دیباچه: کارگردان سریال «بچهها نگاه میکنند» گفت: چهار سال پیش طرحی را با نام «رونوشت برابر اصل» به تهیهکنندگی علی سرتیپی برای شبکه یک تصویب کردیم اما کمی که جلو رفتیم به همان مشکل بودجه و اسپانسر برخوردیم.
به گزارش
دیباچه به نقل از فارس، «حمیدرضا صلاحمند» گفت: مدتی است که تلویزیون کاری با من ندارد و شما بهتر از من میدانید که الان شرایط خاصی به لحاظ بودجه دارد و در اصل طرح و برنامههایی که چند سال پیش در برنامههایش بوده را الان دارد انجام میدهد و فکر میکنم با افرادی که راحت تر است بیشتر همکاری میکند.
وی ادامه داد: تصورم بر این است آن دسته از کارگردانهایی که در تلویزیون حق آب و گل دارند و سالها در این رسانه کار کردهاند و با چم و خم این رسانه آشنا هستند، با همان تصورات قبلی خود وارد تلویزیون شدهاند، اما معتقدم نوع نگاه در تلویزیون تغییر کرده و بخشی از آن همپای جامعه جلو نمیرود و منظورم اصلا بحث سیاسی نیست.
این کارگردان بیان داشت: اگر تصور کنیم که در حال حاضر نسل چهارم انقلاب وارد میدان میشود، باید فکر کنیم که آیا تلویزیون میتواند خواستههای آنها را برآورده کند؟ اصلا آیا این تصور درست است که ما باید تلویزیون داخلی کشورمان را با شبکههای ماهوارهای قیاس کنیم؟ ابدا این طوری نیست. معنی این موضوع هم این نیست که نباید جامعه خود را درک کنیم. نکتهای که بلای جان تلویزیون است این است که مدیران از سطح پایین تا بالا به جای اینکه نگاهشان به جامعه و مردم باشد به مدیر بالادستی خود است، آن هم در شرایطی که این فلش باید به صورت برعکس و رو به پایین کشیده شود.
کارگردان سریال «بچهها نگاه میکنند» ادامه داد: باید پوست اندازی درونی در تلویزیون اتفاق بیفتد و دوم اینکه به این دلیل که خودم کارمند این رسانه بودم و بعد از آن هم با آن همکاری کردم نوع نگاه اقتصادی باید از درون این رسانه شروع شود. در سیستم داخلی تلویزیون اصراف اقتصادی زیادی صورت میگیرد و پولها درست مصرف نمیشود. وقتی حرف از اقتصاد مقاومتی میزنیم، باید به جای اینکه در برنامههایمان شعار دهیم، از خودمان و در درون سیستم شروع کرده و ببینیم چقدر نیروهای ناکارآمد داریم. شاخههای بیهوده را هرس کرده تا به درختی تنومند برسیم که با هزینه درست به کار خود ادامه میدهد. مسئولین باید دست مدیران را در این زمینه باز بگذارند و در حیطه سریال سازی به مردم اعتماد کنند.
صلاحمند در ادامه با اشاره به ساخت سریالهای تاریخی و ژانرهای خاص در تلویزیون افزود: وقتی که وارد مقوله تاریخی میشویم باید ابزارش را فراهم کنیم و این ابزار زمانی فراهم میشود که شناخت، مطالعه و تحقیق وجود داشته باشد. برای مثال من با مرحوم علی حاتمی تا به حال کار کردم و معتقدم شناخت فرهنگ عامه در ذات ایشان بود. یکی از وظایف تلویزیون کشف کردن انسانهای خاص است که از این طریق هر فردی در جایگاهی که به او تعلق دارد، قرار داده شود. کسی که انگیزه و دغدغه کار تاریخی، پلیسی و ... را ندارد قطعا نمیتواند کار خوبی را در این حوزه بسازد. فکر میکنید چرا سریال «شهرزاد» به کارگردانی حسن فتحی موفق است؟ به این دلیل که فتحی در این سالها خود را در حوزه تاریخی محک زده و دیده که در این شاخه توانایی دارد. بنابر این میتوانیم انتظار داشته باشیم تا یک علی حاتمی دیگر از ایشان متولد شود. رسالت دیگر تلویزیون کشف این استعدادها است.
وی ادامه داد: در هر حال معتقدم اگر انگیزه کافی در افراد وجود داشته باشد تا هر مدیری به مدیر بالادستی خود پاسخگو نباشد و خود را به مردم جوابگو بداند، کارها بهتر میشود. اگر سیستم تلویزیون بتواند خود را از این بروکراسی عظیمی که در آن وجود دارد نجات دهد و اقتصاد مقاومتی را در همین تلویزیون به مرحله عمل برسانیم با همین بودجه هم میتوانیم برنامههای خوبی را تولید کنیم.
این کارگردان درباره فعالیتهای اخیرش در حوزه تلویزیون نیز بیان داشت: چهار سال پیش طرحی را با نام «رونوشت برابر اصل» به تهیه کنندگی علی سرتیپی برای شبکه یک تصویب کردیم و در اینباره با آقای پورمحمدی که مدیر وقت شبکه سه بودند نیز گفتوگویی داشتیم و بعد از آن طرحمان به شبکه یک رفت و با آقای سیفی آزاد نیز در اینباره صحبت کردیم، اما کمی که جلو رفتیم به همان مشکل بودجه و اسپانسر برخوردیم. بعد از گذشت سالها هنوز این پروژه را پیگیری نکردم، چراکه دوندگیهایی که تلویزیون در اینروزها احتیاج دارد، مناسب سن و سال من نیست و تحملش را ندارم.
وی در پایان گفت: چندی پیش قرار بود فیلم سینمایی «چه کسی ماه را گاز زد؟» به تهیه کنندگی آقای نجفی زاده را در ژانر کمدی بسازم که دچار وقفه شد، اما مدتی است که دوباره به چرخه تولید افتاده است. قصه این فیلم طنز اجتماعی است. متاسفانه اینروزها تولید اثر سینمایی به صورت مستقل کاری دشوار است، چراکه بودجهای که دولت در اختیار سینما قرار میدهد کم است. در حال حاضر هم سیستم اقتصادی کشور به هم ریخته است. معتقدم بزرگترین رسالت دولت این است که در چنین شرایطی نگذارد تا بودجههای دولتی به صورت بی مهابا وارد سینما شود. یعنی باید سیستم داشته باشد و اینطور نباشد که عدهای فقط هزینه کنند و دلشان خوش باشد که کار فرهنگی و فیلم ساختهاند.