به گزارش دیباچه ، محمدرضا ترکی شاعر و استاد دانشگاه و قاسم صرافان از شاعران جوان کشورمان
در واکنش به حادثه تلخ شهادت آتش نشانان در ساختمان پلاسکو شعرهایی سرودهاند.

این شعرها که اشارهای به مضمونهای اجتماعی
در کنار این حادثه دارند، در ادامه میآید:
محمدرضا ترکی
1
یک شعله که جست از طبقات متوسط
سوزاند و فروریخت تمامی بنا را
از شر و شرار طبقات متوسط
یا رب به سلامت برهان کشور ما را
آنان که ندارند به جز سود خیالی
با خلق فرودست ندارند مدارا!
2
یک کاسب تحریم
یک کاسب تشییع
یک کاسب بحران
یک کاسب آتش
یک کاسب طوفان
یک کاسب سلفی!
وقتی همه از دم
مشغول کسب و کار خود هستند
تنها چرا او را که یک سلفی گرفته فحش باید
داد؟!
کسب کدام از فاجعه
پرسودتر بوده ست؟!
کار کدامین شرم آورتر...؟!
3
قاسم صرافان
در آتش سوختی و ساختی افسانهای دیگر
میان شعلهای دیگر، شدی پروانهای دیگر
.
«بسوزیم و بسازیم»، این قرارِ قصه بود، اما
تو میسوزی و میسازند خانها، خانهای
دیگر
دوباره اشک میباریم و میآید به گوش از
دور
صدای جغدها این بار از ویرانهای دیگر
سخنها، نوشداروهای بعد از مرگ سهرابند
بیاید کاش تدبیری کُند، فرزانهای دیگر
اگر دیدی، به عاقلها بگو که چارهای باید
که در این چاه، سنگ انداخته، دیوانهای
دیگر
من از بیگانگان نالیدهام اما بگو این زخم،
از آنِ آشنایی بود یا بیگانهای دیگر؟
کبوتر سوخت، شاید تا رسد سودی به صیادی
که اینجا دامِ دیگر پهن کرد و دانهای
دیگر
کمی ای کاش انسانتر شویم، ای کاش برخیزیم
از این آوارها، با غیرت مردانهای دیگر
من امشب معنیات را ای پدر! احساس کردم
که
نمییابم برای اشکهایم شانهای، دیگر
شهیدی؛ شعلهها این را شهادت دادهاند،
ای مرد!
تو از آتش به جنت میرسی، ... پروانهای،
دیگر