بهنام قربانی از بازیگران با استعداد سینما، تئاتر و تلویزیون است که اگر بخواهیم عادلانه و بی طرف در مورد وی صحبت کنیم باید بگوییم که در این عرصه به حق واقعی خود نرسیده و در جایگاه واقعی خود قرار نگرفته است. اما از حق نگذریم از گویندگان نام آشنای رادیو است که به خاطر شباهت صدای عجیبی که با منوچهر والی زاده دارد بر سر زبان ها افتاد سپس توانست استعدادهای خود را در این عرصه نشان دهد. در یک روز سرد زمستانی پای درد و دل های بهنام قربانی نشستیم تا از دغدغه های این روزهایش بگوید:اختصاصی دیباچه:
*بهنام قربانی رو بیشتر بازیگر بدانیم یا گوینده رادیو؟
- از نظر خودم بازیگر. عموما مردم هم مرا با نام بهنام قربانی بازیگر میشناسند تا گوینده رادیو. به سفارش کمپانی های گوناگون، گویندگی فیلم و انیمیشن هم کار میکنم.
*از رادیو شروع میکنیم و اینکه بفرمایید به جز رادیو جوان در کدامیک از شبکه های رادیویی گویندگی کرده اید؟
- مدتها رادیو ایران بودم. رادیو سلامت، رادیو صبا، رادیو فرهنگ با آقای ارکانی همکاری کردم. در حال خاضر هم در شبکه جوان گویندگی میکنم.
*از وقتی که رادیو جوان به گروه معارف منتقل شده چه تغییری در ساختار برنامه ها ایجاد شده؟
- خب طبیعتا ساختار برنامه ها تغییر کرده و این به معنای این نیست که همه برنامه ها به سمت معارف سوق پیدا کرده است. به هرحال این نظر سیستم مدیریتی بود که برنامه ها به این شکل پیش برود. الان هم جز در موارد اندک، خیلی از گویندگان قدیمی رادیو جوان خبری نیست. اما برنامه های متنوع هم کم ندارد.
*الان چه برنامه ای را روی آنتن دارید؟
- در حال حاضر دو کار روتین در رادیو جوان دارم. یکی کارستان که پنجشنبه ظهرها پخش میشود و یکی رادیو رویش که جمعه صبح ها پخش میشود. همیشه بهار هم روزهای آخر خود را میگذراند. برنامه های تولیدی و مناسبتی هم اجرا میکنم.
*از تجربه جمعه ایرانی و کار با پیشکسوتان رادیو برایمان بگویید؟
- من حدود 10 سال با جمعه ایرانی همکاری کردم. در آن سال ها در رشت زندگی میکردم و مدام در رفت و آمد بودم. جمعه ایرانی از لحاظ مالی تامین کننده زندگی من نبود فقط از اینکه هر هفته پیشکسوتان و اساتید رادیو را میدیدم خوشحال میشدم و روز خوبی را با هم سپری میکردیم. از زمانی هم که ارتباط رادیو ایران با جمعه ایرانی قطع شد که دیگر دوستان را هم نمیبینیم. قرار است که این برنامه به صورت اینترنتی پخش شود که به نظر من نمیتواند موفق باشد. واقعا جای تاسف دارد که برنامه ای با این سابقه درخشان و با حمایت بیشمار مردم بخواهد سر مسائل مالی برهم بخورد.
*صدای شما شباهت عجیبی با صدای استاد والی زاده دارد. تا به حال چقدر پیش آمده که شما دو نفر را اشتباه بگیرند؟
- زیاد. استاد والی زاده صدایی گیراتر و جذاب تری دارند. این اواخر هم که تبلیغ روغن اویلا را با صدایی جوان تر خواندند که خیلی ها گمان میکردند صدای من است. البته من هم برای اجرای این تبلیغ دعوت شدم و همکاری کردیم. اما هیچ صدایی مثل صدای استاد والی زاده نمیشود.
*چقدر موافق آمدن بازیگرها به عرصه گویندگی و اجرا و بالعکس هستید؟
- به نظر من هرکسی باید در جایگاه خودش حاضر باشد. بازیگرانی که به رادیو میآیند، چون فقط بر صدای خود تکیه میکنند معمولا موفق نمیشوند. ممکن است به خاطر ذهنیتی که مردم از آن بازیگر دارند مدتی جذابیت داشته باشد، اما بعد از گذشت چند برنامه کم کم جذابیت خود را از دست میدهد و دیگر آن قدرت سابق را ندارد. امیر محمد زند، محسن افشانی، روح اله کمانی، سروش صحت و... که وارد عرصه گویندگی شدند به نظر من موفق عمل نکردند و نتیجه خوبی نگرفتند. حتی امیریل ارجمند هم آمد و با تکیه بر صدای خوانندگی و اجرا در کنار پیمان طالبی توانست مدتی موفق باشد. یا برعکس. گویندگانی که بازیگر شدند و گاهی به اجرای تلویزیون روی آوردند، هرگز نتوانستند به صورت متمادی موفق باشند.
گوینده خوب اول باید یک بازیگر خوب باشد
*یک برنامه رادیویی باید چه خصوصیتی داشته باشد تا بهنام قربانی اجرای آن را قبول کند؟
- مدتی است که کلاس های گویندگی و فن بیان برگزار میکنم و همیشه به کسانی که به این عرصه علاقمند هستند و معتقدند که داشتن صدای بم برای گویندگی کافی است میگویم، که امروزه دیگر صدا آن قدر اهمیت ندارد. چون شما میتوانید با پرورش صدا و نبوغی که در بازیگری دارید و تکنیکی که به کار میبرید، مردم را جذب کنید. هرکسی با هر صدایی که بتواند مخاطب را جذب کند، میتواند کار کند. جنس اجرا مهم است. خیلی از گویندگان هستند که صدای خاص ندارند اما اجرای جذابی دارند و خیلی از گویندگان هم هستند که اجرای خوبی ندارند و با تکیه بر صدای خود به اجرای برنامه روی میآورند. در کل ویژگی یک برنامه میتواند این باشد که تم آن روی بازیگری باشد. گوینده خوب در مرحله اول باید یک بازیگر خوب باشد. چیزی به نام آموزش گویندگی وجود ندارد و همه این ها فنون بازیگری است. اگر بازیگر خوبی باشی اجرای انواع و اقسام برنامه ها به شما پیشنهاد میشود و به راحتی میتوانید در بسیاری از عرصه ها موفق باشید.
*اگر ساعت اجرای یک برنامه رادیویی را به انتخاب شما بگذارند بیشتر مایل هستید در چه ساعتی از شبانه روز به اجرای برنامه بپردازید؟
- من ساعات عصر را به دلیل جنس شادی که برنامه ها دارد خیلی دوست دارم. برنامه های شب بیشتر تخصصی هستند و مثل تئاتر مخاطبان خاص دارند. اما برنامه های صبح و عصر به دلیل اینکه از همه قشرهای جامعه به آن گوش میدهند و مخاطب عام دارد بیشتر دوست دارم.
*فرق اجرا و گویندگی در چیست؟
- برخی از گوینده ها بر اساس متنی که میگیرند اجرا میکنند. من خودم هیچ گاه متن را از پیش نمیخوانم. چون میخواهم زمان اجرا آن لحظه بازیگری اتفاق بیفتد و موقعیتی که اجرا میکنم برای شنونده جالب باشد. شنونده هم باهوش است و به سرعت متوجه قضیه میشود. اما گوینده ای که از پیش متن را میخواند و تیک میزند به نوعی شرطی شده و مخاطب با اجرای بی حس طرف میشود.
*بریم سراغ تئاتر. تا به حال چند تئاتر کارگردانی کرده اید؟
- من سال 74 بازیگری و کارگردانی تئاتر خواندم. در دوران دانشجویی هم تئاترهای زیادی کار کردم. بیشتر فعالیتم در حوزه تئاتر، مربوط به تئاتر کودک بود. در تئاترهای فاخر بازی کردم. اما کارگردانی نه. مدتهاست که بازی نکردم. خیلی هم دلم برای صحنه تنگ شده اما به دلایل متعددی از جمله مسائل مالی خیلی نمیتوان به تئاتر تکیه کرد.
*از سریال خط بگویید و کاراکتری که در این سریال بازی کردید؟
شخصیت فرید یک شخصیت خاکستری بود. همانطور که همیشه گفتیم و شنیدیم، هیچ شخصیت کاملا مثبت و هیچ شخصت کاملا منفی وجود ندارد. تا جایی که امکانش بود سعی کردم این نقش را ضد قهرمان بازی کنم. در واقع ضد قهرمان دوست داشتنی که حتی جایی از کار دل مخاطب برایم بسوزد.
میخواهم کارگردانی را هم تجربه کنم
*از نحوه انتخاب خود برای نقش سهیل خرم و سریال زمانه بگویید؟
- من به وسیله هانیه توسلی به آقای عفیفه معرفی شدم و بعد از مدتی که خبری از انتخاب من نشد یک روز سر یکی از کارهای آقای رحمانیان با آقای عفیفه روبرو شدم که گفتند تا چند روز آینده این کار را کلید میزنیم. به دلیل مجموعه انسان های کاربلدی که در این کار وجود داشت خیلی دوست داشتم در آن بازی کنم. با خدا دردودل کردم و گفتم که خدایا کاری کن من در این سریال باشم. همان شب از دفتر آقای فتحی تماس گرفتند و قرار شد من در این مجموعه ایفاگر یکی از نقش ها باشم. نقشی بود که خیلی لب تیغ بود و باید طوری آن را بازی میکردم که مخاطب تا لحظه آخر سهیل را دوست داشته باشد. فضا بسیار دوست داشتنی بود. بازی در اولین سکانس در مقابل حشمت آرمیده و حمید گودرزی و باتوجه به فضایی که سکانس داشت، بسیار استرس زا بود. برتدبرشت میگوید بازیگری موفق است که سر صحنه دچار تنش و اضطراب شود. اما بازیگری که بیپروا به اجرای نقش بپردازد دچار اعتمادبه نفس کاذب میشود. تنش در زمانه به من در شخصیت پردازی کمک بسیاری کرد. با لطف خدا این نقش به خوبی دیده شد و مردم استقبال خوبی هم از نقش و از هم سریال داشتند.
*چرا با زمانه به شهرت نرسیدید؟
- سریال زمانه میتوانست به گواه خیلی ها سکوی پرتاب من باشد. اما از شانس بد به سونامی بیپولی تلویزیون برخورد کردم و دوباره به خانه اول برگشتم. متاسفانه از آسیب های سینما و هنر ما این است که باید به روز باشی که در غیر این صورت از یادها خواهی رفت و همه به دنبال افراد پیشین میروند. همه به دنبال سوپراستارها و چهره ها میگردند و کسی دیگر ریسک کشف بازیگر نا آشنا را قبول نمیکند. این یکی از بحران های بزرگ زندگی من است و خیلی از اوقات برای این مساله غصه میخورم. خیلی از استعدادها سر همین مسائل به هدر میرود. سرمایه گذارها حرف اول را در سینما میزنند چون فقط به فکر فروش فیلم هایشان هستند. مرحوم شکیبایی میگفت اتفاق خوب برای یک بازیگر بالاخره رخ میدهد. اما دیر و زود دارد. کسی که میخواهد در این حرفه فعالیت کند، اول باید از خدا بخواهد و بعد به استعدادهای خود تکیه کند. مدتی است با توجه به تحصیلات آکادمیک و استعدادی که در خودم میبینم به نوشتن روی آوردم و میخواهم کارگردانی را تجربه کنم.
*با توجه به همکاری های شما با سیروس مقدم، حسن فتحی و دیگر کارگردانان بزرگ تلویزیون الان باید جایگاه خیلی بهتری در این عرصه داشته باشید. چرا این اتفاق برای شما هنوز رخ نداده است؟
- متاسفانه اول به خودم برمیگردد. در زمان دانشجویی به دلیل شیطنت های زیادم خیلی از مسائل را جدی نمیگرفتم، به خیلی از موضوعات و به بسیاری از فضاها دقت نمیکردم. شاید اگر این اشتباهات را مرتکب نمیشدم یکسری از اتفاقات در زندگی هنری ام رخ نمیداد. ولی کار با این بزرگان و کسب تجربه تلویزیونی به شدت به من کمک کرد و باعث بالا بردن انگیزه و تجربه من در این عرصه شد. در خیلی از موارد باید مثل خیلی های دیگر از راه رابطه و پارتی کارم را پیش میبردم که بازهم به دلیل قوی نبودن روابط و شیطنت های جوانی این اتفاق نیفتاد و من دورتر از همیشه شدم. این بازیگوشی ها مانع یادگیری من در خیلی از موارد از جمله موفقیت در موسسه کارنامه پرویز پرستویی شد.
*از موسسه کارنامه و کلاسهای بازیگری پرویز پرستویی چه خاطره ای دارید؟
- بهترین خاطره هایم از پیام دهکردی است. با حمید گودرزی، حامد بهداد، پوریا پورسرخ و خیلی های دیگر همکلاس بودیم که خب آن ها به درستی راه خود را پیدا کردند و من به دلایلی که گفتم نتوانستم موفق شوم.
*از این به بعد چه برنامه ای برای آینده شغلی خود دارید؟
- به امید خدا میخواهم کارگردانی و خیلی از کارهایی که تاکنون انجام ندادم را تجربه کنم. چون من مال این عرصه هستم. اگر روزی حس کنم توانایی ماندن و کار کردن در این عرصه را ندارم به راحتی کنار میکشم تا استعدادهای جوان به روی کار بیایند و بتوانند موفق شوند.
*در مورد افراد زیر چه نظری دارید؟
مهران دوستی: یک برند غیرکلیشه ای در حوزه صدا
طوفان مهردادیان: یک دوست بسیار خوب
اردشیر منظم: صداپیشه خوب و پدر نمونه
کلاه قرمزی: خاطره کودکی
آشا محرابی: یک دوست خوب. بازیگری مومن و معتقد
منصور ضابطیان: شومن متفاوت
پیمان طالبی و ابوالفضل اینانلو: لولک و ولک
گلخانه: داروغه ناتینگهام
اینستاگرام: دوستش دارم
اینجا شب نیست: خاطرات خوب
خسرو شکیبایی: دیدنش یکی از آرزوهام بود