به گزارش دیباچه،
فیلم سینمایی «ماهگرفتگی» ساخته مسعود اطیابی است این فیلم پس از گذشت هفت سال به
بازخوانی وقایع و التهابات جامعه در سال 88 می پردازد. آنگونه که کارگردان به آن اشاره
دارد از هر گونه قضاوت در این فیلم دوری شده و شرایط به گونه ای برای مخاطب رقم می
خورد که گفتمان هیجانی و به دور از تفکر را
دوباره مرور کند. گفتوگویی با کارگردانی این اثر ترتیب دادیم که از نظرتان میگذرد.
* چگونه شد که تصمیم به ساخت فیلم :ماه
گرفتگی» گرفتید؟ در شرایطی که فیلم به التهابات جامعه در سال 88 میپردازد.
فیلمنامه به دستم رسید، خواندم و احساس
کردم فیلمنامه خوبی نسبت به کارهای دیگری در این حوزه است. آقای نیرومند مدیرعامل انجمن
سینمای انقلاب و دفاع مقدس پیشنهاد ساخت فیلم را داد، منهم علاقمند به ساخت فیلم بودم
و کار شکل گرفت.
فشارهایی مانع حضور بازیگران در فیلم شد
تولید فیلم یک بار متوقف شد و شما اعلام
کردید که فیلم متوقف است و تا آماده شدن شرایط،
امکان ساخت فیلم وجود ندارد. در باره توقف و شرایطی که نیاز بود مهیا شود بفرمایید.
انتخاب بازیگران و انصراف آن ها از ایفای نقش چقدر در توقف کار موثر بود؟
در هر حال موضوع فیلم از منظر طیفها و
نگاههای فکری جامعه موضوع حساسی در فیلم مطرح میشود. به خصوص در جامعه سینمایی و
هنری کشور، کار ما را در انتخاب بازیگران مشکل می کرد. ما در مرحله اولیه هر بازیگری
که خواستیم بازی در کار را قبول کرد شاید یکی دو بازیگر از ابتدا با بازی در این فیلم
مخالفت خود را اعلام کردند. اما از ابتدا هر بازیگری که میخواستیم، قبول میکردند
حتی قرار داد منعقد می شد یکی از بازیگران نقش اصلی فیلم قراردادش بسته شد تا یک هفته
تست گریم انجام دادیم و ایشان وقت گذاشتند اما فشارهایی مانع حضور این افراد در فیلم
شد و همین باعث شد که قید حضور در این کار را زدند. ما را هم به دردسر انداختند اما
به هرحال حق را باید به آنها باید بدهیم زیرا وقتی فشاری از بیرون به بازیگر وارد می
شود اجازه نمی دهد درست کار کند و انتظار نباید
داشته باشیم که در کنار حاضر شوند و با احساس ناامنی کار پیش برود و بخواهند ادامه
بدهند. محترمانه بازیگران میآمدند و می رفتند هنوز هم وقتی بعضی از بازیگران می بینم
تاکید می کنند که علاقمند به حضور در فیلم بودند زیرا کار را خوب میدانستند. شرایط باعث شد حضور نداشته باشند. پیام ها یا تماس
های خاصی گرفته شد که نظرم مسایل جزئی است که به آن اهمیت نمی دهم.
تنها به پیشرفت کشور فکر میکنم/اعتبار
گرین کارت آمریکا به یک جوهر است/ وقایع 88 محصول گفتمانی هیجانی بود
با توجه به صحبتهای اخیر تان فیلم کاملاً بی طرفانه و به دور از هر گونه هیجان ناشی از آن شرایط ساخته شده است چگونه به
این نوع روایت از آن زمان ملتهب (سال 88) رسیدید؟
هم فیلمنامه هم روحیه خود من این گونه بود.
من به شخصه تنها به پیشرفت کشور فکر می کنم
من نه به کشور دیگر و نه به خاک دیگری فکر نمی کنم نه به اقامت در کشور دیگری.
دیدیم ارزش و اعتبار گرین کارت آمریکا را که با یک جوهر و امضاء ارزش و اعتبارش را
از دست میدهد. خیلی ها به خاطر حضور در کشور دیگر حاضر شدند مانع پبشرفت کشور شوند
و کار می کنند و یا در این کشور کسب درآمد می کنند و در کشور دیگر هزینه میکنند. من
و نویسنده فیلمنامه به منافع کشور فکر میکنیم. فیلمنامه و فیلم در مسیر ملی حرکت می کند. من در طول ساخت به این توجه کردم
که گفتمان هیجانی سال 88 بود که منجر به اتفاق
وقایع ناگوار و تلخ برای مردم و کشور شد. بازگویی این نوع گفتمان برای عبرتآموزی بد
نیست. من تلاش کردم تا در فضای آرام بخشی از جلوههای گفتمان هیجانی آن روزها را نشان بدهم.
محصول این گفتمان هیجانی را در فیلم میببینم. جایی که حق و باطل مخلوط می شود و افراد
فکر می کنند خودشان حقیقتگویی می کنند اما باید بدانند محصول این تفکر حوادثی بود
که شاید اگر ادامه می یافت آن جور که دشمنان بهره برداری کنند اتفاق می افتاد شاید
در شرایط خاص دیگری بودیم و به نوع دیگری توجه
جهانیان را جلب کنیم که خوب نبود.
فیلم تصویری از گفتمان غلط رجال کشور
* شما در فیلم قضاوت را درباره این گفتمان
هیجانی به مخاطب میسپارید؟
من خودم قضاوت نمی کنم نه مخاطب را به قضاوت وادار می کنم. فکر می کنم فیلم می تواند در آینده مرجعی باشد برای این که
تصویری از گفتمان غلط برخی رجال مملکت را ببینیم. همه طیف ها می توانستند به حرف رهبر
گوش کنند و از بحران زایی برای کشور پیشگیری کنند.
فیلم یک سند تاریخی است؟
فیلم
نزدیک به یک سند تاریخی است. یا بخشی از اسنادی است که می توان به آن رجوع کرد.
* چقدر از بخشهای فیلم نیاز به بازسازی
داشت، با توجه به این مهم که میگویید میتواند بخشی از اسناد تاریخی باشد.
بخشهای کمی از فیلم نیاز به بازسازی داشت
که کار سختی هم نبود. نماهای خوبی از درگیری ها داریم و نماهایی که گستره وقایعی که
در خیابان رخ داد را به درستی نشان دهیم.
«ماه گرفتگی» فیلم مستقلی است
فیلم در مقایسه به آثاری از این دست که
ساخته شده است (پایان نامه، قلادههای طلا...) در چه جایگاهی قرار دارد؟
من هیچ یک از کارها را ندیدم. پایان نامه
را در جشنواره فجر دیدم اما فضای نمایش فیلم به گونه ای بود که نتوانستم درست کار را
ببینم و قضاوت کنم بعد هم موفق به دیدن نشدم.
درباره «قلادههای طلا» هم باید بگویم بخش بخش فیلم را دیدم و به طور کامل موفق به
دیدن فیلم نشدم، قضاوتی راجع به فیلم های مشابه ندارم. فیلم کاملا مستقل است و امیدواریم
مخاطب از آن استفاده کند.