به گزارش دیباچه، شبنم قلیخانی
با ایفای نقش در مجموعههای تلویزیونی چون «مریم مقدس (س)» و «اولین شب آرامش» چهرهای
مثبت و آرام از خود در ذهن مخاطبان ثبت کرد اما حالا با تئاتر «پوست انداختن» تصویری
جدید و متفاوت را به نمایش گذاشته است. این بازیگر 39 ساله در نمایش «پوست انداختن»
به کارگردانی آرش سنجابی، زنی پریشان و آشفته را روی صحنه برده که کاملاً متمایز از
نقشهای گذشته اوست.
قلیخانی با اشاره به ویژگیهای نقش خود در این نمایش که دچار جنون ادواری
است، گفت: شخصیت زن نمایش مدام وارد حالت جنون میشود و سپس بیرون میآید. او با مخاطب
ارتباط چشمی برقرار میکند و بهصورت رو در رو با تماشاچی حرف میزند. در جایی میگوید
که شما حق ندارید هیچ حکمی به این زن بدهید. انگار این آدمها نشستهاند و از اول آن
زن را نگاه میکنند. برای خود من اینطوری بود.
او ادامه داد: اولاً چون تمرین کمی داشتم،
به صورت مداوم در طول اجرا نقشم را هر شب پختهتر کردم. خوبی کار این بود که آقای سنجابی
(کارگردان) چیزی را با تو فیکس نمیکند و در واقع جای کار را به تو میدهد و دستت را
باز میگذارد که اگر هر شب چیزی بخواهی به نقش اضافه کنی، بتوانی این کار را انجام
دهی. البته اصلاً خاصیت کار تئاتر این است که آدم بتواند به کار خودش اضافه کند وگرنه
چه فایده دارد. بازیگر در تئاتر باید آزادی عمل داشته باشد تا بتواند روی نقش کار کند.
قلیخانی با اشاره به سختی تئاترهای تجربی
با بیان اینکه «این حسن وجود دارد که نقطه شروع و پایان دقیقاً مشخص نیست؛ یعنی محدودهای
است که در اختیار بازیگر قرار داده میشود ولی در عین حال احساس میکنی بهعنوان بازیگر
در جاهایی کاملاً تنها هستی» گفت: برای من دقیقاً چنین حسی هست اما چون من خودم کارگردانی
تئاتر انجام دادهام و اصلاً رشته تحصیلیام در مقطع فوقلیسانس، کارگردانی تئاتر بوده،
هم دوست دارم خودم، خودم را کارگردانی کنم و هم اینکه ترس دارم چون یک نفر باید از
بیرون، آدم را ببیند و در نهایت آدم را اصلاح کند. میتوانم بگویم نمایش «پوست انداختن»
تجربه خوبی بود چون این فرصت را به من داد که کارم از بیرون دیده و اصلاح شود.
این بازیگر سینما و تئاتر با اشاره به وجود
مونولوگهای متعدد در این نمایش، گفت: این سبک اینگونه میطلبد. بله، اگر سبک، سبک
کلاسیک باشد، آن مونولوگی هم که گفته میشود در جهت درام خود کار است ولی سبکی که ما
اجرا میکنیم و اسم آن هم رویش قرار دارد، رئالیسم جادویی است. این سبک میطلبد که
این اتفاق بیفتد. یعنی اگر خیلی هم این مونولوگ، دراماتیزه نشده باشد به نظر من به
خاطر سبک کار اشکالی ندارد. در مجموع نمیتوان این دو سبک را با هم مقایسه کرد و انتظار
خروج نتایج و واکنش های یکسانی را داشت.
قلیخانی ادامه داد: خیلی جالب است که اتفاقاً
کسانی که تماشاچی حرفهای نبودند مانند دوستان من یا خانوادهام، کسانی که آمدند و
نمایش را دیدند و مخاطب حرفهای تئاتر نبودند، بیشتر از نمایش «پوست انداختن» خوششان
آمده تا تماشاچی حرفهای تئاتر. چون تماشاچی حرفهای تئاتر از هر چیزی تعریفی دارد
و مدام میخواهد با آن تعریف بسنجد.
او با بیان اینکه «اتفاقاً دوستانم میگفتند
ما خیلی خوشمان آمد و نمایش خیلی خاص بود» گفت: آنها شاید نمیتوانند عنوان کنند که
چه بود ولی میگویند ما خوشمان آمد، همه چیز در آن داشت، هم خنده داشت، هم ناراحتی
داشت، هم ترس داشت، هم دعوا داشت و ما از آن خوشمان آمد. خیلی برایم جالب بود. اتفاقاً
خودم روزهای اول این ترس را داشتم که ممکن است تماشاچی خیلی با نمایش ارتباط برقرار
نکند اما حالا میبینم تماشاچی عادی حتی بیشتر از مخاطب حرفهای استقبال کرده است.
این بازیگر تئاتر و تلویزیون، در پاسخ به
این سوال که شما که در طیفبندی مخاطبشناسی جزو بازیگران تئاتری تعریف نمیشوید، گفت:
البته تحصیلاتم تئاتری بوده ولی متأسفانه همین طور است.
قلیخانی با تاکید بر اینکه «می خواهم بیشتر
تئاتر کار کنم» گفت: همین حالا برای حضور در دو کار دیگر تئاتر صحبت کردهام. واقعاً
بدون هیچگونه اغراقی بخواهم بگویم، در چند روز اخیر سومین کار تصویر به من پیشنهاد
شد اما آن را رد کردم ولی برای حضور در دو کار تئاتر صحبتهایی داشتم.