذیرد که زندگیاش
را کاملا تحتالشاع خود قرار میدهد. هفت ماهگی از همین دغدغه میآید. برای اینکه شما
آدمی را وارد این دنیا کنید باید جهانبینی و زندگی خود را تغییر بدهید.
کارگردان فیلم کوچه بینام؛ مسئولیتپذیری
جوانان امروزی در داشتن فرزند را تلقی مهمی عنوان کرد که باید ظرفیت داشتن آن را کسب
کرد. او در اینباره گفت: شما میتوانید آدم بدی باشید، ولی نمیتوانید پدر و مادر
بدی باشید. شما درمورد خود تصمیماتی میگیرد که مسئولیتش گردن شماست. تصمیم میگیرید
گناه کنید یا رفتار بدی انجام دهید ولی این اجازه را ندارید که زندگی کسی را تحتالشاع
قرار دهید. بدترین آدمها هم در شرایط متعادل رفتار خوبی با فرزند خود دارند. همین
دغدغه باعث نوشتن هفت ماهگی شد و فیلم درنهایت در یک ژانر متفاوت که اصلِ آن تهاجم
فرهنگی، خرافات و هجوم مدرنیته است؛ ارایه شده است.
کارگردان مردن به وقت شهریور ادامه داد:
مهمترین دغدغهای که در کنار آن تهاجم فرهنگی اتفاق افتاده بود، مرحله گذر از ازدواج
به صاحب فرزند شدن است و در راستای آن خانواده مادر و خواهر در فیلم به نحوی درگیر
آن میشوند. من خودم بعد از سیزده سال بچهدار شدم. واقعا تجربه بزرگی است. شما میبینید
با آمدن فرزند؛ انقلابی که در زندگی مهرداد اتفاق میافتد زیرا تولد فرزند میتواند
دنیای او را تغییر دهد.
علیمردانی که پس از فیلم مردن به وقت شهریور
سراغ مضامین اجتماعی در حیطه بزرگسالان رفته؛ درباره تفاوت فضای جامعه شناسی و روانشناسی
این دو مضمون و تغییر فضاها گفت: زمانی میآید که شما تحت تاثیر اتفاقی قرار میگیرید.
من برای مردن به وقت شهریور که سختترین فیلم من بود، شش الی هفت ماه با جوانها مصاحبه میکردم. نزدیک به هزاروچهارصد
تا جوان دیدم و باآنها مصاحبه کردم. من در فیلمهایم بیشتر از تجارب خودم استفاده میکنم.
از اتفاقاتی که دیدهام ولی نسلهای دهه هفتادی را به هیچ وج نمیشناختم و باید با
آنها مصاحبه میکردم تا آنها را بشناسم. کوچه بینام هم دغدغههای مربوط به همان دوره
است.
وی افزود: پیرنگهایی که در هفت ماهگی وجود
دارد نزدیکی زیادی به بحران روابط بعضی از زوجهای امروزی دارد، دوستیهای زوجها که باعث ایجاد یکسری سوتفاهم
شده و در ادامه روند منجر به خلق فضای خیانت میشود.
علیمردانی اصالت فرهنگی را در این ناهنجاری
تاثیرگذار دانسته و گفت: متاسفانه ارتباطهای امروزی از اصول اخلاقی فاصله گرفتهاند.
این نوع ارتباطها با اصول جامعه و اخلاقی مغایر است و باعث میشود کانون خانواده به
خطر بیفتد. وقتی پدر و مادری به اصول اخلاقی پایبند نیستند و جلو فرزندان از اصول جدا
میشوند زندگی فرزندان نیز تحت تاثیر قرار میگیرد.
علیمردانی ادامه داد: امروز برخی زوجهای
جوان حتی پس از ازدواج؛ با دوستان خود ارتباط برقرار میکنند. این دوستی اگر از اصول
اخلاقی خارج نشود؛ اشکالی ندارد اما مشکل این است که دختر و پسر وقتی باهم ازدواج میکنند،
یک حس مالکیت به وجود میآید. یک دیگرخواهی که موجب میشوند اطرافیان معنای خاصی در
دایره دوستیها به خود بگیرند. کمکم دروغ و خیانت رخ نشان میدهد و مسایل و پیامدهای
رایج خود را دارد.
وی درباره بازی باران کوثری در فیل هفت
ماهگی گفت: درمورد باران کوثری ما به اتفاق نزد دکتر زنان و زایمان رفتیم و با ایشان
درباره بارداری صحبت کردیم و خانم کوثری پاتالوژی بارداری را درک کرد. اصولا باران
کوثری بازیگر توانایی است. درک درستی از بازیگری دارد. همینطور فرهاد اصلانی و فاطمه
معتمدآریا بازیگرانی هستند که حس کارگردان را درک میکنند.
وی درباره بازی حامد بهداد نیز در این فیلم
گفت: حامد بهداد در هفت ماهگی خیلی خوب بازی کرد. او یک بازی متفاوت از خود نشان داد
گویی که یک بهداد دیگر است نه همان کسی که منتقدان دربارهاش میگویند تند و بالا بازی
میکند. حامد بهداد در این فیلم کاملا حسی و کنترل شده بازی کرد. با اینکه او انرژی
زیادی دارد و خودم همیشه به او میگویم تو باید فیلم بسازی چون خون کارگردانیات بیشتر
از بازیگریست.
علیمردانی ادامه داد: حامد بهداد کسی است
که پشت مانیتور را به خوبی میشناسد. به همین دلیل کار کردن با این افراد سخت است چون
تصویری از خود میسازند که اگر منافاتی با تصویر کارگردان داشته باشد؛ همه چیز به هم
میخود. هم آنها اذیت میشوند و هم فیلم بد میشود. من در هفت ماهگی با حامد تعامل
کردم چون خودش ایده داشت. گاهی خودم را کنار میکشیدم و گاهی هم او کاملا در خدمت کارگردان
بود و گوش میکرد و نتیجه هم گرفت.
علیمردانی در اعتراض به چرخه اکران فیلمش
هم گفت: به ما میگویند در فصل سرد اکران کنید؛ ما اکران شما را گرم میکنیم. ما شدیم
گرمکن فصلهای سرد. اما در اکران فیلم آباجان به خاطر اینکه تهیهکننده فیلم؛ خودم
هستم دیگر زیر بار چنین اتفاقی نخواهم رفت.
هاتف علیمردانی درباره آباجان نیز گفت:
به نظرم این فیلم به نگاه منتقدان نزدیکتر است. معمولا فیلمهای روشنفکرگرا و مردمگرا
با هم تفاوتهای زیادی دارند. هنوز خیلی سخت است در خط وسط راه رفتن چون ما از چرخه
سینما ارتزاق میکنیم و اگر فیلممان از خط خارج شود؛ فیلمهای بعدی فروش نخواهد داشت.
او درباره علت گرایش فیلمسازان به مضامین
اجتماعی نیز چنین گفت: سینمای ایران با فیلم اجتماعی و قصهگو در جهان شناخته شده اما
امروز حتی در پوسترها هم تقلید میکنند. مثلا پنجاه پوستر از کوچه بینام ساخته میشود
که اصلا قشنگ نیست. یا به خاطر پونه میشود به خاطر مونا...
علیمردانی ادامه داد: مرض تقلید از اصغر
فرهادی کی تمام میشود؛ خدا میداند. جنس سینمای اصغر فرهادی متعلق به خودش است. مثل
کیارستمی. آرتیست باید ذهنیت خودش را داشته باشد. ما نباید در دنیای امروز کپی کنیم
چون خیلی زود لو میرود و ارزشی ندارد. من در این چند سال فیلمی در سینمای خودمان دیدم
که حیرت کردم آنهم وقتی اصل اسپانیایی آن را به من نشان دادند. آن وقت همین آدم درمورد
فیلم بحثهای چنین و چنان مطرح میکرد. درنهایت هم فیلمش نه فروخت و نه جایزه گرفت.
پس تقلید و تکرار کردن اصلا چیز جذابی نیست.