به گزارش دیباچه، آیین اختتامیه
اولین جشنواره موسیقی دانشگاهی صبا در تالار وحدت تهران با حضور جمعی از اهالی هنر
برگزار شد. در ابتدای این مراسم فیلم مستندی از زندگی حسین دهلوی به کارگردانی حمید
رضا اردلان پخش شد.
دهلوی نتوانست کار کند و افسرده شد
حسین دهلوی در بخشهایی از این فیلم مستند
گفت: من در دهه 70 کتابی نوشتم که جایزه کتاب موسیقی آن زمان را برد اما متأسفانه باید
گفت که کتاب موسیقی در این مملکت جایگاه دارد اما خود موسیقی نه. سال 1377 به من نشان
درجه یک هنری دادند که احساس میکردم برای من کمی دیر بود.
وی در بخش دیگری از این فیلم گفت: من به
هیچکس توصیه نمیکنم که به سمت موسیقی برود حتی به پسرم هم توصیه کردم که دنبال موسیقی
نباشد. پدرم یکی از موسیقیدانهای خوب گذشته بود و من به واسطه او به دنیای موسیقی
پا گذاشتم و از کودکی موسیقی در گوشهای من بود. هرکسی زنده به آن است کار و هنرش در
زمان حیات خود اجرا شود.
همسر استاد دهلوی نیز در بخشهایی از این
مستند گفت: دهلوی سالها اجرا نداشت و نتوانست کار کند و به همین دلیل که کارهایش دیده
نشد افسرده شد.
دهلوی به خانواده موسیقی جایگاهی داد که
پیش از آن نداشت
در ادامه این مراسم حسین علیزاده پشت تریبون
قرار گرفت و ضمن انتقاد به پخش فیلم مستند درباره استاد دهلوی گفت: این فیلم به شدت
افسرده بود و شاید مناسب پخش این مراسم بزرگداشت نبود. این مستند بوی زندگی نمیداد.
من به کارگردانش توصیه میکنم که اندکی حس هنری را نیز در فیلم جاری کند تا مخاطب از
دیدن این شرایط افسرده شکنجه نشود، به هر حال همه ما دوران پیری و افسردگی داریم.
وی در ادامه گفت: من احترام خاص و عمیقی
نسبت به حسین دهلوی قائلم. حسین دهلوی در سالهایی که من در هنرستان مشغول به تدریس
بودم مدیر بود، مدیدی دغدغهمند که شاگردانش به او احترام و همنسلان و همکارانش او
را تکریم میکردند.
وی ضمن بیان خاطراتی از دوران هنرستان موسیقی
گفت: تمام تاریخ موسیقی ایران مقابل ما مینشستند و آزمون موسیقی و ساز میدادند که
دهلوی مدیر همه آنها بود. در دورانی که موسیقی حال و احوال خوبی نداشت و به سمت ابتذال
گرایش پیدا کرده بود دهلوی تمام توان و عشقش را گذاشت تا به ما موسیقی درست یاد دهد.
دهلوی در واقع به خانواده موسیقی جایگاهی داد که پیش از آن نداشت.
موسیقی در خفا رشد کرد
این استاد موسیقی ادامه داد: موسیقی ما
در دورانی از تاریخ ممنوع میشود و این محدودیت باعث میشود که موسیقی در خفا رشد کند.
وقتی موسیقی در خفا رشد میکند قائدتاً دور از جامعه میماند و تنها به وجهی برای سرگرم
کردن تبدیل میشود. در دورانی که جامعه موسیقی شرایط خوبی نداشت امثال دهلوی به موسیقی
خدمت کردند و به آن جایگاه دادند. آنهایی هم که زیر دست دهلوی پرورش یافتند هیچوقت
هنرشان را نفروختند.
علیزاده بیان کرد: همه اساتید در آن دوران
افتخار میکردند که معلم هنرستان هستند ضمن اینکه هرکسی در آن بحران نمیتوانست به
سادگی و آسانی معلم شود، بایستی معلم هم در رشته موسیقی صلاحیت 100 درصد میداشت و
هم از مباحث اخلاقی و آموزش آن آگاه میبود تا میتوانست معلم هنرستان شود.
این نوازنده تار در بخش دیگری از سخنانش
گفت: همواره بحث چندصدایی در موسیقی ایرانی مطرح بوده است و اینکه چطور موسیقی ایرانی
میتواند چند صدایی باشد و یا چگونه با ارکستر کار کند محل سئوال بوده اما اگر با درک
درست به موسیقی چند صدایی فکر کنیم متوجه میشویم که اصلاً موسیقی غیرچندصدایی نداریم.
تالار وحدت قبلا حرمت داشت!
علیزاده در ادامه با اشاره به شرایط این
روزهای تالار وحدت گفت: قبل تر صحنه تالار وحدت خیلی حرمت داشت و مثل امروز نبود که
هرکسی با پرداخت اجاره بتواند در آن اجرا داشته باشد.
این استاد موسیقی در ادامه خطاب به جامعه
دانشگاهی کشور گفت: متأسفانه فاصله آنچه در جامعه شنیده میشود با آنچه در دانشگاهها
اتفاق میافتد بسیار متفاوت است و باید این سئوال را پرسید چرا موسیقی آکادمیک ما راهی
در جامعه پیدا نمیکند البته این را هم باید بگویم که ما نه رسانه داریم نه رادیو داریم
نه تلویزیون داریم اما مهم نیست ما اهالی موسیقی مردم را داریم، به اعتقاد من دانشگاه
باید بهتر جامعه را بشناسد و در مقابل جوّ عوامزده و عوامگرایی این روزهای موسیقی
مقابله کند.