شاید تعداد پدران و پسران نامآشنا در موسیقی ایران خیلی زیاد نباشد؛ اما نکته این است که نهتنها این پسران راه پدرانشان را ادامه دادهاند، بلکه هر کدام به بیان ایدههای خود در موسیقی نیز پرداختهاند.
برخی معتقدند هنر، موروثی است و هنرمندان مشهوری هستند که همیشه بر تأثیر جایگاه و پیشینهی خانوادگیشان در شکلگیری شخصیت هنری خود تأکید دارند.
ایسنا نوشت در عرصهی موسیقی، پسرانی هستند که نه فقط به واسطهی پیشینهی پدرشان، بلکه به واسطهی استعدادهای خودشان، این میراث خانوادگی را حفظ کردهاند. پسرانی که گاهی دوشادوش پدرانشان و گاهی برای ارائهی ایدههای جدید، به تنهایی روی صحنه میروند.
حسن کامکار و پسران
هستهی اصلی گروه «کامکارها» در سال 1344 توسط حسن کامکار در سنندج تشکیل شد. هوشنگ، ارژنگ، قشنگ، پشنگ و بیژن در کنار پدرشان ساز میزدند. کامکارها اولین تمرینهای خود را شبها در کنار حوض کوچک حیاط خانهشان انجام میدادند. با بزرگ شدن فرزندان حسن کامکار، بهتدریج این گروه موسیقی نیز کاملتر و بزرگتر شد.
کامکارها
حدود سال 1350 برخی افراد خانوادهی کامکار از جمله هوشنگ، بیژن، پشنگ و ارسلان برای فراگیری موسیقی آکادمیک به تهران آمدند و در دانشکدهی هنرهای زیبا مشغول تحصیل شدند و در گروههایی مانند «شیدا» و «عارف» نقش موثر داشتند.
اولین کنسرتهای رسمی این خانواده با نام «گروه کامکارها» در اولین سالهای پس از انقلاب، در مجموعهی آزادی و تالار وحدت برگزار شد و به مرور زمان استعدادهای جوان از همین خانواده در کنار گروه قرار گرفتند.
گروه «کامکارها» یکی از قدیمیترین گروههای موسیقی ایران است که پیوند خونی مهمترین عامل پیوستگی فعالیت آنهاست.
محمدرضا و همایون شجریان
قطعا پسر محمدرضا شجریان بودن شرایط موثری را برای همایون شجریان پدید آورده است تا امروز از او بهعنوان یکی از خوانندگان مطرح در عرصهی آواز ایران یاد شود.
شجریانها
همایون از سال 1370 محمدرضا شجریان را در کنسرتهای آمریکا، اروپا و ایران بهعنوان نوازندهی تنبک همراهی کرد و از 1378 به بعد، همخوانی با پدرش را در کنسرتها آغاز کرد. او اولینبار در آلبوم «یاد ایام» تنبک نواخت و پس از آن، کنسرتهای بسیاری را با بزرگان موسیقی اجرا و آثار زیادی را همراه آنها در ایران و جهان منتشر کرد که از این میان میتوان به آلبومهای «بیتو بهسر نمیشود» و «فریاد» اشاره کرد که هر دو اثر در سالهای 2003 و 2005 نامزد دریافت جایزهی گرمی (اسکار دنیای موسیقی) شدند.
او از سال 1382 با انتشار آلبوم «نسیم وصل» فعالیتهای مستقل خود را آغاز کرد و «خداوندان اسرار» که چندی پیش منتشر شد، هجدهمین اثر اوست.
البته همایون شجریان تا سال 1388 پدرش را در اجراها همراهی میکرد.
شهرام و حافظ ناظری
درست است که حافظ ناظری وقتی سن کمی داشت، ایران را ترک کرد، اما قطعا پدرش، شهرام ناظری نقش زیادی در پیشرفت هنریاش داشته است.
ناظریها
حافظ در اجراهای پدرش سهتار و دف مینواخت و در آثاری مانند «آواز اساطیر» و «حیرانی» حضور داشت. او مدتها بعد، سازی را به نام «حافظ» ابداع کرد که از سهتار الهام گرفته شده بود. فعالیتهای مستقل حافظ ناظری با آلبوم «بُعد یازدهم» آغاز شد که جزو آثار پرحاشیه در ایران محسوب میشد. دیپاک چوپرا و ذاکرحسین نیز در این اثر حافظ را همراهی کرده بودند.
پس از انتشار اولین آلبوم حافظ ناظری و انتشار ادعاهایش دربارهی فعالیتهای موسیقی و تحصیلاتش در آمریکا، مقالات و اظهار نظراتی منتشر شد. با این حال، پسر شهرام ناظری در میان آماج انتقادها، دلسرد نشد و حالا هم بهطور جدی مشغول کار روی اثر جدیدش است. حافظ میگوید: «من مرد جنگم؛ کوتاه نمیآیم».
کیخسرو، تهمورس و سهراب پورناظری
پورناظریها
تهمورس، پسر بزرگ کیخسرو پورناظری (بنیانگذار گروه شمس) است که «نه فرشتهام، نه شیطان» از آثار مطرح این آهنگساز محسوب میشود. او در نواختن تار، سهتار، تنبور، دیوان، بربت و دف، ماهر است، اما سازهایی را مانند کمانچه و سنتور نیز مینوازد.
او علاوه بر اینکه در اجراهای گروه «شمس» در کنار پدرش، کیخسرو پورناظری ساز زده، اجراهای مستقلی در ایران و خارج از کشور نیز داشته است. «چرا رفتی» یکی از قطعات مشهور ساختهی اوست که با صدای همایون شجریان اجرا شده و تور کنسرت «چرا رفتی» نیز در سراسر ایران روی صحنه رفت.
تهمورس در این سالها تلاش کرده است تا جریانهای نوینی را در موسیقی ایران ایجاد کند.
سهراب نیز پسر کوچک این خانوادهی کرمانشاهی است که پدرش از دو سالگی تلاش کرد به او نواختن تنبور را بیاموزد.
سهراب پورناظری در 13 سالگی بهعنوان عضوی از گروه «شمس» با صحنهی اجرای موسیقی آشنا شد و در همان زمان، آموختن تکنیکهای کمانچهنوازی را نزد اردشیر کامکار آغاز کرد. او پس از دو سال توانست در گروه «شمس» بهعنوان تکنواز، کمانچه هم بنوازد. سهراب بهدلیل شیوهی نواختن ساز تنبور و تکنیکهای منحصربهفردی که دارد، در محافل هنری زبانزد است.
علیزادهها
تهمورس و سهراب پورناظری در میانهی دههی 70 تحولی را در فعالیتهای گروه «شمس» ایجاد کردند.
حسین و صبا علیزاده
صبا علیزاده که تحصیلات تکمیلیاش را در کالیفرنیا انجام داده، پسر حسین علیزاده است که در زمینهی کمانچهنوازی فعالیت چشمگیری داشته است. او در کنسرتهای گروه «همآوایان» در کنار پدرش ساز میزند و اتفاقا خودش هم ایدههایی در موسیقی ایرانی دارد.
مجلهی «پالم اسپرینگلایف» دربارهی صبا نوشته است: «صبا علیزاده آهنگساز و کمانچهنواز توانمند ایرانی است. ذوق هنری صبا علیزاده او را به سمت ارائهی ترکیبی از موسیقی سنتی و الکترونیک میکشاند. در حال حاضر او علاوه بر اجرای تکنوازیهای صوتی با کمانچه، برای اجرای الکتروآکوستیک با هنرمندان موسیقی مانند جاستین اشر و لوئیس لوپز همکاری میکند.»
پرویز و آیین مشکاتیان
مشکاتیانها
آیین مشکاتیان، سالوسن زیادی نداشت که پدرش پرویز مشکاتیان را از دست داد؛ اما روحیهی پدر در او نیز نفوذ داشت و به واسطهی همنشینی با خانوادهی پدربزرگش (محمدرضا شجریان) و داییاش (همایون شجریان) به کسب هنر در زمینهی سازهای کوبهای پرداخت.
او در بسیاری از کنسرتها مانند اجرای گروه «سیاوش» بهعنوان نوازندهی سازهای کوبهای روی صحنه میآید و اجرا میکند.
ایرج و احسان خواجهامیری
احسان خواجهامیری جزو پسرانی است که راه پدرش را با قالبی متفاوت ادامه داد. ایرج خواجهامیری سالها در حوزه موسیقی اصیل ایرانی فعالیت میکرد و از همان پنج سالگی پسرش را به سمت نواختن سازهای ویلن و سنتور سوق داد.
احسان خواجهامیری در سن 17 سالگی آلبوم «من و بابا» را منتشر کرد و پدرش او را در تولید این اثر یاری داد. او در سال 1384 اولین کنسرت رسمیاش را برگزار و آلبومهای متعددی را روانهی بازار کرد.
پسر ایرج خواجهامیری یکی از خوانندگان شناختهشدهی پاپ در ایران است.
خواجهامیریها